چکامه همدلی 2: نگارینه ای مانا در گفتار مجری و زیرنویس های تلویزیونی (مناسبت های ملی، بین المللی)

مشخصات کتاب

چکامه های همدلی(2)

کد: 738

نویسنده: ابوالفضل هادی منش

ناشر و تهیه کننده: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما

لیتوگرافی: سروش مهر

چاپ و صحافی: نگارش

نوبت چاپ: اول / 1382

شمارگان: 1500

بها: 1500 تومان

حق چاپ برای ناشر محفوظ است

نشانی: قم، بلوار امین، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما

پست الکترونیکی: Email: IRC@IRIB.COM

تلفن: 2935803 و 2910602 نمابر: 2933892

شابک: 8 - 65 -7808-964ISBN: 964-7808- 65 - 8

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

دیباچه

دیباچه

یکی از نیازهای اساسی گویندگان صدا و سیما، دسترسی به متن های پر بار در مناسبت های مذهبی، ملی و بین المللی است. داشتن متنی منسجم، زیبا و پرمحتوا که بیانگر چگونگی و چارچوب یک مناسبت ویژه باشد، بسیار تأثیرگذار خواهد بود. از سوی دیگر، زیرنویس های تلویزیونی نیز در معرفی و شناساندن وجوه مناسبت خاص می تواند نقش به سزایی داشته باشد. به طور کلی، انتخاب متنی کوتاه و گویا، نوعی هنرمندی خاص می طلبد که پژوهشگر ارجمند جناب حجت الاسلام ابوالفضل هادی منش به راستی از عهده این دو وظیفه؛ یعنی پردازش گفتار مجری و زیرنویس تلویزیونی برآمده و یکی از آرزوهای دیرینه برنامه سازان را برآورده است.

بی شک، یکی از دغدغه های اصلی مجریان و گویندگان نبود متن مناسب و ادیبانه برای معرفی چهره ها و مناسبت ها بوده که در قالب چکامه های همدلی به این نیاز اساسی پاسخ گفته شده است. امید است بتوانیم گلستان سیما را با زیرنویس های گویا و دلنواز آراسته باشیم.

در هر حال، پنجره دیدگانمان را به سوی رهنمودهای سودمند شما خواهیم گشود و امید می بریم که با اعلان نیاز همراهان سنگر فرهنگی، هم سویی بیش تری در کاربردی کردن پژوهش ها و زدودن گسست ها و فاصله موجود میان تولید و پژوهش فراهم آید.

انّه ولیّ التوفیق

اداره کل پژوهش

مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما

ص:4

مقدمه

مقدمه

نقش رسانه دینی در فرهنگ سازی انکارناپذیر است. گسترش تکنولوژی ارتباطات و روند پرشتاب آن در دهه های پایانی قرن بیستم، رسانه های نوین از جمله رادیو و تلویزیون را به ابزاری قدرتمند و تأثیرگذار تبدیل کرده است. در این میان، بهره گیری بهینه از علوم و ابزارها و کارآمد ساختن آن ها، میزان نفوذ و تأثیرگذاری رسانه را افزایش می بخشد.

یکی از این علوم و ابزارهای کارآمد و با اهمیت، زبان ادبیات است. ادبیات توانمند پارسی با جذابیت های ویژه ای که در بر دارد و از تمدّنی چند هزار ساله، برخاسته است، بخشی از فرهنگ ملّی ما به شمار می آید که در نهادینه کردن و به کارگیری این جذابیت ها در رسانه، مؤثر است و گام مهمی در ترویج هنجارهای دینی و فرهنگی این مرز و بوم خواهد بود. چون در مناسبت های گوناگون ملی و مذهبی، نیاز مجریان و تهیه کنندگان رسانه به متون ادبی فراخور این مناسبت ها در گفتار و زیرنویس تلویزیونی محسوس بود و برآورده نشدن آن، به تکراری شدن متن های خوانده شده و نبود زیرنویس مناسب در برنامه های تلویزیونی می انجامید، تهیه مجموعه ای به این منظور ضروری می نمود. این نگارینه در دو جلد «مناسبت های ملی و بین المللی» و «مناسبت های قمری» تنظیم گردیده و هر مناسبت به طور جداگانه با ذکر عنوان و تاریخ از دیگر قسمت ها جدا شده است تا دسترسی و بهره برداری از آن آسان تر شود.

امید است این مجموعه مورد پسند و بهره برداری دست اندرکاران و مجریان سازمان قرار گیرد. خواهشمند است با ارایه نظر، پیشنهاد و انتقاد خود، ما را در طرح هایی مناسبت تر و کم نقص تر یاری فرمایید.

ص:5

مناسبت های ملّی و بین المللی

اشاره

مناسبت های ملّی و بین المللی

زیر فصل ها

آغاز سال نو

حمله به مدرسه فیضیه (2 فروردین)

روز جهانی آب (2 فروردین 71 _ 22 مارس)

روز جمهوری اسلامی (12 فروردین 58)

روز طبیعت (13 فروردین)

روز جهانی کتاب کودک (14 فروردین)

روز جهانی بهداشت (18 فروردین _ 7 آوریل)

پاسداشت شخصیت ها

روز ارتش جمهوری اسلامی ایران (29 فروردین 58)

روز تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (2 اردیبهشت 58)

واقعه طبس (5 اردیبهشت 59)

روز جوان (8 اردیبهشت)

روز جهانی کار و کارگر (11 اردیبهشت (1 مه))

پاسداشت شخصیت ها

فتح خرمشهر (3 خرداد 61)

روز جهانی بدون دخانیات (11 خرداد (1 ژوئن))

پاسداشت شخصیت ها

قیام 15 خرداد (15 خرداد 42)

روز جهانی محیط زیست (15 خرداد (5 ژوئن))

پاسداشت شخصیت ها

روز تشکیل جهاد سازندگی (27 خرداد 58)

پاسداشت شخصیت ها

روز جهانی مبارزه با مواد مخدر (5 تیر (26 ژوئن))

پاسداشت شخصیت ها

آزاد سازی مهران (9 تیر)

پاسداشت شخصیت ها

حمله ناوگان آمریکا به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران (12 تیر 67)

پاسداشت شخصیت ها

هفته نیروی انتظامی (27 تیر)

کشتار زائران حرم امن الهی (30 تیر)

پاسداشت شخصیت ها

روز اهدای خون (9 مرداد)

پاسداشت شخصیت ها

بازگشت آزادگان به میهن اسلامی (26 مرداد)

پاسداشت شخصیت ها

قیام خونین 17 شهریور (17 شهریور 57)

پاسداشت شخصیت

آغاز جنگ تحمیلی _ آغاز هفته دفاع مقدس (31 شهریور)

آغاز سال تحصیلی (1 مهر)

شکست حصر آبادان در عملیات ثامن الائمه رحمه الله (5 مهر)

پاسداشت شخصیت ها

روز سالمندان (9 مهر)

هجرت حضرت امام خمینی رحمه الله از عراق به پاریس (13 مهر)

روز جهانی کودک (16 مهر)

پاسداشت شخصیت ها

روز جهانی غذا (24 مهر)

هفته اولیا و مربیان (24 تا 30 مهر)

پاسداشت شخصیت ها

افشاگری امام خمینی رحمه الله علیه پذیرش کاپیتولاسیون (4 آبان)

پاسداشت شخصیت ها

تبعید امام خمینی رحمه الله به ترکیه (13 آبان)

هفته کتاب و کتاب خوانی (7 تا 13 آبان)

پاسداشت شخصیت ها

روز بسیج مستضعفین (5 آذر)

پاسداشت شخصیت ها

روز دانشجو (16 آذر)

آغاز انتفاضه فلسطین (18 آذر 66)

پاسداشت شخصیت ها

روز پژوهش (25 آذر)

پاسداشت شخصیت ها

ولادت حضرت عیسی مسیح علیه السلام _ عید کریسمس (4 دی)

روز نهضت سواد آموزی (7 دی)

پاسداشت شخصیت ها

سالروز کشف حجاب (17 دی)

قیام مردم قم (19 دی)

فرار شاه معدوم (26 دی)

پاسداشت شخصیت ها

بازگشت حضرت امام رحمه الله به میهن (12 بهمن)

دهه مبارک فجر (12 تا 22 بهمن)

پیروزی انقلاب اسلامی (22 بهمن)

صدور حکم ارتداد سلمان رشدی (25 بهمن)

جشن نیکوکاری (14 اسفند)

روز درختکاری (15 اسفند)

پاسداشت شخصیت ها

روز امور تربیتی و تربیت اسلامی _ هفته تربیت (18 اسفند)

روز خانواده (19 اسفند)

پاسداشت شخصیت ها

آغاز سال نو

آغاز سال نو

گفتار مجری

مسیح سبز پوش کائنات از راه می رسد و نسیم، بر نام بهار شکوفه می زند. فصلِ سرد را کنار می زند و به کوچه باغ های عید می رسد. آفتاب، گرد و غبار سرما را از گیسوان طلایی اش می تکاند و زمین لب به جاری شدن نهرها باز می کند، نوروز بر همگی شما مبارک باد.

بهار می آید و پوسته سرد زمین ترک بر می دارد و طراوت، دوباره سر از زمین بر می آورد. سخاوتِ آسمان، نگاه مهربان خورشید، زمزمه دل نشین نسیم و ترّنم دل انگیز باران بهاری، همه و همه در گوش زمان می پیچد و آن را با زنگ بیدار باش بهار، بیدار می سازد. حلول سال نو را به شما تبریک عرض می کنیم.

در آستانه تحویل سال نو هستیم. نبض زمان شروع به طپش می کند. لحظه تحویل سال فرا می رسد و سال تازه می شود. در این لحظه های شاد چرا ما همراه با این تحول، نو نشویم؟ زمان می گذرد و این رفتارهای نیک ماست که باقی می ماند.هر روز، صفحه ای از پرونده یک ساله است. بیایید، در کنار این لحظه های سبز، دسته گل یاد قرار دهیم و به گذشته خود، نگاه کنیم. و از خدا بخواهیم که حال ما را نیز مانند طبیعت به بهترین حال تبدیل کند. آمین.

بهار می رسد. درختان به احترامش قیام می کنند، بوته های منتظر، سر از دوش

ص:6

هم بر می دارند. و به روی زمین و زمان خنده می زنند. نسیم، لابه لای شاخه های خشکیده پرواز می کند و دست نوازش بر سر همه آن ها می کشد و برف خواب را از صورتشان کنار می زند. آرزوی باغ و بوستان ها رقم می خورد و کوچه باغ های شهر، لبریز از عطر بهار می شود. آری، بهار دوباره آمد تا ما را مهمان طراوت خود سازد ؛ اما این بهار، میراث ماندگار سفر کردگانی است که با خزان خود، آن را برای ما به ارمغان آوردند. سینه سرخانی که در کوچ خود، بهار را میان ما، به ودیعه نهادند تا با هر طراوتی، از بهار شهادت یاد کنیم. بیایید در این فصل خرّمی، مزار شهیدان را که بهار نسیمی از غیرت و جان فشانی آن هاست، با گلبرگ های فاتحه و صلوات طراوت بخشیم و در کنار سفره هفت سین امسال، دسته گلی از یاد شهیدان وطن قرار دهیم. هر روزتان نوروز و نوروزتان خجسته.

زیرنویس

بهار آمد تا ما را مهمان طراوت خویش سازد. نوروز را به هموطنان میهن اسلامی مان تبریک می گوییم.

سال نو را با اندیشه های نو، و بهار را با بینش های بهاری بیاغازیم.

برگ های نوروزی دفتر عمر را با یاد ایزد منان ورق زنیم.

ص:7

حمله به مدرسه فیضیه (2 فروردین)

حمله به مدرسه فیضیه (2 فروردین)

گفتاری مجری

تاریخ آن روز را به خوبی به خاطر دارد. روزی که کبوتران قدسی حریم اهل بیت، در یورش خود فروختگان رژیم، آماج حمله پنجه های کثیف شدند. روزی که در و دیوار مدرسه فیضیه، با خون این کبوتران سرخ بود و حرمت محیط امن آن، زیر چکمه های سیاه، شکسته شد. سالروز فاجعه حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه را به همه شاگردان مکتب اهل بیت علیهم السلام تسلیت عرض می کنیم.

روز شهادت امام صادق علیه السلام بود. شهر خون و قیام سیاهپوش شده بود و شاگردان مکتب جعفری، سوگوار پیشوای نهضت خود بودند. فیضیه، نوحه خوانِ این مصیبت شده بود و اشک سوگواران و دوستداران از دیده به دامن، فرو می چکید که حمله ای ناجوانمردانه آغاز شد. و خفاش گونه، به داخل محیط علم و معرفت یورش می برند. عطر معنویتی که از حجره های قدیمی، به حیاط روحانی مدرسه طراوش کرده بود، زیر دست و پا له می شود و فیضیه لباس سیاه دیگری برتن می کند. سالروز این یورش ناجوان مردانه و در خون غلطیدن شاگردان مکتب امام صادق علیه السلام را به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف تسلیت عرض می نماییم.

ای بارگاه علم اندوزی و صفا! ای مدرسه توحید! ای فیضان معرفت! ای فیضیه! تو یادگار روزهای پیروزی خون بر شمشیری! تو یادگار حماسه روح خدا در قلب امتی! تو خاستگاه ناله های شب و نیمه شب روح اللهی! تو حریم علم و فقاهت و معنویتی! در چنین روزی حریمت را شکستند و حوض آبیِ وضویت را با شهد شهادت، رنگین نمودند و بیرحمانه، تقدس شب زنده داری هایت را با صدای چکمه های سیاه ویران ساختند. هنوز نام تو، یادآور انفجار نور است. تو

ص:8

مأمن بانیان به خون تپیده انقلابی! تو جایگاه رفیع حقیقت پرستان در شهر کریمه اهل بیتی. تو مدرسه نیستی، سکوی پرواز پروانه های عاشقی! تو مدرسه نیستی، خانه آموزگاران شهادتی که چون نگینی سرخ، در کنار حرم با صفای دخت پیامبر، بر انگشتری شهر خون و قیام می درخشی. تو باغبان شاخه های سبز انقلابی! و امروز که روز در خون نشستن پروانه های عاشق است، بر تو و تربیت یافتگانت، بر خمینی که استاد بزرگ انسانیت و آزادگی است، سلام بی پایان می فرستیم، و این فاجعه دردناک را به ملّت سرافراز و همیشه پیروز میهن اسلامی تسلیت عرض می کنیم.

زیرنویس

دوم فروردین، سالروز فاجعه دردناک حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه را تسلیت می گوییم.

در این روزهای بهاری، ضایعه حزن انگیز حمله به حریم تقدس و روحانی مدرسه فیضیه را به سوگ می نشینیم.

بهار فیضیه رنگ خون دارد و سال ها در غم پروانه های پر سوخته خویش در سوگ نشسته است. این واقعه اسفناک را به علما و مراجع بزرگوار تسلیت می گوییم.

ص:9

روز جهانی آب (2 فروردین 71 _ 22 مارس)

روز جهانی آب (2 فروردین 71 _ 22 مارس)

گفتار مجری

آب مایع زندگانی است، نشانه حیات است، سمبل پاکی و طراوت است، آفریده ها به قطره قطره آن نیازمندند. بیایید در صرفه جویی و مصرف درست آن کوشا باشیم تا جهانی سر سبز و با طراوت داشته باشیم. بیایید قدر این گوهر آسمانی را که از ابرهای لطف و رحمت خداوندی به سوی انسان می آید، بدانیم و مصرف صحیح آن را به دیگران نیز توصیه کنیم.

زندگی بدون آب ممکن نیست. اگر فقط یک روز را بی آب سپری کنیم، آن وقت قدر این نعمت گران بها را خواهیم دانست. خداوند آن را برای دوری از پلیدی ارزانی ما داشته است. احتیاج ما به آب بر هیچ کس پوشیده نیست پس با جلوگیری از هدررفتن آن و مصرف درست، از خداوند متعال قدردانی کنیم.

امروز دومین روز از بهار است. زندگی در رگ های طبیعت به گردش افتاده و زمین دامان گلدار خود را در میان آفتاب دلنواز بهاری پهن نموده است. درختان از خواب سرما بیدار شده اند و شکوفه داده اند و دستانشان را بر شانه های همدیگر گذاشته، در نسیم نوروزی خود را یله کرده اند.

طرارت از دامان طبیعت بالا می رود و این همه سرسبزی و خرّمی، مرهون آب است.

روز دومِ فصل شادابی و نشاط را با صرفه جویی در مصرف آب جشن بگیریم و با مصرف بی رویه، دیگران را از این نعمت خدادادی محروم ننماییم.

صدای پای آب، زمزمه دلنشین زندگی است و نوای روح بخش نهرهای جاری بر پای درختان، انسان را از سر و صدای شهر، به آرامشی عمیق می رساند و جان خسته عابران پیاده روهای زندگی را نوازش می دهد. موسیقی جریان آب، آدمی

ص:10

را به جوش و خروش و جدیت در زندگی وا می دارد. صدای پای آب، صدای پای زندگی است؛ آن را پاس بداریم.

زیرنویس

روز جهانی آب، روز قدردانی از این نعمت خدادادی است.

صدای پای آب را در گوش زمان تداوم بخشیم.

صرفه جویی در مصرف آب، بزرگ ترین شکرانه این نعمت گران بهاست.

قطرات آب، گوهرهای حیات و زندگی اند. در نگهداری آن کوشا باشیم.

صدای پای آب، صدای گام های زندگی است.

روز جمهوری اسلامی (12 فروردین 58)

روز جمهوری اسلامی (12 فروردین 58)

گفتار مجری

امروز، روز دوازدهم فروردین، روز جمهوری اسلامی است. روزی که شما مردم بیدار دل و همیشه در صحنه، به پای صندوق های لبریز انتخاب رفتید و برگ های سبز «آری» را تحفه انقلاب نمودید و حاکمیت نظام اسلامی را برای انقلابی که چکیده خروش مشت های گره کرده و قلب های سرشار از ایمان بود، پسندیدید. حماسه دوازدهم فروردین ماه سال 1358 را به شما ملت سرافراز و همیشه پیروز تبریک می گوییم.

امروز، روز به ثمر نشستن درخت انقلاب است که خون هزاران شهید پاک بر پای آن، تا همیشه تاریخ جریان دارد. امروز، روز شگفتن است. امروز، روز ایمان و تکیه بر باورهای قلبی است. امروز، روز اراده است که بر انگشتان شما جریانپیدا کرد و برگ سبز درختِ انقلاب، از آن رویید. آن روز، همه چیز بوی تازگی

ص:11

می داد. نخستین بهار، در آزادی و آزادگی قدم به کوچه های شهر می نهاد و از فریاد گلوله و بوی تند باروت، خبری نبود. آمده بودید تا بهار را در وطن، جاودانه سازید. درخت انقلاب از برگ های سبز توحیدی شما رونق گرفت. این روز خجسته را به همگی شما تبریک می گوییم.

در بهاری دیگر از انقلابِ لاله ها قرار داریم و در روز پیروزی و شکوفایی لاله ها، بر روانِ همیشه سبز شهیدان وطن، بر چکاد انقلاب و نیز بلندای روح باغبان لاله های انقلاب، بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی رحمه الله درود می فرستیم و بهاری دیگر را با یاد و خاطره جاوید آن ها و جای خالی شان جشن می گیریم. سلام و درود فراوان خدا بر امام امت و همه شهیدان انقلاب اسلامی.

چه زیبا و به یاد ماندنی بود، روزهای حماسه آفرینی شما ملت قهرمان، در کنار پیر طریقت انقلاب، خمینی کبیر این روح اهورایی تاریخ که چون سیل می خروشید و کشتی انقلاب را به ساحل پیروزی می رساند. خاطره روزهایی که سرنوشت این انقلاب و فرجام سرزمین سبز ایرانیان با دستان به هم گره خورده و توانای شما ملت سرافراز با تکیه بر رهبری فرزانه پیر جماران رقم خورد. مشت کوبنده شما، دهان یاوه سرایان و کج اندیشان و بدخواهان نهال تازه رسته انقلاب را نشانه رفت، و نام انقلاب اسلامی، افتخار آفرینِ تاریخ کشور عزیزمان شد. به پاس دستان توانایتان، این ظفرمندی را به شما تبریک می گوییم.

زیرنویس

دوازدهم فروردین، روز بیعت دل های انقلابی با اسلام برای دفاع از کیان مقدس آن است.

ص:12

بهار انقلاب و روز شکوفایی گل های انقلاب بر شاخسار ایران اسلامی بر هم میهنان، تبریک و تهنیت باد.

دوازده فروردین، چکیده یک تاریخ سراسر خون و حماسه و آرمان در یک تمدن کهن است.

روز جمهوری اسلامی، روز احقاق حق و پیروزی دین با رأی دوستداران انقلاب، مبارک باد.

دوازدهم فروردین، روز بلوغ فکری و سیاسی امت در سایه سار اسلام، مبارک باد.

ص:13

روز طبیعت (13 فروردین)

روز طبیعت (13 فروردین)

گفتار مجری

امروز سیزدهمین روز سال نو و روز طبیعت است. هر طرف را که نگاه می کنیم بزرگی خداوند را احساس می نماییم و چشممان از لطف بی پایان او تصویر می دهد. طبیعت لباس نو به تن کرده است و به میهمانان خود، خوش آمد می گوید. روز طبیعت را به دوستداران طبیعت و زندگی تبریک می گوییم.

طبیعت مادر همه فطرت های خداجوست هم آنانی که به هر سوی آن می نگرند، نشانه های قدرت و رحمت او را می بینند. آنانی که با تولد دوباره طراوت در طبیعت و رستاخیز گیاه از دل زمین، یاد از برنگیخته شدن جان ها در رستاخیز بی فصل قیامت می کنند و با دیدن طبیعت بهاری، سر در گریبان تفکر برده، از خود می پرسند: آیا تو نیز بهاری شده ای یا هنوز در خزان غفلت باقی مانده ای؟ طبیعت، با همه جلوه ها و دگرگونی هایش، معلم انسان و مدرسه عبرت است. باید از آن نکته ها آموخت و با او بهاری شد. امروز به دامان طبیعت برویم ومانند همه فطرت های خداجو در عمل خود اندیشه کنیم. روز طبیعت گرامی باد.

طبیعت ما را فرا می خواند تا پای درس تغییر احوال بنشینیم از نشاط شاخه های رقصان در نسیم بهاری، از جنب و جوش پرندگان سبک بال، از جنبش کوتاه سبزه ها و گل ها زندگی را یاد بگیریم. کنار جویبارهای روان بنشینیم و به قول قدیمی ها گذر عمر را ببینیم. آری، طبیعت معلم انسان های بیدار است. بیایید قدر طبیعت را بدانیم و درسهایش را پاس داشته، با طبیعت، نو و خرّم شویم. آغوش طبیعت، انتظار قدوم فطرت پاک و بیدار شما را می کشد.

ص:14

زیرنویس

روز طبیعت را با بازگشت به آغوش طبیعت گرامی داریم.

دستان پر از احساس خود را به سوی طبیعت بگشاییم.

روز طبیعت، روز پیوند با طراوت و شادابی است.

روز طبیعت، روز سپاس و ستایش از نعمت های فراموش شده الهی، مبارک باد.

روز جهانی کتاب کودک (14 فروردین)

روز جهانی کتاب کودک (14 فروردین)

گفتار مجری

امروز روز جهانی کتاب کودک است. روز بهترین هدیه، برای گل های باغ زندگی و میوه های شاداب درخت عمر، امروز با هدیه دادن یک کتاب به کودک عزیزمان، شادابی امروز و بالندگی فردای او را تضمین کنیم.

کتاب کودک، چکیده هنر یک ذوق تازه مانده از دوران کودکی، یک قلب سرشار از محبت به کودکان و یک دست هنرمنداست که به ترسیم آن ذوق سرشار می پردازد و آن را با زیباترین رنگ های عاطفه رنگ آمیزی می کند.

این روز بر هنرمندان خطه سبز ایران مبارک باد

سال هاست که لبخند کودکانه ات دلم را شفا می دهد و رنگ و لعاب احساسم را تازه می کند. شب ها بستر خواب نازت را پهن می کنم و کنار آن می نشینم و کتاب رنگارنگ قصه ات را باز می کنم. صفحه های شاداب و پر آب و رنگش را ورق می زنم تا به انتهای قصه دیشب برسم. برایت می خوانم و پلک های نازکت،

ص:15

درخشش چشمان آبی ات را از دنیای پرهیاهوی ما پنهان می کند و فرشته خواب نگاهت را به پرواز در رؤیاهای سبز می برد. دوباره قصه به آخر نرسیده لطافت چهره معصومت، در آرامش خواب فرو می رود. کتاب داستانت را که همراز شب های کودکی تو و احساس من است می بندم و پیشانی درخشان فرداهای روشن تو را می بوسم و تو را با رؤیاهای شیرین تنها می گذارم. بخواب، ای امید فردا که فرداهای سبز به آرامش تو بالنده است.

زیرنویس

چهاردهم فروردین، روز جهانی کتاب کودک، گرامی باد.

روز کتاب کودک را به آفرینندگان این هنر، در ایران عزیزمان تبریک می گوییم.

کتاب، بهترین هدیه برای کودک دلبند ماست.

کتاب خوانی را از کودکی به گل های باغ زندگی بیاموزیم.

روز جهانی بهداشت (18 فروردین _ 7 آوریل)

روز جهانی بهداشت (18 فروردین _ 7 آوریل)

گفتار مجری

امروز روز جهانی بهداشت است. بهداشت یعنی نیکو نگاه داشتن بهداشت یعنی نگهداری از نعمت سلامت. بهداشت یعنی دانش پیش گیری، که گام اولِ سلامت جسم و روح و روان است. چه زیبا گفته اند که همیشه پیش گیری بهتر از درمان است. با رعایت اصول بهداشتی سلامتی خود، خانواده و جامعه خویش را تضمین کنیم تا همیشه از زندگی سالم و جامعه ای با سلامت برخوردار باشیم.

ص:16

روز بهداشت، روز گرامی داشت سلامت است که به واقع زیباترین هدیه آسمانی است. بیایید با به کارگیری اصول پاکیزگی، این گوهر آسمانی را پاس داریم و حفظ و نگهداری آن را به اعضای خانواده و جامعه خویش نیز توصیه نماییم تا همیشه لوح جسم و جان را از گزند آلودگی به بیماری ها و کسالت ها آسوده داریم.

اسلام، دین پاکی و پاکیزگی است و قرآن که گنجینه هدایت و معرفت است. علاوه بر نسخه های اعجاز بخش روحانی و اخروی اش، آکنده از آموزه های پاکیزگی و بهداشت فردی و اجتماعی است؛ «ما آب را از آسمان برای پاکی و پاکیزگی فرو فرستادیم». قرآن، سرمشق سعادت و سرفرازی در دنیا و آخرت است. قرآن کتاب زندگی پاکیزه در دنیا و عقباست با به کارگیری توصیه های سودمندش، سلامت دنیا و آسایش آخرت را بهره مند شویم. روز بهداشت بر همه شما پاک طینتان و پاکیزگی دوستان مبارک باد.

ائمه ما علاوه بر رسالت سنگین هدایت، سمبل نظافت نیز بوده اند. آن ها پاکی باطن را به همراه نظافت ظاهر، سفارش می کرده اند و سخنان نورانی آن ها آکنده از دستورهای بهداشتی است. آن ها مردان علم در میدان عمل بوده اند و هیچ توصیه ای را قبل از عمل به آن، به دیگران روا نمی داشتند. مولای متقیان، علی علیه السلام، همواره لباس وصله دار اما پاکیزه می پوشیدند، به هنگام خروج از خانه موهای گیسوان و محاسن را می آراستند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می فرمود: «اگر مردم به دیگر واجبات سست نمی شدند، مسواک زدن را بر همگان واجب می دانستم». بیایید با پیروی از رفتار و گفتار پیشوایان معصوم خویش، محیطی سرشار از آرامش، برای همه نیازمندان به سلامت روح و جسم و ایمان فراهم آوریم.

ص:17

زیرنویس

سلامت جسم، روان و اجتماع، در گرو رعایت اصول بهداشتی اسلام است.

پیشوایان معصوم، حامیان سلامت جسم و روح و جامعه هستند.

خانواده، مهم ترین کانون اثر گذاری در بهداشت فردی و عمومی است.

روز جهانی بهداشت، روز علاقه مندی به دنیای سالم، مبارک باد.

پاسداشت شخصیت ها

اشاره

پاسداشت شخصیت ها

زیر فصل ها

الف. شهادت آیة اللّه صدر رحمه الله و خواهرش بنت الهدی (19 فروردین 1359)

ب. شهادت شهید مرتضی آوینی (20 فروردین 72)

ج. شهادت سردار علی صیاد شیرازی (21 فروردین)

الف. شهادت آیة اللّه صدر رحمه الله و خواهرش بنت الهدی (19 فروردین 1359)

الف. شهادت آیة اللّه صدر رحمه الله و خواهرش بنت الهدی (19 فروردین 1359)

گفتار مجری

آسمان، نگران ستاره ای است که امشب از فروغ می افتد. ستاره ای که راهنمای کاروان های سرگردان کویر انسانیت بود. ستاره ای پر فروغ که زینت شب های مهتابی انقلاب و آرمان ها بود. ستاره ای که همیشه از آفتاب جماران نور می گرفت و جان ها را به سوی او هدایت می کرد؛ شهید بزرگوار آیة اللّه سید محمّد باقر صدر که در مبارزه شکفت و در مبارزه پرپر شد. فروغش، روشنی بخش تاریخ بزرگ مردان عالم باد.

شانه هایت زخمی پنجه گرگ های گرسنه بود و زنجیر ستم بر بال هایت ردّی سیاه از مظلومیت افکنده بود. اما زنجیر و زندان هرگز نتوانست پرواز ملکوتی تو را در بند کند. به بال های زخمی ات، ای پرنده بهشتی، سوگند که اگر پرواز رابودنی و آبرویی است از روح رها و آزاد توست که پریدن را با بال های شکسته، اما آزاد و رها، به تصویر کشیدی. سلام خدا و فرشتگانش بر روح شکسته بال، اما

ص:18

آزاد تو، ای شهید حقیقت!

ای صدر! ای آموزگار سعه صدر و صبوری! قلبی به وسعت دریا می خواهد تا عرصه بی کرانه صبر تو را در یابد. در ژرف ترین شب اسارت، آن گاه که در تیرگی زندان و شکنجه، ستاره ای می شدی چشم به راه صبح بودی، چشمی به وسعت دریا می خواهد تا درد و رنج تو را زیر تازیانه کفتاران بعثی، ببارد، آن گاه که میله های سرد و سیاه زندان سد پروازت می شدند، پنجره های بسته را گشودی و صدر نشین شهادت شدی! تو شفای صدر زخم دیده مقاومتی! ناله تکبیر تو زیر چکمه های سیاه ستمگران، تو را جاودانه تر می کرد.

آری، فروزندگی آفتاب زایل شدنی نیست. سلام و درود خدا بر فروغ بی زوال تو، ای همیشه بیدارگر!

روزی چشم گشودیم و طپش سبز بال های تو را بر سینه خونرنگ افق دیدیم؛ آن روز که در خفقان زدگی دل ها حنجره تو به وسعت دریاها بود و گوش در یوغ مانده گان تن پروری را می آزرد و به سیل مشت ها و دل های به هم تافته خروشی دیگر می بخشید. روزی چشم گشودیم و فرشتگان آسمانی را دیدیم که آب و آیینه به دست به استقبال تو می آمدند و لبخند رضایت بر لبان پر مهر آفتاب می نشست. روزی چشم گشودیم و در قفس تنگ اسارتت پرهای خونین دیدیم. آری بال هایت را شکسته بودند و فرشته شهادت به تو بال های زرین بهشتی بخشید. بال و پر گرفتنت در آسمان شهادت تبریک و تهنیت باد.

زیرنویس

سالروز شهادت غریبانه ستاره پر فروغ آسمان ایستادگی، شهید آیة اللّه محمّد باقر صدر، را تسلیت می گوییم.

سالروز عروج اسطوره مقاومت، شهید سید محمّد باقر صدر را از قفس اسارت گرامی می داریم.

ص:19

سالیاد معراج خورشید خون گرفته زندان های حزب بعث، شهید سید محمّد باقر صدر و خواهرش بنت الهدی را جاوید می داریم.

ب. شهادت شهید مرتضی آوینی (20 فروردین 72)

ب. شهادت شهید مرتضی آوینی (20 فروردین 72)

گفتار مجری

گروه، آماده است تا از چشم شیشه ای دوربین، نگاه های عاشق ملّت را به مهمانی سینه سرخان مهاجر برد و روایت گران فتح، آسمانِ دیده ها را بارانی کنند. منطقه از دشمنی و کینه، مین گذاری شده است. سید، در افق می نگرد و یکی از این مین ها که میوه ای تلخ، از هشت سال هجوم بی امان است، سکوی پرواز او می شود. نگاه ها، تیره می شوند. زمین و آسمان پیش چشم ها سیاه می گردند و سید بر زمین، نقشی از خون و خاطره باقی می گذارد. شهادت همسفر قافله عشاق، شهید سید مرتضی آوینی را تسلیت می گوییم.

قلم، بیانگر اندیشه شکوفای تو بود و نگاه عمیق دوربین، در امتداد نگاه تو به مسیر خون گرفته شهادت می نگریست. روایت فتح، شب های جمعه، روایتخاطره پر شکستگانی بود که در حریم قدسی شهادت در طواف بودند. هنوز صدای گرم تو، ما را به مهمانی خاطرات روزهای خاک و خون می برد و تداعی گر حماسه هشت بهار، از خود گذشتگی است. هنوز هم نبض شب های جمعه به یاد معبری که به سوی آسمان گشودی و طلسم ماندن و رکود را شکستی بی قرار است. چشم هایمان به یاد تو و همه سرخ پوشان می سوزد و از چاه دل، اشک بیرون می کشد. نامت زنده، یادت گرامی و راهت پر رهرو باد!

عروج خونین تو، هوس پرواز را در دل کبوترهایی که آرزوی پرواز را از یاد

ص:20

برده بودند، زنده کرد. تو شوق شهادت را در سینه ها احیا کردی. چه زیبا زمستانِ تنهاییِ خود را به بهار رساندی و چه زیبا در این کویر خشک و عطشناک آب حیات یافتی. شربت شیرین دیدار، گوارای وجودت باد!

می گفتی: زندگی زیباست؛ اما شهادت زیباتر(1) می گفتی: «گردش خون در رگ های زندگی شیرین است اما ریختن آن در پای محبوب شیرین تر است».(2) می گفتی: «اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر؛ پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد».(3) چه زیبا، با رفتنت تمام گفته هایت را معنا کردی. چه زیبا به سید و مقتدای خود حسین علیه السلام اقتدا نمودی و از دست مجروح نایبش، لقب «سید الشهدای اهل قلم» را به سینه چسباندی. تو هم اهل قلم بودی و هم اهل عمل. تو عرفان بلندت را از زبان قلم بیان می کردی که می گفتی: «کربلا مستقر عشاق است و آنان را که از مرگ می هراسند از کربلا می رانند»(4) حال از زبان گویای خودت می گوییم: «ای شهید، ای آن که بر کرانه ازلی و ابدی وجود بر نشسته ای! دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش».(5)

زیرنویس

عروج پرستوی جامانده مهاجران سرخ سینه، از معبر تنگ شهادت، شهید سید مرتضی آوینی را گرامی می داریم.


1- برگرفته از گنجینه آسمانی، آوینی، سید مرتضی، ص 152، 185، 230.
2- برگرفته از گنجینه آسمانی، آوینی، سید مرتضی، ص 152، 185، 230.
3- برگرفته از گنجینه آسمانی، آوینی، سید مرتضی، ص 152، 185، 230.
4- برگرفته از گنجینه آسمانی، آوینی، سید مرتضی، ص 152، 185، 230.
5- برگرفته از گنجینه آسمانی، آوینی، سید مرتضی، ص 152، 185، 230.

ص:21

سالروز شهادت سید شهیدان اهل قم، شهید سید مرتضی آوینی را گرامی می داریم.

ج. شهادت سردار علی صیاد شیرازی (21 فروردین)

ج. شهادت سردار علی صیاد شیرازی (21 فروردین)

گفتار مجری

روزگار کوچ سینه سرخان مهاجر، گذشته بود. نردبان آسمان را برداشته بودند که به ناگاه، عطر آشنا و دل انگیز شهادت، آسمان شهر را با طراوت کرد. مردی از تبار سرخ پوشان سبز طینت، معبری به آسمان گشود و خاطره همه شهیدان را زنده کرد. آن هم، در روزهای خشک سالی گلبرگ ها، که شبنم شهادت بر آن ننشسته بود. امیری نامدار که بیابان های گرم جنوب هنوز، یکه تازی هایش را به یاد دارد؛ امیر دلاور اسلام شهید سپهبد علی صیاد شیرازی که از دامان خاک جدا شد و به آسمان ها کوچ کرد. شهادت این سردار رشید و دلاور اسلام را گرامی می داریم.

مردی خسته و دریادل که هراس و اندوه زمینی اش را در پیش آرزوی دیرینه آسمانی اش قربانی کرده بود، به میعادگاه فرشتگان بال گشود. مردی خسته، اما استوار که کوله باری آکنده از رشادت را به یادگار، از روزهای خاک و آتش و باروت با خود برداشته بود. مردی که وسعت بی کرانه های روحش درک نشده وبی نهایت هویت خویش را به جلوه هایی گذرا و پوچ، از پدیده های نو و امروزی نفروخته بود. مردی که عمری شاگردی پیر دانا و توانای انقلاب را به جا آورده بود و از محضر او درس ها آموخته بود و امروز می رفت که اندوخته های سال ها

ص:22

مقاومت و ایثار را دربارگاه الهی معامله کند و پیداست که باید با پیکری خونین سفر می کرد تا داد و ستدی پرسود باشد و جامی از شراب وصل را، در مقابل، به او بنوشانند. شراب وصل، گوارای وجود تشنه و روح طلبش باشد.

ستاره ها بر دوش خسته اش، بوسه می زدند و آسمان خرسند از قدوم مهمانی تازه بود. روح بی تابِ خوش نشینان، آسمان به استقبالش دوید. او مهمانی بود که آسمان، سال های پیش، انتظارش را می کشید تا جمع کروبیان را کامل کند. سرانجام آسمان از انتظار به در آمد و بر شرجی طراوت گرفته زمین از بوی بال هایش، بارید. او مسافری جامانده از کاروان عشق بود که دیگر از ماندن به تنگ آمده بود. عاقبت بارقه دعای سحرش اثر کرد و تا انتهای جاده های قنوت پر کشید. سالروز شهادت این سردار خستگی ناپذیر هشت سال دفاع مقدس و یار وفادار رهبر، سردار شهید علی صیاد شیرازی را گرامی می داریم.

زیرنویس

سالروز شهادت امیر سرافراز و سردار سربلند اسلام، شهید علی صیاد شیرازی را تسلیت می گوییم.

سالروز عروج خونین مسافر جامانده از قافله شهادت، شهید علی صیاد شیرازی، گرامی باد.

سالروز شهادت غریب ترین سردار بی هماورد جبهه های دفاع از اسلام، شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، گرامی باد.

روز ارتش جمهوری اسلامی ایران (29 فروردین 58)

روز ارتش جمهوری اسلامی ایران (29 فروردین 58)

گفتار مجری

سلام بر شما ظفرمندان همیشه پیروز! سلام بر شما حماسه آفرینان دفاع، در

ص:23

روزهای آتش و خون! سلام بر دستان توانای شما که مرزبان کیان مقدس انقلاب است! سلام بر شما ارتش سرافراز که عنان مرکب دل را به دست رهبر و مقتدای خویش داده، گوش به فرمان روحانی او سپردید. امروز روز سپاس و ستایش از حماسه آفرینی شماست. روز ارتش جمهوری اسلامی بر شما ظفرمندان همیشه پیروز مبارک باد!

ای ملّت غیور و سرافراز ایران، گمان مدارید که بی حضور سبزتان در دل، لحظه ای به دشمن دون امان می دهیم. من یک ارتشیِ پیروزم! نامم را با حماسه، در تاریخ جاودانه می سازم و آسایش را از دیدگان شب دور ساخته، خواب را بر چشم دشمن حرام می سازم. با افتخار به میدان نبرد پا می نهم و با سوغات ظفرمندی به آغوش گرم شما باز می گردم. امروز روز ارتش است و من به مولای خودم علی علیه السلام اقتدا می کنم.

امروز روز حماسه است. روز فتح و ظفر است. روز تجلیل از چشمان بیدار ارتش جمهوری اسلامی است. روز سپاس و ستایش از دریادلانی است که زمین و آسمان، در غرش چکمه هایشان می لرزد و دشمن زبون را در واماندگی از فرار وا می گذارد. فرداهای روشن این مرز و بوم، مدیون بیداری و حماسه سازی توست. نامت بلند، راهت جاودانه و قدومت استوارتر باد!

ای دریا دل ارتشی! ای راست قامت ارتشی! ای دلاور مرد ارتشی! بهار، ارزانی دستان توانایت باد که یاد آور بهار پیروزی انقلاب است؛ آن روز که از لوله تفنگت گل می رویید و دیو از وحشت گام های استوار تو لاله زار وطن را به سوی قبرستان نابودی ترک کرد. تو بهار را آب و جارو کردی که مقدم فرشته آزادی، امام خمینی رحمه الله تازه تر گردد. چشمان نیازمند و لب های دعاگو، شب های آتش و خون به ثناگویی تو و حماسه سازی ات سرگرم بود! سلام بر تو که نامت به بلندای آفتاب فتح است و روزت یاد آور غرش و فخر آفرینی در هشت بهار مقدس،

ص:24

دفاع بی کرانه است. نامت بلند و روزت گرامی باد!

زیرنویس

روز ارتش جمهوری اسلامی بر ظفرمندان و حماسه آفرینان ارتشی مبارک باد.

روز ارتش، تکرار حماسه و جاودانگی، خجسته باد.

29 فروردین، روز سپاس و ستایش از ارتش بیدار جمهوری اسلامی، بر بیدار دلان فرخنده و جاوید باد.

روز تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (2 اردیبهشت 58)

روز تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (2 اردیبهشت 58)

گفتار مجری

سلام بر تو ای سبز طینت! سلام بر تو ای پاسدار میهن و شریعت! آسمان، دعاگوی فطرت خداجویت و زمین، ثناخوان ضمیر حقیقت طلبت باد! تو که دست و بازوی خدایی ِ روح اللّه رحمه الله بودی! و اینک در بهار صلح و آسایش، پیغام آور دوستی و صلح هستی! نامت به جاودانگی بلندترین ستاره های آسمان باد و راه پر رهروت به وسعت کهکشان ها ای همیشه سبز!

پاسدار هستم و پیشه ام عاشقی است. از دریای خشم ملت، عطش ناک از فرات و عباس وار از علقمه می آیم. سلاح با دستانم عهد اخوت خوانده و لباس سبز برتنم، گویای عشق بی کرانه ام است.

ص:25

خون حسینی در رگ و بوی خمینی از پیرهنم جاری است. شاگرد دلداده پیر جماران و مرید پاکساز خورشید خامنه ام. عافیت طلبی از جانم گریزان است. پاسدار هستم و پیشه ام عاشقی است.

هشت زمستان سرد،در بلندترین قله های برف گیر غرب نخفتی و هشت تابستان داغ را در بیابان های آفتاب خورده! جنوب جنگیدی. تو صفیر بارش گلوله بر فرق دشمنی! تو خروش بانک تکبیری: تو خمینی رهبری! قرآن کتابی! و عاشورا مسلکی! دلیری تو خاطره سربداران را از یادها محو کرده و زلال جان فشانی تو یاد حماسه آفرینان تاریخ را سترده است. آسمان ها پیش جان فشانی ات به سجده افتاده اند، تو که یاد آور خورشید جمارانی! سلام بر قامت سبز و استوارت، ای پاسدار همیشه بیدار!

امروز از بلندترین اندیشه ها، که از چشمه سار زلال جماران جاری بود، سپاهی گرد آمده است؛ سپاهی از ملّت پا برهنه و درد کشیده که غول عصیان را از بوم طلایی بیرون کرده بود و به خاک نیستی افکنده بود؛ سپاهی که بر آفتاب عاشورا،اقتدا کرده بود و حماسه هایی کربلایی خلق می کرد. این روز خجسته بر همه سبزپوشانِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مبارک باد.

برایت دعا می کنم تویی که مهربان آفریده شدی! تویی که ارمغان شهادت، سوغات، روزهای نبردت بود. تویی که بهشت به پذیرایی ات افتخار می کند؛ تویی که چون موج متلاطمی؛ تویی که فداکارانه با پیروزی ات، دل خانواده های داغدار شهید را خرسند می کردی، تویی که گرد غریبی و تنهایی را از چهره چروک خورده پدران شهید، پاک می نمودی تویی که مربی پیکارهای کربلایی هستی، تویی که آزادی را به خانه ها آوردی. تویی که پاسدار حریم اسلام و قرآنی. نامت را می ستایم و فداکاریت را سپاس می گویم.

ص:26

زیرنویس

روز تأسیس سپاه پاسداران به فرمان پیر جماران، بر همه جان بر کفان سپاه اسلام خجسته و جاویدان باد.

تشکیل سپاه پاسداران، تداوم خط سرخ شهادت طلبی و ایثار، بر سبزپوشان پاسدار فرخنده و ماندگار باد.

سالروز تأسیس سپاه پاسداران، دنباله روی حرکت عظیم کربلا و احیاگر آرمان های امام و انقلاب، گرامی باد.

ص:27

واقعه طبس (5 اردیبهشت 59)

واقعه طبس (5 اردیبهشت 59)

گفتار مجری

شب بود و کویر در سکوتی مبهم به خواب رفته بود. آسمان، میزبان ستارگان درخشان بود و نسیم گرم جنوبی شن های روان صحرای طبس را جابه جا می کرد. کویر بر سجاده صبوری خود نشسته بود و نماز شکر می خواند که پرواز خفاشان شب پرست، غرور آسمان ساکت را جریحه دار کرد. اما حُرمت لاله های خاک، بال های کثیف و سیاهشان را در خاک نوردید. دانه های شن به پاسداری لاله ها آمده بودند تا غوغای کریه آن ها را زمین گیر کنند. ساعتی گذشت و شب دوباره در آغوش کویر به خواب رفت و آرامش دوباره به مهمانی کویر آمد. واقعه طبس، روز تکرار زبونی استکبار بر ملّت قهرمان ایران، مبارک باد.

چند تکه ابر سیاه آمده بودند تا خورشید جماران را از نورانیت و درخشندگی بیندازند. کوچه های آسمان را با سکوتی مرموز می کاویدند، در سر خیال خام پیروزی می پروراندند و می خواستند با جرقه به جنگ آفتاب روند محشریبه پاشد اسرافیل در صور دمید و دانه های شن، خشمگین به پرواز در آمدند و آسمان را در آغوش فشردند! آن ابرهای سیاه دود شدند و در آتش خشم خدا محو گردیدند. فردا آفتاب، نورانی تر از همیشه می درخشید و دل لاله ها برایش می تپید. نامت نورباران باد ای روز آفتابی خدا!

تاریخ تکرار شد و بار دیگر خدا به باد و خاک و آتش فرمان داد تا از کعبه حمایت کنند. سپاه فیل سوار آمده بود تا آسمان را لگدکوب عصیان خود سازد و کعبه آمال انقلاب را از مرکز طواف دل های محرم محو سازد. آسمان سیاه شد. کویر سوره فیل را زمزمه کرد و این بار دانه های شن، بدون ابابیل به پرواز در

ص:28

آمدند و آسمان طبس را از لوث پرنده های سیاه و خون آشام به زیر کشیدند و آنها را در آتش قهر و غضب خداوندی سوزاندند و خاکسترشان را به دست بادهای سرگردان کویر دادند تا نشانی از آن ها باقی نماند. طبس سرزمین اعجاز است. طبس حجاز آباد رسالت است. دشت پهناور، سرزمین شقایق هاست. بر این دشت و اعجازش درود بی پایان می فرستیم.

زیرنویس

سالروز واقعه طبس، روز تکرار ذلت و زبونی دشمنان اسلام پرشمار باد.

سالروز طوفان عذاب بر پیکره منحوس استکبار را گرامی می داریم.

سالیاد پیروزی اعجاز بر تندیس پوشالی امپریالیسم جهانی در صحرای خدایی طبس زنده و جاوید باد.

روز جوان (8 اردیبهشت)

روز جوان (8 اردیبهشت)

گفتار مجری

سلام بر تو ای جوان! سلام بر تو ای امید فرداهای درخشان! امروز روز توست. روز قدر شناختن دقایق و ثانیه های ایام جوانی است. جوانی ات را دریاب و با تکیه بر ایمان و اراده، فرداهای روشن زندگی را رقم زن روز جوان را به همه شما جوانان با ایمان تبریک عرض می کنیم.

جوانی، اقیانوسی از شور و شعور است که موج های تحرک و جنبش قلب جوان را به تلاطم می اندازد. جوان سمبل شادابی و نشاط است و بهاری ترین لحظه های عمر، روزهای جوانی است که با شتاب رعد می گذرد، و مانند حرکت ابر

ص:29

آسمان عمر را می پیماید. پس ای جوان برومند! سستی و رخوت به خود راه مده و به سوی فردا حرکت کن. روز جوان را به شما جوانان مؤمن و متعهد تبریک می گوییم.

زیباترین گل های باغ عمر در باغچه جوانی، می شکفد و عطر دل انگیز آن، تمام کوچه باغ های زمان را پر می کند. گل هایی که با ایمان، اراده، دوستی، نشاط وجنبش شکوفا می شود و آسایش را رقم می زند. فرصت ها را غنیمت شمریم و در عرصه شور جوانی، آسایش عمر را خوشه چین آفتاب نشاط و تحرک خود کنیم. روزت مبارک ای جوان!

بیایید در مزرعه جوانی، بذر بالندگی بپاشیم و علف هرزهای سستی و کسالت را از زمین مستعد جوانی ریشه کن کنیم، تا فردا در بهار روشنی و روشنایی، گل های معنویتمان شکفته شود. سر سبزی فردا مدیون همت جوانانی است که بذر تلاش و آینده نگری را در بیابان عمر می پاشند و فردا دسته دسته، موفقیت و کامروایی را درو می کنند. فرخنده باد این روز و فرهمند باد ایام جوانی!

افتخار از خرمن شما خوشه می چیند و عزت از آسمانِ شور شما می بارد. امید، دست به دامان شماست و نیازهای فردا به انتظار دانش و بینش شما نشسته تا بندهای وابستگی را از دست و پای آن باز کنید و احتیاج ملت و میهن را برآورده نمایید. درود فراوان بر موج بی آسایش شما، روز جوان بر شما مبارک باد.

آرام و سبک بال پر می کشند و اوج می گیرند و آسمان را زیبایی می بخشند؛ پرندگان جوانی را می گویم. چقدر هوا شرجی طراوت می شود، آن لحظه ای که پرنده جوانی به آشیانه مقصود می رسد چه زیباست پرواز بلند تو. چه زلال است اندیشه های زرنگار تو و چه تماشایی است نگارخانه سعی و تلاشت در ساختن فردایی آباد و روشن روزت گرامی، ای جوان!

ص:30

زیرنویس

روز جوان را به جوانان برومند و مؤمن این مرزوبوم تبریک می گوییم.

روز جوان، روز پاس داشتن گوهر نایاب جوانی، مبارک باد.

روز جهانی کار و کارگر (11 اردیبهشت (1 مه))

روز جهانی کار و کارگر (11 اردیبهشت (1 مه))

گفتار مجری

سلام بر دست های زحمت کش و پینه بسته ات که پیامبر خدا بر آن بوسه زد! درود بر غیرت و مردانگی تو که دست نیاز را از دامن زندگی کوتاه کرد. سلام بر بازوان قدرتمند و پر تحرک تو که چرخ های زندگی را به گردش در می آورد و وابستگی را از میهن می زداید. روز جهانی کار و کارگر، بر تو کارگر غیور و زحمت کش مبارک باد.

کارگر! ای شکوه جنبش و حرکت! تو گنج های اقیانوس محنت و رنج تو قصه غصه های بلند قناعتی! تو آبروی عزت و بی نیازی، در عین فقر و نیازی! همه آبادانی ها حاصل دست رنج و همت والای توست تو گرداننده چرخ های سنگین سازندگی هستی. ویرانه های جنگ را بازوی توانای تو سامان داد و کودکان آواره و جنگ زده را غیرت تو پناه بخشید. بر ایستادگی و استواری ات گرم ترین سلام ها و درودها و روزت در دل همه زحمت دوستان، فرخنده و گرامی باد.

نشاط امروز ما تحفه دستان مهربان و پینه بسته ای است که تلاش بی وقفه اش، شب ها را به روز و روزها را به شب پیوند داد تا کوشش امروز را پشتوانه آسایش فردا سازد و ایرانی، بالنده و سرافراز را به ارمغان آورد. فردای درخشان ما وامدار تلاش شبانه روزی توست و هیچ کس نیست که مدیون عرق پیشانی و فرسایش

ص:31

دستان تو نباشد. پاداش این دستان زخمی همان بوسه از بوسه گاه وحی و لبان مترنم قرآنِ رسول خداست. این پاداش بی پایان، ارزانی تلاش بی وقفه ات در سرما و گرما باد، ای کارگر!

سلام ما را پذیرا باش، ای نخل سرافراز ایستادگی و غیرت! ای کارگر! ای شکوه بالندگی که لحظه لحظه مساعی تو، سبزترین ثانیه های عبودیت و بندگی است مقتدای بزرگمان و خورشید مرد نظام اسلامی در وصف تو می گوید: ساعات کار در کارگاه ها و کارخانه ها، لحظات عبادت، ساعات ادای دین به شهیدان، مردمان و مستضعفان جامعه است سلاح کارگران کار آنان است که از این سلاح باید برای تداوم انقلاب، گسستن زنجیر وابستگی و در نهایت، کسب استقلال اقتصادی استفاده شود».(1) کلام ولایت زینت بخش تلاش شبانه روزی ات باد.

زیرنویس

حیات انسان در جامعه، با کار تأمین می شود.

روز کاروکارگر بر روح خستگی ناپذیر شما کارگران دل سوز و غیرتمند ایرانی مبارک باد.

روز جهانی کارگر روز ستایش و سپاس از تلاش کارگران برای خودکفایی میهن اسلامی گرامی باد.


1- پیام به مناسبت روز جهانی کارگر، ص 77.

ص:32

پاسداشت شخصیت ها

اشاره

پاسداشت شخصیت ها

زیر فصل ها

الف. شهادت مرتضی مطهری رحمه الله (12 اردیبهشت 58)

ب. روز بزرگداشت ملا صدرا رحمه الله (1 خرداد)

الف. شهادت مرتضی مطهری رحمه الله (12 اردیبهشت 58)

الف. شهادت مرتضی مطهری رحمه الله (12 اردیبهشت 58)

گفتار مجری

معلم بر لوح جان ها نقش دانش و بینش حک می کند و با خانه تعلیم، بر دفتر سفید دل، سرمشق تربیت می دهد. زلال جاری در بوستان ادب و عرفان او، گل های سینه دانش آموزان را بارور می کند و چه زیبا سروده اند که به سان شمعی می سوزد و بشر را از تاریکی جهل و نادانی بیرون می آورد. رنج امروز او، اعتلای فرهنگ و اندیشه میهن فرداست. او امروز خود را وقف فردای دیگران می سازد و با این کار، نام خود را در ردیف نام انبیا بر کتیبه تاریخ نقش می کند. نامت جاویدان و روزت گرامی باد، ای معلم!

در نگاه سبز تو، بهشتی از صفا جاری است و در صفحه اوّلِ درست، نام و یاد خدا درخشنده است. قدم در باغِ معرفت می نهی و وقتی بلور دستانت، کتاب تربیت را می گشاید، همه برگ های آن سرود لبخند بر لبان خود جاری می سازند. کودک دبستانی دل به رویت گل خنده سلام می زند و درس شروع می شود. از تبار دریایی و مثل موج بی تاب! می خروشی و جریان می یابی. روز آفتابی نامت را گرامی می داریم.

ص:33

سلام بر تو ای معلم شهید! سلام بر تو ای استاد فرزانه! سلام بر تو آموزگاری که آخرین صفحه از درس های زندگی است، صفحه سرخ شهادت بود! منافقان جنایتکار، تفکر تو را که عصاره اندوختن و آموختن اندیشه های ناب بود، نشانه رفتند و آن قلب همیشه طپنده مالامال از آرزوی خدمت به اسلام را از کار انداختند. شهادت تو معلم معرفت و شهادت را به امت شهید پرورمان تسلیت می گوییم.

برندگی کلامش آسایش و امنیت خفاشانِ نور ستیز را، از بین برده بود و منطق روشن گرانه اش، مانند خورشیدی در غار تاریک جهالت، خواب را از دیدگان خورشید گریزشان سلب کرده بود در آتش کینه می سوختند و عاقبت با نیرنگ، آن هم در سیاهی شب، نه در روشنایی و بیداری چشم ها، پاره تن امّت را از پیکره آن جدا می کردند و ناجوانمردانه نغمه توحیدی و روشن گرانه اش را خاموش نمودند. در روزهای خوش پیروزی ناگاه بهار رنگ پاییز به خود گرفت و آواری از غم را، بر سر امت ریخت. شهادت مظلومانه استاد شهید مرتضی مطهری را تسلیت عرض می نماییم.

زیرنویس

سالروز شهادت مظلومانه آموزگار حقیقت و شهادت، استاد مرتضی مطهری را تسلیت می گوییم.

سالیاد غم از دست دادن معلمی بزرگ و فرزانه، استاد مرتضی مطهری را گرامی می داریم.

سالگشت معراج خونین مطهر اندیشه های ناب اسلامی، شهید مرتضی مطهری را به همه آموزگاران و ادامه دهندگان راهش تسلیت عرض می نماییم.

ص:34

ب. روز بزرگداشت ملا صدرا رحمه الله (1 خرداد)

ب. روز بزرگداشت ملا صدرا رحمه الله (1 خرداد)

گفتار مجری

«محمّد بن ابراهیم قوام شیرازی» ملقب به ملا صدرا، مرواریدی درخشنده در دریای علم و معرفت است که در قرن یازدهم هجری درخشش آغاز کرد و امروز، به پاس زحمت های وی در مسیر دانش و بینش روز او نامیده شده است. او فیلسوفی بزرگ بود که آوازه او پس از گذشت سالیان دراز، هنوز بر زبان ها جاری است. این روز را به همگی دوستداران علم و ادب و پویندگان راه دانش و بینش تبریک می گوییم.

در فلسفه، دستی پر توان و قلمی پر تکاپو داشت. یکه تاز میدان های نواندیشی بود و کمتر کسی به گردش می رسید. او در محضر بزرگانی چون میرداماد، میرفندرسکی و شیخ بهایی کسب فیض کرده بود. او درختی از علم و معرفت را در سایه اندوخته های خود به ثمر نشاند. همت این دانمشند توانا را ارج می نهیم.

نهال خجسته دانایی و تلاش او در اوج زیبایی و شکوفایی، به درختی بارور تبدیل می شد که ریشه در معرفتی ناب و شناختی اصیل داشت. حکیم متأله و دانشمند وارسته، مرحوم ملاصدرا بوستانی از حکمت متعالیه و فلسفه اسلامی را باغبانی می کرد که گوشه گوشه این بوستان، سرشار از طراوت خداجویی و سرسبزی کمال طلبی بود که شمیم روح نواز آن، دل هر جویای علمی را به طواف خود در می آورد. سالروز بزرگداشت این حکیم فرزانه را گرامی می داریم.

امروز، روز بزرگداشت اقیانوسی از علم است که در اعماق جان خود، گوهرهای تابناکی از خرد و دانایی را نگه داشته بود. غواصان علم، همیشه، از دست نوشته های گران قدرش توشه ها بر می چینند. اما عاقبت مرغ خوش الحان طبع او در قفس جهل جاهلان گرفتار شد. اما این قفس تنگ، هیچ گاه نتوانست خروش او را به بند کشد. روح بلند و تشنه معرفت او، همواره اندیشه سبز را در آسمانهای بی انتها پرواز می داد. یادش گرامی و دسترنج عمری تجربه و خردش

ص:35

پایدار و ماندگار باد.

زیرنویس

سالروز بزرگداشت حکیم فرزانه و خردمند ملاصدرا را گرامی می داریم.

اوّل خرداد روز بزرگداشت دانشمند متأله و صدرنشین مجلس دانش مرحوم ملاصدرا شیرازی گرامی باد.

روز بزرگداشت صدرالمتألهین، بزرگداشت ادب و اندیشه را به ادب دوستان و نواندیشان تبریک می گوییم.

فتح خرمشهر (3 خرداد 61)

فتح خرمشهر (3 خرداد 61)

گفتار مجری

طفلی آواره و جامانده از دامان مادر انقلاب، به دامان وطن بازگشت. آسمان، باران شادی بر پیکرهای خسته و خاکی پیکارگران بارید و میدان رزم، به گلستانی از آزادی نشست. عطر طنین تکبیر، آسمان را برداشت و مسجد جامع شهر با کوله باری از غصه بار خود را زمین گذاشت و خرمشهر آزاد شد! در بهار آزادی جای همه شهیدان این فتح بزرگ سبز سبز باد!

مسجد جامع خرمشهر، چون مادری فرتوت و خسته، فرزندان خاکی پوش خود را که به جنگ دیو رفته و او را از چنگال منحوسش بیرون آورده بودند، زیر بال و پر خود گرفته، گلدسته های تیر و ترکش خورده اش، سرود اذان می خواند. خرمشهر وطن استقامت است و جایگاه غیورترین انسان های روی زمین. ای شهر حماسه های جاوید! آزادی ات مبارک باد.

ص:36

هنوز دیوارهای آجری ات، جای پنجه اشغال، بر تن دارند. هنوز سنگ فرش خیابان هایت، بوی شهادت می دهد. هنوز از زیر آوارهایت، صدای کودکان معصومت، به گوش می رسد. اما تو به همین خلاصه نمی شوی. تو شهری در آسمانی و فقط نامت بر زمین مانده است. چه بسیار پرستوهایی که تو پروازشان آموختی و چه فراوان شقایق ها که تو در دامان خون رنگ خود پروراندی. سلام و درود خدا بر تو و لاله های آرمیده بر دامنت. یادواره همه آن ها را گرامی می داریم.

باد در جسم سوراخ شده ات، از چنگال کثیف بعثیان، می وزید و بر آتشِ کینه متجاوزان دامن می زد؛ اما تو همچنان ققنوس وار، از میان نخل های سوخته و خانه های ویران شده، به حیات جاودانه ات ادامه می دادی. چه زیبا ایستادگی کردی! سقف خانه هایت با کوچه ها یکسان شد، کوچه ها به موج خون نشست و با خیابان ها یکی شد. صدای به هم خوردن سیلاب ایستادگی ات با ویرانه ها هنوز عرق شرم بر پیشانی تاریخ می نشاند. هنوز کودکان بی سر پناهت از ترس آوار، خواب ندارند و تو همچنان مانند دیواره های یک تمدن کهن، باقی مانده ای و افتخار میهن و تمدن سرخ مایی بمان تا همیشه اعصار، ای خونین شهر.

زیرنویس

سالروز فتح خرمشهر را به همگی ظفرمندان سفر کرده این فتح تهنیت می گوییم.

آزادی خرمشهر، شهر نخل های سوخته و استوار تا انتهای تاریخ، سربلند و ماندگار باد.

سالروز فتح ظفرمندانه شهر شقایق های سرخ شهادت را گرامی می داریم.

ص:37

روز جهانی بدون دخانیات (11 خرداد (1 ژوئن))

روز جهانی بدون دخانیات (11 خرداد (1 ژوئن))

گفتار مجری

آخرین روزهای فصل رویش و خرّمی است. آفتاب دلپذیر خرداد گیسوان طلایی خود را جلوی پنجره رها کرده و هوای پاک و دل نشین فضا را طراوت بخشیده است. حیف است که این هوای پاک و شفاف را با دود سیگار آلوده کنیم. امروز روز جهانی بدون دخانیات است، بیاییم این هوای دلپذیر را از اعضای خانواده و جامعه خود دریغ نکنیم و دست کم امروز، برای ادای احترام به این روز جهانی، همگان را از نعمت هوایی پاکیزه و سالم بهره مند سازیم و سیگار خود را خاموش کنیم.

خداوند مهربان، انسان را آزاد آفرید تا از نعمت های فراوانش، استفاده صحیح کند و شکرانه آن را به جای آورد؛ اما غفلت، سبب بی توجهی به نعمتهای بسیار نیکو و گران قدر و روی آوردن به اعتیاد به سیگار شده است. امروز که جای جای دنیا، فریاد تنفر از استعمال دخانیت را طنین انداز کرده، فرصتی مناسب برای بهدام افتادگان این پدیده زشت است که دست از عادت ناپسند خویش کشیده، دریچه ای به آن سوی چهار دیواری دود گرفته و سیاه خود باز کنند و چشم در روشنایی جهانی بدون دخانیات بگشایند که مولای متقیان علی علیه السلام می فرماید: «بهترین عبادت، پیروزی بر عادت است».(1)

با تو هستم، ای پژمرده در خزان اعتیاد! و ای گرفتار بلای خانمان برانداز اعتیاد! آن گاه که خود را در چنگال دیو اعتیاد گرفتار می بینی، به ناچار به قفس، خو می کنی و در کنج تنهایی، آن هم به دور از آینه ها و نغمه ها، سرت را پایین


1- میزان الحکمه، روایت 14260.

ص:38

می اندازی. می دانم که موج سودای رهایی، سینه ات را به تلاطم انداخته است. چرخشی کن و قهرمان وار پشت عادت زشت خود را بر خاک نشان قفس کریه عادت را بشکن و آزادی را در کانون گرم خانواده ات استشمام کن. اکنون نگاه های نگران خانواده ات به سوی توست. از خدا یاری بطلب و قفس عادت زشت خود را بشکن و امروز را که روز سبز زیستن و عادت شکنی است، بهانه رهایی قرار بده.

زیرنویس

روز جهانی بدون دخانیات را با خاموش کردن سیگار خود ارج نهیم.

به فکر کودکان خود و امیدهای فردا باشیم و استعمال دخانیات را ترک گوییم.

روز جهانی بدون دخانیات، بهترین فرصت رهایی از بند مصرف آن است.

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

رحلت حضرت امام خمینی رحمه الله (14 خرداد)

گفتار مجری

اماما، ای سفر کرده دیار عشق، ای که با تیغ بران حکومت خیبرشکن قلعه های نفاق زمانه شدی؛ ای که باغ هستی ات بهار آزادی را آسایش دگر بود؛ بر بال کدامین مَلک نشستی که این چنین بی تاب و شتابان به سرای جاوید سفر کردی؟ در مناجات های شبانه ات معشوق را با کدامین نام زمزمه کردی که این گونه ات فرا خواند؟ خلوت اُنست را در کجا گستردی که این گونه مستجاب شد؟ و اینک ماییم که تنها و غریب، با ماتم جانسوز تو. در سالروز هجرانت، با یادت به دل های سوگوارمان تسلّی ده.

ص:39

سلام بر تو ای پیر میکده دلدادگی! سلام بر روح بلندت که آسمان ها در وسعتش گم می شد! سلام بر دستان نوازشگرت که شانه های بشریت را از زیر یوغ بندگی وبردگی بیرون کشید! سال هاست از فراق جانگدازت می گذرد؛ اما هنوز در ناباوریِ فراقِ تو، دیده به خانه محقرت دوخته ایم. سال ها می گذرد؛ اما هنوز زیاد کلام دلنشین تو چین و چروکِ غم، از پیشانیمان می گشاید. سال ها می گذرد؛ اما هنوز خاطره شیرینی لبخندهایت، هر اندوهی را از صفحه دلمان پاک می کند. نه! باور نمی کنم که از ما جدا باشی. باور نمی کنم که از این جا به آسمان ها سفر کرده باشی. تو بامایی! همیشه با ما بوده و هستی. تو هیچ گاه ما را تنها نگذارده ای. نمی دانی چقدر سوگواری تو سخت است. ای کاش این دل غم دیده را با خود برده بودی تا از سرگردانی بین سوگ و ناباوری، بیرون می آمد. تو زنده همیشه تاریخی! تو حقیقت زندگی در تاریخی! نامت را بلند می دارم، ای آفتاب همیشه فروزان انقلاب!

از خورشید آمدی و ابراهیم وار پا در آتش الحاد گذاشتی و گلستان وطن را خرم از قدوم خود کردی. از کران های سبز گفتارت، لاله ها رویید و در طپش طلایی نگاهت، طلوع از راه رسید. در سایه سار مهربانی ات ای پدر مهربان، هزاران دل خسته ورمیده از جود زمان، بساط آزادی گشود آن گاه که نسیم مهرت ورزیدن گرفت، خنیاگرِ رویشِ شقایق هایی شد که عطر دل انگیز شهادت را تا فرسنگ ها به مشامِ جان رسانیدند کی رفتنِ تو در باورمان می گنجید؟ سوگ تو خواب صبحگاهی شبنم ها را سترد. خورشید که از فروغ چشمانت روشنایی می گرفت از رونق افتاد و شکوفه های سفید، از تشویش پژمردند. از خدا بخواه که زلال معرفتی را که در دل کویری ما جاری نمودی، هرگز خشکی نبیند و دعا کن سینه هامان توان کشیدن بار غمت را داشته باشد.

ص:40

زیرنویس

ای مهربانترین پدر! با سینه ای لبریز از اندوه، غم هجران تو را بر خود هموار می سازیم و بر روح بلندت درود می فرستیم.

سالروز خزان دستان مهر پرور، از تبار آیینه ها، روح خدا خمینی کبیر را بر امت عزادار تسلیت می گوییم.

سالیاد عروج پیامبر گونه فرشته خوترین انسان معاصر، حضرت امام خمینی رحمه الله بر نگارینه تاریخ ماندگارترین باد.

قیام 15 خرداد (15 خرداد 42)

قیام 15 خرداد (15 خرداد 42)

گفتار مجری

خرداد نامی تنها، در تقویم زمان نیست. ماهی تنها در فصل های سال نیست. خرداد فارسی شده مُحرّم است. ماه برداشت خوشه های خشم، ماه به خود آمدن و به خدا رسیدن است. ماه اراده و خطرکردن است. روز نیمه خرداد و روز رهایی از بند همه روزها و شب هاست. روز انتظار فرج است. روز انتظار قائم است. روز قیام است. قیامَت پاینده و قامتت استوار باد.

حکایت نیمه خرداد حکایت نیمه شب های آن است که ملّت وجدان را از خواب غفلت بیدار کرده، با اراده ای محکم، پا در موج نیاز اصیل گذاشتند تصمیم و تحرک را دست مایه قیام خود نمودند و با سلاح توکل در برابر شب پرستان قد علم کردند. ناشدنی ها شدنی شدند و امید شیطان در ناباوری ها به سمت یاس می گریخت روز رویش باورهای سبز، بر دستان و دل های به هم گره خورده گرامی باد.

ص:41

دل های بیدار و ظلم ستیز، پنجره ای شفاف است که به سوی روشنایی آفتاب گشوده می شوند و در هر بار گشایش به سوی نور، حرف ها برای گفتن دارند. فرزندان خرداد، زبان و ذهن روشن انقلابی در پشت ابر سال ها انتظارند؛ یاد آوران خون و حماسه در رگ های غیرت و مردی اند با دردهایی عمیق، به وسعتِ داغ هزاران لاله که در مقابل زرپرستی و زورمداری سینه سپر کردند و زیباترین گل های حیات را به پای عقیده قربانی نمودند. روز پانزدهم خرداد، روز فدا ساختن جسم برای رسیدن به جان است روز به پرواز در آوردن جان برای رسیدن به جاودانگی است. جاودانه باد پرواز جان های خسته از بند اسارت زمین و زمان برای رسیدن به آزادی، این فتح جاودان باد.

خمینی رحمه الله توفانی ترین روح جاری در کالبد خرداد بود و طنین ملکوتی کلامش آهنگ تکبیرها و به پرواز در آمدن حنجره هایی بود که از فریاد آزادی بر می خاست. خمینی، ریشه دارترین باور شکوفایی بود که حیات را به رگ های درخت خشکیده ملّت کشاند و در خردادی بهاری، همه فریادها را به شکوفه بدل ساخت و بر تن درخت ملّت پوشاند. سلام خدا بر روح اهورایی او که در دیده هایش جز نور نبود و عصای کلیمی فریاد ملّت را با اعجاز سخن خویش به جنگ جادوی تفنگ ها فرستاد. بر روان پاک او درود می فرستیم و تلاشش را پاس می داریم.

زیرنویس

یوم اللّه نیمه خرداد، تاریخ ساز عصر انتظار بر کتیبه کهن اعصار، جاوید باد و ماندگار.

سالروز قیام نیمه خرداد، زمینه ساز طلوع آفتاب حجازی غیبت را گرامی می داریم.

ص:42

حماسه قیام 15 خرداد، شروع روییدن لاله ها و دعوت پرستوی عاشق به کوچ به سوی آزادی گرامی باد.

روز جهانی محیط زیست (15 خرداد (5 ژوئن))

روز جهانی محیط زیست (15 خرداد (5 ژوئن))

گفتار مجری

خداوند بشر را آفرید تا با بهره گیری از نعمت های بی پایانش، به رشد و شکوفایی معنوی برسد و در سایه آسایش این نعمت ها آسان تر به هدف خویش دست یازد. باید علاوه بر استفاده از این هدایای الهی در جهت رسیدن به کمال انسانی، با حفظ و نگهداری آنها بکوشیم تا در مسیر شکر از خالق سرمد نیز قدمی برداشته باشیم. روز جهانی محیط زیست روز قدردانی از نعمت های خدا مبارک باد.

محیط زیست ما محل اجتماع انسان، این موجود اجتماعی است که علاوه بر خواست های درونی خویش به احتیاج دیگران نیز احترام می گذارد و با حفظ و نگهداری آن از خط آلودگی، حق استفاده از محیطی سالم را به دیگران و نسل های آینده هدیه می کند تا از زیبایی ها و مزایای مادی و معنوی این کره خاکی بهره مند شوند. این روز را به همگی کسانی که به حقِ دیگران احترام می گذارند تبریک می گوییم.

زمین، امانتی الهی در دست ماست و ما ساکنان ابدی آن نیستیم. نسل های قبل از ما، میهمان آن بوده اند و بعد از ما نیز انسان ها به مهمانی آن خواهند آمد. زمین مهمان دار نسل های انسان است و مرواریدهای پنهان و آشکارش را، تحفه میهمانان خود نموده است. بیایید قدر این میزبان کهن آفرینش را بدانیم و هدیه های بدیعش را ارج نهیم. بیایید آن ها را در تاراج سهل انگاری و اسراف فرسوده نسازیم و از بین نبریم. روز محیط زیست بر شما مدافعان حقوق

ص:43

نسل های آتی مبارک باد.

نکته سنجی می گفت: گل ها تنها موجوداتی هستند که هیچ کس با آنان دشمن نیست. آن ها نه تنها سبب زیبایی محیط خانه و محل کار می شوند، بلکه علاوه بر طراوت و شادابی هوا، نیاز روح های خسته از فرسایش کار و زندگی را با یک نگاه صمیمانه و کم توقع بر می آورند. بیایید با گل ها دشمنی نکنیم. گل باشیم و عمرمان مانند گل نباشد و روز محیط زیست را با حفظ این هدیه زیبای خداوندی، با جلوگیری از آلودگی هوا و آب های جاری سپاس گوییم.

می گویند آب مایه حیات است و زندگی از آن سرچشمه می گیرد. می گویند درختان مهربان اند و فصل ها را به ما می شناسانند. می گویند نهرها آموزگارند و گذر عمر را به ما یاد آوری می کنند. چه قدر زیباست که در یک گردش یک روزه در دامان طبیعت شاداب، که آکنده از این نمادهای زیبایی و طراوت است، قدر محیطی شاداب از این گنج های آسمانی را بدانیم و از آلوده کردن آب و هوا و محیط دوری کنیم به درختان احترام بگذاریم و به نهرهای جاری سلام گوییم و پای درس آن ها نشینیم. روز محیط زیست بر شما مبارک باد.

زیرنویس

سلامت محیط را با سهل انگاری و خودخواهی به خطر نیندازیم.

روز جهانی محیط زیست، روز علاقه مندی به محیطی سالم و به دور از آلودگی، مبارک باد.

محیط زیست، محیط زندگی است زندگی را عاری از آلودگی بخواهیم.

ص:44

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

شهادت آیة اللّه سعیدی رحمه الله (20 خرداد 49)

گفتار مجری

در چنین روزی، خبر شهادت مردی بزرگ در زندان های مخوف رژیم منحوس پهلوی، زخم دیگری بر قلب پدر بزرگوار انقلاب، خمینی کبیر وارد ساخت. خبر شهادت مجاهدی نستوه که جان خویش را فدای آرمان های مقدس انقلابی کرد. شهید آیت اللّه سعیدی پس از تحمل شکنجه های فراوان به دست سفاکانِ خون آشامِ پهلوی، با شهادت جاوید شد. امام بزرگوار با دلی متأثر و غم اندود از شهادت این یار وفادار، از نجف اشرف برای ملّت سرافراز ایران نگاشت: «من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد، به ملّت اسلام عموماً به خصوص به ملّت ایران تعزیت می دهم». ما نیز سالروز شهادت این مجاهد خستگی ناپذیر را به شما عزیزان تسلیت عرض می کنیم.

شهید سعیدی ذوب در روح اللّه است و در سکوت شب، در حالی که، «ستارگان خاموش و چشم ها آرمیده اند، مردم در خوابند، بندگان خدا به مناجات با او مشغول و منتظر رحمت او هستند، او نیز به نجوا ایستاده است. سرورم! کار تو آزمایش الهی بود. ما منتظر فرمان تواییم. اگر صلاح را در هجرت بدانید از هر دره عمیقی به سوی تو خواهیم آمد. امیدواریم از کسانی باشیم که سرورمان خمینی بر ایشان دعا می کند. هم چنان که ما او را فراموش نمی کنیم».(1)

سلام و درود بی پایان بر روح بی آلایش و بی پیرایه ات، ای شهید راه امام و


1- یاران امام به روایت اسناد ساواک، به نقل همان مدرک / 62.

ص:45

آرمانها!

سخنرانی های آتشین او، پرده از چهره کریه رژیم برداشته و طاغوت را رسوای خاص و عام ساخته بود. سعیدی مرد مبارزه و پیکار بود. زبان گویایش، شمشیری از برنده ترین منطق ها و منطق سوختن و روشن کردن بود و در هر مجلسی دست به افشاگری می زد و رژیم خونخوار پهلوی، درمانده از افشاگری و بیدارگری این فرزند پاک زهرا علیهاالسلام، عافیت و خلاصی خود را در نیرنگ دید و پس از ده روز شکنجه های وحشیانه و ددمنشانه، آیة اللّه سعیدی را به مهمانی پدران پاکش در بهشت الهی فرستاد. روحش شاد باد.

زیرنویس

سالروز شهادت پیکارگر خستگی ناپذیر، شهید آیة اللّه سعیدی را گرامی می داریم.

سالگرد شهادت الگوی مقاومت در مقابل بیداد، شهید آیة اللّه سعیدی را تسلیت می گوییم.

روز تشکیل جهاد سازندگی (27 خرداد 58)

روز تشکیل جهاد سازندگی (27 خرداد 58)

گفتار مجری

سلام بر وسعت سینه ات، ای جهاد گر! سلام بر شکوه بازوانت! سلام بر روشنایی چشمانت و سلام بر مهربانی دستانت! به راستی که تو جهادگر راه خدا هستی. تو از جهاد اکبر، سربلند بیرون آمده ای هر لحظه از زندگی شیرین و عزیزت را صرف خدمت به محرومان کرده ای. سلامت می گوییم، ای آشنای

ص:46

قدیمی ایثار، ای جهادگر!

بضاعتِ دستان خسته ات را، ارزانی احتیاجِ دستان چروکیده نیاز کردی، دستانی که همیشه چشم به راه عطوفت و فداکاری تو بود. آن زمان که دشمن متجاوز، از زمین و آسمان بر سر هم وطنانت آتش ظلم می ریخت. تو بودی که در اوج بی پناهی، آوارگان را پناه می دادی و ویرانه های جنگ را با سامان بازوان جهاد دوستت می ساختی. نگاه های محروم، آشنایِ دیدگانِ روشن توست. همدلی ات را می ستایم و ایثارت را سپاس می گویم، ای پیکارگر سازندگی!

سینه اش را بی مهابا آماج گلوله ها می کرد و جسم خسته و خاکی خود را، در مسیر آن قرار می داد تا سنگری بسازد که سیل هجوم وحشیانه دشمنِ حریص را، سدّی محکم شود. انگشتان بی قرار بسیجی ها بر ماشه تفنگ ها به انتظار پایانِ تکاپوی تو با خاک گرم جبهه بود که خاکریزی از دلیری خود بسازی تا او دشمن را زمین گیر نیستی کند. سلام بر سینه پهناورت که نشان از پنجه دشمن بسیار دارد. بر بی هماوردی ات درود و بر فداکاری ات سلام،ای جهادگر راه خدا!

به مزرعه امیدهای درخشان آمده بودی تا بذر شوق را در دل هر روستایی بپاشی. پیرمردهای خسته و فرتوت روستایی عصا زنان به استقبالت می آمدند تا دستان زبر نیازشان را در گرمای دستان مهربان بفشاری. از دور که قامت مصمم و استوارت، آشکار می شد، برق شادی از نگاه های ستم دیده می جهید. آرمان های بلند انقلاب، تحقق یافته بازوان توانا و سینه عاشق توست. در کار خیر شتاب می کردی و همیشه حسرت آه را بر دل های غم دیده می گذاشتی. در مدد رسانی از همه پیشی می گرفتی و اجازه نمی دادی چین و چروک به چهره انتظار افتد. آنان که در کار خیر از دیگران پیشی می گیرند مستحق ثنای الهی اند. ثنای خالق و دعای مخلوق، پشتوانه ایثار تو باد، ای جهادگر!

ص:47

زیرنویس

روز جهاد سازندگی بر جهادگران خستگی ناپذیر سازندگی مبارک باد.

روز جهاد سازندگی، روز سپاس از دل دریایی و ایمان آفتابی جهادگران مبارک باد.

سازندگی و آسایش میهن، مدیون جهاد شبانه روزی جهادگران سازندگی است.

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

شهادت دکتر چمران (30 خرداد)

گفتار مجری

امروز روز پرواز خونین فرشته ای زمینی است؛ بزرگ مرد برگزیده ای از تبار آفتاب! زاهدی که علی وار، دنیا را در بیابان های وسیع زهد رها کرده بود؛ دلاور مردی که مرشد پیر میکده، او را مایه مباهات و افتخار مکتب اسلام خوانده بود. سرداری که الگوی تواضع و فروتنی بود، فرزندی از دامان پر فیض شهادت و دلیری که معراج به او افتخار می کرد. سالروز عاشقانه پر کشیدنش را گرامی می داریم.

دست در جیبش می کند و دفترچه خاطراتش را بیرون می آورد و در آخرین ساعات عمرِ سراسر سختی و مشقتش در خدمت به خلق، منحنی های درد و رنج را نقش می کند. از اعضا و جوارحش، به سبب عمری سرگردانی و زحمت تشکر می نماید و می گوید: «لحظاتی بعد به شما آرامش می دهم. آرامش ابدی. دیگر شما را زحمت نخواهم داد. دیگر شب و روز شما را استثمار نخواهم کرد. دیگر به

ص:48

شما بی خوابی نخواهم داد و شما نیز دیگر از خستگی فریاد نخواهید کشید. ازدرد شکنجه، از بی غذایی و سرما و گرما شکوه نخواهید کرد. آرام و برای همیشه در سینه نرم خاک آسوده خواهید بود؛ اما این لحظات حساس لحظات وداع با زندگی و عالم، لحظات لقای پروردگار و لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد». آری! چه زیبا بود لحظه آخرینت و رقص خونینت در برابر مرگ، شهد شیرین شهادت گوارایت باد.

از آن زمانی که در خاک شدی، آسمان نیز بوی خاک به خود گرفت و از آن زمان که با رقص مستانه ات، در پیش مرگ، شهادت را تفسیر کردی، مرگ زیباترین زیستن ها شد. هنوز پیکر خسته و بی جانت هم رکاب سواران عاشقی است که سپیده دمان طومارهای طولانی شب ها را در هم می پیچند و طلوع را از شفق طلایی آسمان نوید می دهند منظومه سرد حیاتمان، از گرمی یاد تو و همه سرخ پوشان شاهد خالی مباد.

دیر زمانی است که آینه ها مدیون خون تواند که هر قطره آن، اکسیر درخشش آینه هاست. ای آینه دار طلعت خورشید! دیر زمانی است که در هزار توی پر رمز و راز عشق، خفته ای و موج موج درد و داغ را میهمان لحظه های آبی حیات کرده ای. دیر زمانی است که در من کسی تو را مویه می کند و با هزار آینه هم نوای سوگ تو شده است. افق شفق گون نگاهم از مرور خاطره خونین شعله های خورشیدی ات پر تپش تر باد!

زیرنویس

سالروز شهادت آفتاب پر فروغ دهلاویه، شهید دکتر مصطفی چمران گرامی باد.

سالگشت برگ ریزان اقاقی سایه گستر دهلاویه، شهید چمران گرامی باد.

سالیاد افول شمعی پیوند خورده با آفتاب شهید مصطفی چمران را گرامی

ص:49

می داریم.

روز جهانی مبارزه با مواد مخدر (5 تیر (26 ژوئن))

روز جهانی مبارزه با مواد مخدر (5 تیر (26 ژوئن))

گفتار مجری

دستانی سیاه و سنگین، گریبانت را گرفته، تو را از آغوش گرم انسان ها جدا می کند و به خرابه ای سیاه و دود گرفته می کشاند که هر طرفش یک قربانی افتاده و کرم های نیستی بر لاشه متعفنش جشن گرفته اند. فطرت هایی سیاه به خوش آمدگویی تو می آیند. پایت به طرف آن ها می رود و نمی رود. پلک هایت سنگین می شوند؛ اما نباید به خواب روی! بیدار شو و به سوی آسمانی روشن و آبی بگریز؛ به سوی مهربانی چشم های منتظر خانواده ات که بر در دوخته شده است و تو را روشن می خواهد، باز گرد. امروز روز رهایی است. خود را از چنگال این دیو سیاه بیرون کش!

غول شب با چکمه های سیاه و سنگین خود بر پلک هایت می ایستد و روشنایی طلوع را از چشمانت می رباید. گوش هایت را می گیرد که صدای غزل خوانی قناری ها را نشنوی. تو را در هاله ای از دود فرو می برد. نَفَست می سوزد. دنیا تیره و تار می شود و شب می خواهد بر پرده چشمانت جاودانه شود. نگاه کودکانمعصومت با غصه گره می خورد و دانه دانه بر لباس وصله دار شان می چکد. دیگر شوق بازی از آن ها گرفته شده است و هیچ کودکی با او بازی نمی کند. انگشت ها به سویش نشانه می روند و نیش خنده ها قلب کوچکش را نیشتر می زنند. برخیز! برای کودکانت! برای زندگی! برای زنده بردن! شب را از جلوی چشمانت کنار بزن و آتش زندگی سوز اعتیاد را خاموش کن! تا کودکت هم بازی پیدا کند و سربلند بگوید: من هم پدر دارم! امروز را غنیمت بشمار و خود را آزاد کن.

ص:50

عادت های زشت و خودخواهی تو را به سوی باتلاق نیستی می کشاند و در فضایی دود گرفته که جلوی خود را نمی بینی، پا در چاه می گذاری، در منجلاب فرو می روی و به آن خو می گیری. بهانه های واهی تو را به این سو کشیدند. فکر می کردی این کوره راه، تو را از سختی های زندگی نجات می دهد؟ خیال می کردی این بیراهه تو را به آبیِ آرامش می رساند؛ اکنون که گرفتار شده ای می بینی در این معامله شکست خورده ای. همه چیز در مقابل اعتیاد از دست داده ای؛ اما اکنون دلت آکنده از رهایی است. خود را از این باتلاق زبونی بیرون بکش و در نهر جاری و مصفای عشق به زندگی و خانواده ات شستشو کن و به استقبالِ نگاه خاطره انگیز همسر و فرزندانت برو که آن را در دل قاب گرفته ای، ریه هایت را از هوای پاک اراده پر کن و به سوی جبران گذشته قدم بردار، روز مبارزه با مواد مخدر بر تو که با ارده ای مبارک باد.

زیرنویس

روز جهانی مبارزه با مواد مخدر، بهترین فرصت رهایی از دام اعتیاد است.

روز مبارزه با مواد مخدر، روز بازگشتن روزهای خوب زندگی است.

بهترین هدیه برای خانواده، بازگشتن به آغوش آنان از دام اعتیاد است.

اعتیاد دور ماندن از اجتماع، خانواده و انسانیت است.

ص:51

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

شهادت شهید بهشتی رحمه الله و 72 تن از اعضای حزب جمهوری (7 تیر)

گفتار مجری

امروز روز هفتم تیر است. صدای مظلومیت بهشتی را بهشتیان فریاد می زنند و آسمان در غم هفتاد و دو ستاره عاشق لباس سیاه پوشیده است؛ هم آنانی که در آتش نمرودیان، عاشقانه سوختند و از خاکسترشان هزاران ققنوس رویید. همانانی که به هفتاد و دو ستاره خونین آسمان کربلا اقتدا کردند و شمع محفلشان لقب «سید الشهدای انقلاب» گرفت، شربت شیرین شهادت گوارایتان باد.

قامت های استوارشان در زیر آوار کینه درهم شکست؛ اما این قامت های شکسته قیامتی از قیام به پا کرد. امتی که بر پای هر قطره از خون آنان سیلاب اشک جاری ساختند و موجی از بغض و کینه را به سوی بنیاد پوشالی نفاق، گسیل داشتند. ای ستارگان کربلایی انقلاب! سلام ما را پذیرا باشید.

سلام بر شهیدانی که امروز کربلایی دیگر آفریدند! سلام بر آن پیکرهای غرقه به خون که عاشورایی دیگر به پا کردند! و کاخ ظلم و استبداد یزیدیان را نقش خاک مذلّت و رسوایی نمودند. سلام بر سیدالشهدایِ کربلایِ هفتمِ تیر که شهادت مظلومانه اش سند و اعتبار دیگری بر مظلومیت انقلاب و شیعه افزود، سلام بر تو ای شهید اخلاص و صداقت! سلام بر تو ای رهرو کربلای سید الشهدا! شهادت تو شوری حسینی در دل ملّت به پا کرد. و شعری بلند در رثای کربلا سرود! شما رفتید و امت و قلب زجر کشیده امام را در این ماتم جریحه دار کردید چراغ یادتان همیشه در سینه ها روشن باد.

ص:52

آتش و خون و خاکستر با هم آمیخت و قلب زمین از انفجاری مهیب شکافته شد. سقفی به زیر آمد و زمین هفتاد و دو فرشته را تقدیم آسمان کرد؛ هفتاد و دو صفحه پر رمز و راز عاشقی را که از کتاب عاشورا درس گرفته بودند درود ما به روان پاک و عاشورایی شما که نشان شهادت را از ورای قرن ها دریافت کردید و به سینه چسباندید. نامتان در کتاب عاشورای انقلاب جاودان و پر افتخار باد.

زیرنویس

سالروز عروج هفتاد و دو پرستوی خونین بال را در فاجعه هفتم تیر گرامی می داریم.

سالیاد شهادت سید الشهدای انقلاب شهید مظلوم بهشتی رحمه الله را گرامی می داریم.

سالگشت شهادت عاشق ترین پروانه های کربلایی شهید مظلوم بهشتی و هفتاد و دو تن از یارانش گرامی باد.

آزاد سازی مهران (9 تیر)

آزاد سازی مهران (9 تیر)

گفتار مجری

نیمه های شب یورشی سهمگین با رمزِ، «یا ابالفضل العباس» ارتفاعات «قلاویزان» را لرزاند و سلحشوران جان بر کف بسیج و سپاه پاسداران، بر دشمن بعثی یورش بردند و دره های سبز «مهران» را از چنگال کثیف آنان بیرون کشیدند و حماسه دیگری بر نگارخانه ظفرمندی و شور آفرینی خویش افزودند. سالروز حماسه بزرگ آزاد سازی مهران در عملیات کربلای 1 را تبریک می گوییم.

ص:53

دیوارهای زخمی مهران، نشان از تازیانه های ستم و ویرانه هایش، اثر از هجوم سایه های سیاه بر تن خود داشت؛ امّا حضور تو ای شکوه جانبازی و رشادت، ای سلحشور دفاع مقدس و ای طلایه دار عشق و ایمان، دریای وجود مهران را متلاطم کرد تو فتح را روایتی دیگر کردی و دوباره او را برخوان گسترده جوانمردی ات، بی هیچ صبری نشاندی رودخانه «بهمن شیر» و نهر همیشه جاری «دوعیجی» همیشه نامت را زمزمه می کند و آفرین رضوی تو را از زلال خود،برای همیشه به خاطر خواهد سپرد و تا آن جا که تاریخ، ادامه دارد، مردانگی تو را بر سینه مواج خویش، تکرار خواهد کرد. نامت همیشه جاری رودهای میهن باد، ای رزمنده سرافراز!

ای دریادلان سبزینه پوش، دشتِ تماشا، با وسعتی به پاکیِ خورشید بر شما آغوش گشوده است. از دست پر کرامتِ دریا، غنچه های موج به استقبالتان آمده و دیوارهای خسته مهران، ایستاده تا در سایه حماسه شما نفسی تازه کند. و شعارهای فتنه را که از چنگال منافقان، بر دیوارهای آن نقش بسته، پاک کند. نوشته بودند: «امروز مهران، فردا تهران»؛ اما چه زود، شعله فتنه شان فروکش کرد و سودای رنگینشان، چه ابلهانه بر باد رفت. رؤیای خیال انگیزشان را دود نمودید و در باد، پراکندید. دست خدا که حافظ عشق است، دست خدا که حافظ دین است، دست خدا که حافظ بازوی خیبر شکنان است یارتان باد.

ای سواران بلندای سُهیل! ای ققنوسانِ پیموده آسمان و کوه ها را تا قاف عشق! می خواهم این بار از شما بشنوم از آن لحظه ای که قدم در کوچه های زخم خورده مهران نهادید و دست نوازش بر دیوارهای زخم خورده و ننگ ندیده اش کشیدید و غم اسارت و تنهایی را با گرمی دستان حماسه سازتان مرهم گذاشتید. می خواهم از شما بشنوم شکوه آن لحظه ای را که طنین تکبیرتان در باد پیچید و شهر را از خواب اسارت بیدار کرد. قدم به قدم کوچه های زخمی مهران

ص:54

حماسه تان را سپاس و ستایش می گوید، ای دلیرمردان!

زیرنویس

سالروز آزاد سازی مهران، شهر رودهای همیشه جاری و دره های همیشه سبز، مبارک باد.

سالروز آزادسازی مهران و شکست خیال شوم اشغال ایران عزیز را تبریک می گوییم.

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

شهادت شهید محراب آیة اللّه صدوقی رحمه الله (11 تیر)

گفتار مجری

در یکی از روزهای گرم و کویری یزد لحظه ای که آفتاب عمودتر از همیشه می تابید، در آدینه ای غم بار، مردی از جنس بلور، با دهانی روزه، تشنه کام و خشکیده لب، به سوی آفتاب پر کشید. مردی از مردستان انقلاب، امامِ آدینه دوستان یزد و نماینده پیر جماران شهید آیة اللّه صدوقی که عمری را در تهجد و شب زنده داری گذرانده و به پرواز خونین خود یقین پیدا کرده بود. به روح بلند و ملکوتی این شهید محراب سلام و درود فراوان می فرستیم.

مریدی از قبیله عشق که نگاهی به وسعت پرتوهای طلایی خورشید داشت و پارسایی اش، فراتر از فهم های خاکی بود، در روزهای آتش، خون و خدا، زندگانی دنیا را با مرگی سرخ بدرود گفت و به سرای ابدی خویش شتافت؛ آن هم

ص:55

در قنوتی که به جاده های سبز پرواز، می پیوست و در قیامی که «قد قامت» آن از ایمان، بسته شده بود. او چهارمین شهید نماز آدینه بود که به صف فرشتگانپیوست و قلب امام و امت را مالامال از سوگ خود نمود. سلام خدا بر آخرین نماز جمعه ات که با وضویی از زلال آب آغاز شد و به غسلی در خون انجام یافت.

ای پروانه پیر عاشق! ای پرنده آزاده! در فراقت گل امیدمان طعمه شعله های سوگ شد. داغ لاله های شهادت تازه گردید و بوی گلاب و آینه و قرآن فضای شهر را آکند شهادت تو در محراب خونین نماز یاد آور محراب خونین کوفه شد، در آن سپیده دمی که افق کوفه رنگ همه لاله های خونین، از هابیل تا تو را به خود گرفت و گلدسته ها را در سیاهپوشی فرو برد. بلبلان، از غزل خوانی افتادند و دست ها، در حسینیه سینه ها به عزاداری نشست. فقط محراب نماز می توانست رواق پرواز تو باشد. صدایی مهیب بر می خیزد صف فرشتگان بر هم می ریزد، نمازت تکه تکه می شود و بر سجاده سرخت فرود می آید. صف نمازگزاران را تکبیر راسخ تر می کند و هزاران حنجره فریاد پروازت را صدا می زند و در شکوه از فراق و تنهایی، نام تو را فریاد می کند. ای فخر حوزه و روحانیت! ای قوت قلب امام! در یادبود خاطره پرواز بلندت بر روح ملکوتی ات سلام می فرستیم.

ای صدوقی! ای شهید دیگر محراب! ای حبیب بن مظاهر انقلاب! آن روز که تو پرکشیدی، خاموشی و تیرگی شب از پنجره ها گریه آرام و بی صدای شمع ها را نظاره می کرد که اتاق سرد دخترکان یتیم را روشن می کرد. در آن انفجاری که فرسنگ ها بین تو و کودکان یتیم، فاصله انداخت، همه اشک ها به مهمانی دامان یار رفت. وقتی چادر وصله دار بیوه زنها در باد غربت به حرکت در می آمد، سکوتی خاکستری، دل های داغ دیده را در بر می گرفت. ای نیلوفر پیچیده بر پای محراب! ای شهید نماز! نام و یاد تو را بر کوهپایه های استقامت و شرف حک می کنیم و بیرق فرازمند مظلومیت و استواری ات را بر قله تاریخ انقلابمان به

ص:56

اهتزاز در می آوریم.

زیرنویس

سالروز شهادت چهارمین شهید محراب، شهید صدوقی را در رواق خونین نماز آدینه گرامی می داریم.

سالگشت پرواز خونین چهارمین کبوتر عاشق و محراب آشیان، شهید آیه اللّه صدوقی را تسلیت می گوییم.

حمله ناوگان آمریکا به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران (12 تیر 67)

حمله ناوگان آمریکا به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران (12 تیر 67)

گفتار مجری

آسمانِ آبی! دریای آبی! و تکه ابرهایی از کنار پنجره کوچک هواپیما عبور می کردند. مسافران با آسودگی، خاک وطن را ترک می نمودند و از فراز آب های نیلگون و حماسه آفرین خلیج فارس در حرکت بودند. شمارشی معکوس شروع می شود و انگشتی سیاه، دکمه شلیک موشکی را فشار می دهد. خطی از دود، دریا را به آسمان می دوزد و زمین و زمان را به هم. آتشی از کینه و سنگدلی در آسمان آبی به میان ابرهای می جهد و هوا تیره و تار می شود و دویست و نود قلب بی گناه در آتش عصیان شیطان می سوزند و خاکسترشان بر آب های آبی دریا فرو می نشیند. سالروز فاجعه دلخراش هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی به دست جنایتکار قرن آمریکای جهان خوار را به همه هم

ص:57

وطنان و خانواده های داغدار این فاجعه تسلیت می گوییم.

فرشتگان آسمان چشمان خود را گرفته بودند تا این صحنه جان خراش را نبینند و ناگهان نگاه معصوم زنان و کودکان بی گناه در آتش و دود پیچیده می شود و گلبرگ های نیم سوخته و پرپر شده آنها از آسمان، بر دریا می ریزد و برگ سیاه دیگری در دفتر جنایات اهریمن بزرگ ورق می خورد. روح کثیف و جنایت پیشه اهریمن، بر آبیِ دریا سیطره می اندازد و قهقه منحوسش گوش زمان را پاره می کند. همچنان مدعیان گنگ حقوق بشر در خاموشی بسر می برند. نفرین خدا بر دستان ناپاک این جنایت پیشه که خون بشریت از چنگال سیاهش می چکد. این واقعه دلخراش را به شما ملت شهادت طلب و سرافراز تسلیت می گوییم.

سیمرغی از جنس بلور بر فراز وطن در پرواز است و چشمانی دریده از کینه و انتقام، مسیر پروازش را هدف قرار می دهد بلور نگاه ها می شکند، خرد می شود و از آسمان همراه با اشک فرشتگان به دریا می ریزد. صدای شکستن بلوری ها، در گوش زمان تکرار می شود و بغض، گلویش را می فشارد. یاد و خاطره پرواز بی فرود دویست و نود مسافر بی گناه هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی بر فراز آب های همیشه آبی ایران را تسلیت می گوییم.

زیرنویس

خاطره اوج بی فرود مسافران هواپیمای جمهوری اسلامی ایران بر فراز خلیج نیلگون فارس را گرامی می داریم.

سالیاد هدف قرار گرفتن سرنشینان بی گناه هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی توسط ناوگان متجاوز آمریکای جنایتکار را تسلیت می گوییم.

ص:58

پاسداشت شخصیت ها

اشاره

پاسداشت شخصیت ها

زیر فصل ها

الف. درگذشت علامه امینی رحمه الله (12 تیر)

ب. درگذشت ملا محسن فیض کاشانی رحمه الله (23 تیر)

ج. ارتحال آیة اللّه العظمی بهاءالدینی رحمه الله (27 تیر)

الف. درگذشت علامه امینی رحمه الله (12 تیر)

الف. درگذشت علامه امینی رحمه الله (12 تیر)

گفتار مجری

امروز سالروز درگذشت عالم ربانی، علامه امینی است که عمری را در زهد و تقوای الهی سپری نمود و یازده اثر نورانی از خود برجای گذاشت. «الغدیر» نامدارترین آن هاست. الغدیر مجموعه ای از عشق و ارادت به ساحت مقدس مولای متقیان علی علیه السلام است که هاله اوهام را از چهره نورانی غدیر ولایت زدود و چراغی فرا راه جرعه نوشان جام ولایت روشن نمود. سالروز ارتحال ملکوتی این اسوه تقوا و ولایت پذیری را گرامی می داریم.

در یکی از روزهایِ روشن سال 1320 کودکی در تبریز چشم به جهان گشود. پدرش او را «عبدالحسین» نام نهاد تا عمر خود را وقف خدمت به مکتب حسینی نماید. علامه امینی از همان آغاز کودکی از ذوقی سرشار برخوردار بود و در جوانی، نبوغ او نظر اندیشمندان بزرگ دینی را به خود معطوف داشت. او پس از تکمیل دروس حوزوی، خود به نشر فرهنگ متعالی اهل بیت علیهم السلام پرداخت و پس از تربیت شاگردان و طبع آثار فراوان، در چنین روزی دیده در نقاب خاک کشید. روحش شاد.

علامه امینی پندارها را روشن و اندیشه ها را رویاند او تاریخ اسلام را دوباره در پیش چشم عاشقان گشود و روح های تشنه و کاوشگر را با قلم توانای خود سیراب کرد. او پرنده عمر خویش را، قربانی راه حقیقتی بزرگ نمود. حقیقتی به وسعت غدیر و به بی کرانگی دریای ولایت علی علیه السلام او هیچ گاه، زبان سبز خویش را که گویای عشق بی انتها و محبت سوزان، در ولای علی علیه السلام بود در کام نمی کشید و گذشته های تاریخ شیعه را به گوش شیعه معاصر می رساند. سلام بر

ص:59

روح بلند و عاشقت که چون غدیر، وسعت دارد.

سلام بر دیدگان همیشه طوفانی ات که عشق به علی علیه السلام و فرزندان او در آن موج می زد. سلام بر آتش فشان سینه ات که آتش و خاکسترش از حرارت دوستی با اهل بیت بیرون می جهید. چهل سال تمام بر بی کرانه غدیر نشستی و از آفتاب سخن گفتی. تیشه فرهاد وش تو بود که بیستون الغدیر را به شیرین ترین نقش ها حک کرد. الغدیر تو کتاب نیست مجموعه عاشقی است. حنجره غدیر است از ورای قرن ها و تمدن ها. ناله ریشه دار علی علیه السلام با عمق چاه در تاریکی نخلستان هاست. سلام بر عشق بی کرانه ات! آن روز که رفتی، هزاران قلب عاشق در سوگ فرو رفت و هزاران چشم مرثیه خوان عشق بی ساحل تو شد. یاد تو یادگار عشق علی علیه السلام است. یادت گرامی باد.

زیرنویس

سالروز درگذشت علامه امینی مفسر کتاب ولایت و غدیر نامه امامت را گرامی می داریم.

سالگشت درگذشت علامه امینی، استوانه علم و تقوا و غدیر نوش جام ولا گرامی باد.

ب. درگذشت ملا محسن فیض کاشانی رحمه الله (23 تیر)

ب. درگذشت ملا محسن فیض کاشانی رحمه الله (23 تیر)

گفتار مجری

امروز روز درگذشت عالم بزرگ جهان اسلام، مرحوم ملامحسن فیض کاشانی است. او شاعری دلسوخته و توانا و بعلاوه بر آن دانشمندی برجسته در فلسفه، تصرّف و عرفان بود. روح پر جنب و جوش او در آسمان شاعری پروازی بلند در مدح پرده نشین عالم هستی، حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف در قالب

ص:60

یک دیوان، برجای گذاشت که با عنوان «شوق المهدی» حکایت پر رمز و راز عشق خود را به این گنیجنه الهی در زمین، ترسیم نمود. دل شوریده او در ترنّم موزون خود به حدیث نفس با باقیمانده گنج های الهی عالم هستی پرداخته، با زبان شعر با او عشق بازی می کند. بر واگویه های این دل عاشق درود می فرستیم.

اشعار فیض کاشانی حکایت از روحی خسته، اما عاشق دارد که روایت دلدادگی و سوز و گداز اوست و از عرفانی عمیق، سرچشمه می گیرد. این عرفان، درون مایه اصلی آثار علمی او نیز هست. او نهال دانش خود را در سایه سار عشق و پای چشمه سار عرفان خود بارور نمود و آن سال که شعرش مرهمی برای جان های خسته و منتظر است. گنجینه های دانش او که سرشار از علوم عقلی و نقلی است، نیز مرهم روان های تشنه علم و دانایی است و رایحه معرفتی عمیق و بینشی ژرف، آن را دل انگیزتر نموده است. به روان خسته و بیدار این دانشمند اسلامی و شیعی درود می فرستیم.

فیض از سلسله جلیله علمای دیار مومنین کاشان بود و در سایه سار کریمه اهل بیت، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام، به اندوختن علم می پرداخت. او از برجسته ترین شاگردان مرحوم ملاصدرای شیرازی است که به این منظور، از شهر پروانه های قدسی به شیراز هجرت کرده بود و دل در گرو استاد فرزانه خویش سپرد تا آن جا که استاد، شاگرد خویش را برازنده عضویت در خانواده خود دیده، او را به دامادی خویش برگزید. او عمری، با دیده بیدار، در راه کسب دانش های گذران؛ اما تصوف و فلسفه یونان نمی توانست روح تشنه او را سیراب گرداند. خود می گوید: «از مجموعه گفتار آن ها چیزی که عطش مرا فرو نشاند و بیماری طلب علم را در من درمان کند نیافتم، تا آن جا که بر خویشتن ترسیدم. پس به خدا پناه بردم تا مرا به حقیقت برساند». سرانجام این کمال و یقین، او را به

ص:61

سرمنزل مقصود رساند و درمان دل بیمار و روح عطشنا کش شد و سر از شیفتگی و شیدایی اهل بیت در آورد. آن گاه می گوید: «خدا را شکر که بالاخره حقیقت را یافتم». بر روح بلند و حقیقت جویت سلام بی پایان باد.

زیرنویس

سالروز درگذشت دانشمند فرزانه، حکیم ملامحسن فیض کاشانی را گرامی می داریم.

سالگرد درگذشت خردمند حقیقت جو و شیفته اهل بیت، مرحوم ملامحسن فیض کاشانی گرامی باد.

سالیاد ارتحال دریایی از علم و حقیقت و اقیانوسی از عشق به آل اللّه، ملا محسن فیض کاشانی، جاویدان باد.

ج. ارتحال آیة اللّه العظمی بهاءالدینی رحمه الله (27 تیر)

ج. ارتحال آیة اللّه العظمی بهاءالدینی رحمه الله (27 تیر)

گفتار مجری

در نهمین روز از بهار 1287 شمسی در خانه «صفی الدین» که در کوچه پس کوچه های کاهگلی شهر علم و اجتهاد قم قرار داشت، کودکی به دنیا آمد. از محبت و عشقی که به خاندان عصمت و طهارت، به خصوص هشتمین گل گلستان امامت، حضرت رضا علیه السلام، در سینه ها موج می زد، نام او را رضا نهادند. سید رضا بهاء الدینی از دودمان پاک امام سجّاد علیه السلام بود و پدران او همگی از خانواده علم بودند که بعضی آستان بوسی و تولیت حرم نورانی بانوی عصمت،

ص:62

حضرت فاطمه معصومه را بر عهده داشتند. پدر او نیز خاکبوس این درگاه بود. امروز نیز روز درگذشت این ثمره تقوا و فضیلت است که آن را در دفتر دل، گرامی می داریم.

از کودکی، انس فراوانی با کتابِ خدا داشت و عضو دائمی مجالس سوگواری سیدالشهداء بود. در خانواده ای رشد کرد که همگی دلداده مصائب اهل بیت بودندو در بین اهل محل، به صدق و پاکدامنی و تواضع شهرت داشتند. حافظه سرشاری در حفظ آیات وحی داشت و از دو سالگی در مکتب خانه قرآن درس می گرفت. او اسوه تواضع و فروتنی بود و همیشه از شهرت و نشان گریزان از مصاحبه های تلویزیونی دوری می کرد. از نوشتن رساله سرباز می زد و وقتی! اصرار اطرافیان مواجه می شد، آب پاکی بر دست نیازشان می پاشید و می فرمود: «بالاتر از این ها فکر کنید. گیرم که نام من بر سر زبان ها افتاد. وقتی پیش خدا دستم خالی است، شهرت برای من چه سودی دارد؟»(1) سلام بر این همت بلند و افتادگی وصف ناپذیرت که حتی از شهرت آنچه سزاوارش بودی نیز طفره می رفتی. درود خدا بر روان پاک تو، ای استوانه علم و تقوا و تواضع!

سلام بر تو ای مرد علم و عمل! سلام بر تو ای شکوه تقوا و یقین! حضور صمیمانه ات در جمع بسیجیانی که در بیابان های دور افتاده زیر آتشِ بی امانِ اهریمن، غریبانه جان می باختند. قوت قلبی زوال ناپذیر بود. وقتی سیمای آفتابی ات را که برف کهولت بر آن نشسته بود، در جمع خود می دیدند. غربت و دوری از کاشانه از یادشان رخت بر می بست. کلام شیرین تو در جمع رزم آفرینان، مقاومت را در وجودشان به جریان می انداخت. درِ خانه ات، همیشه به روی دریادلان دفاع مقدس باز و همیشه پذیرای بدن های خسته و گردوخاک


1- گلشن ابرار، ج 2، ص 964، به نقل گلبرگ معرفت، شماره 31، ص 53.

ص:63

گرفته شان بود. ای پرکشیده تا عرش ای پدر دردمند بسیجیان! یادت گرامی.

ای تندیس اخلاص! ای عارف دلسوخته! ای عاشق شیدا و ای دستگیر نیازمندان! تو پدری مهربان برای ستم دیدگان بودی که کمک آبرومندانه و علی وارت، خاطره نان و خرما به دوش شب های کوفه را در بین نیازمندان شهر تداعی می کرد. همیشه توصیه می کردی: «کمک ها را شب انجام دهید. رعایتآبروی افراد را بکنید. به گونه ای کمک کنید که شما را نشناسند. مبادا فردا شما را بینند و خجالت زده گردند».(1) کلامت زمزمه کلمات وحی بود و بارقه آن یادآور کلام معصومین. یادت را تا همیشه جاودانگی زنده نگه می داریم.

زیرنویس

سالروز ارتحال پدر رنج دیده دریادلان نبرد، یاری رسان نیازمندان، شکوه علم و اجتهاد حضرت آیة اللّه العظمی بهاءالدینی را تسلیت می گوییم.

هفته نیروی انتظامی (27 تیر)

هفته نیروی انتظامی (27 تیر)

گفتار مجری

همه چشم ها در سیّال خواب، فرو رفته و شب، چادر سیاه خود را بر بام های شهر گسترده است. غیر از طپش چشمان بیدار تو و طنین گام هایت، که شب با آن انس دارد صدایی به گوش نمی رسد. امنیت و آسایش بر نام تو تکیه زده و تشویش و اضطراب از نام تو گریزان است. تو شب را به آرامی، مهمانِ کوچه های خسته شهر می کنی و برای آسایش و امنیّت دیگران، خواب را بر چشمان خویش حرام می کنی. سلام خدا بر تو ای دلیر مردِ نیروی انتظامی که آرامش ما، مرهونِ


1- گلشن ابرار، ج 2، ص 964، به نقل گلبرگ معرفت، شماره 31، ص 53.

ص:64

بی قراری و شب زنده داری های توست.

ای سبز پوش نیروی انتظامی! ای سرباز گمنام و فداکار! ای دلاور مرد فتنه ستیز! اگر چشمان بیدار و گام های پرطنین و استوار تو نبود، شهر هرگز روی آسایش نمی دید و در مرداب فساد و تباهی فرو می رفت؛ اما دیدگان هوشیار تو در روز حادثه، راه را بر همه فتنه جویان بسته، چهره شهر را از آلودگیِ سوداگران و تباهیدوستان پاک می کند. دیدگان بیدار و دستان پر تلاش و توانای تو، شایان ستایش قدردانی است. این روزها بهانه ای برای قدردانی از حماسه های شبانه روزی توست تا از نام بلندت، پرده بردارند و بیداری تو را تحسین کنند. نامت هماره بر حماسه و راهت همراه نسیم های بهشتی باد.

نگاه های معصوم شهر، آمدن آن سبزپوشِ بلند قامت را انتظار می کشید. تا به غائله ها، پایان دهد و به آشوب ها، سامان، انتظار آن دلیر را، آن استوار را، هم او که ستاره ها بر شانه های او روییده بودند و آسمان برای قدردانی از فداکاری اش، بر پیشانی او، بوسه می زند. باید او می آمد تا به هرج و مرج پایان دهد و چشم فتنه را از حدقه بیرون کشد؛ آشوب طلبان، از نامش فراری بودند و هرج و مرج خواهان، فرصت جان به در بردن، از زیر چکمه های پولادین او را نمی یافتند؛ نگاهش برق در تاریکی موریانه های تباهی می جهاند و لبخندش روح شهر را نوازش می داد او نگهبان مرزهای آسودگی و امنیت بود! او برادر من بود. او دلاور نیروی انتظامی بود. هفته نیروی انتظامی را به دلاوران سبزپوش آن، تبریک و تهنیت عرض می کنیم.

ای تندیس بیداری! ای استوره هوشیاری! ای اسوه وطن دوستی و آیین پرستی! ای سرو سرافراز نیروی انتظامی! تو را می ستایم که بی هیچ دریغی، نگهبان دین و ملّتی. تو را می ستایم که چون سیمرغی بلند آشیان، کلاغ های سیاه و خاکستری آشوب را از کشت زارهای وطن می رمانی. تو که جوانان، این سرمایه های فردا را

ص:65

از چنگال سیاه دود و دیو و دون مایگی، نجات می بخشی، تو را می ستایم که زندگی ات را وقف آزادی کرده ای و خاطره هشت بهار آزادگی را زنده کردی و همیشه از نام و نان و نشان، دوری می کنی. این هفته را که هفته توست و هفته تو را که فصل خاطره انگیز همه حماسه هاست. گرامی می دارم و به تو تبریک می گویم.

زیرنویس

هفته نیروی انتظامی، هفته سپاس و ستایش از دیدگان همیشه بیدار سبزپوشان نیروی انتظامی، گرامی باد.

هفته نیروی انتظامی، نگاهبانان هوشیار مرزهای دین و آزادی، را گرامی می داریم.

هفته نیروی انتظامی، تندیس بیداری، پیکره هوشیاری و اسوه وطن دوستی و آئین پرستی را بر دلاورمردان آن تبریک عرض می نماییم.

کشتار زائران حرم امن الهی (30 تیر)

کشتار زائران حرم امن الهی (30 تیر)

گفتار مجری

آن سال، کعبه سیاه پوش مهمانان عزیزی شد که به شوق دیدار آمده بودند و سنگفرش خیابان هایش را طراوت سرخ پوشاندند. همان میهمانانی که به طواف کعبه عشق و در جستجوی یار، به این سو و آن سو در شتاب بودند جمعه ای سیاه

ص:66

که تاریخ هرگز به چشم خود ندید و مثل آن را هرگز به یاد نداشت. حجی که لبیک آن فریاد برائت و بیزاری از مشرکین و قربانیان نیایش، حاجیان آن بود. آن سال کعبه سیاه پوش شد و در غم شکستن حرمت شهر خدا و شقایق های آن، رخت ماتم بر تن نمود. سلام و درود بی پایان خدا بر حج ناتمام کبوتران پر شکسته مکه که به جرم بیزاری از دغل رویان و فریبکاران تاریخ و زمانه در خون خود غلتیدند.

ای خانه خدا! ای پناهگاه پیامبران! ای زادگاه علی علیه السلام ! تو شاهد باش که در آن آدینه سیاه، چگونه داغ ننگ، بر جبین زدند و چگونه میهمانان تو را که به ضیافت الهی در سرزمین امن خوانده شده بود به خاک و خون کشاندند.

تاریخ هرگز، این ضیافت خونین را از یاد نخواهد برد که در آن، فرزندان اسماعیل که با پای خویش به مسلخ عشق آمده بودند. در خون خویش غلتیدند و حرمت سرزمین یاس ها زیر چکمه های شیطانی لگد کوب شد. سالروز این فاجعه دردناک را به روح حج و فرزند منا، حضرت ولی اللّه الاعظم امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف تسلیت عرض می کنیم.

طنین برائت از شیطان برخاست. گلوله ها به استقبال شتافتند. فریادها بالا گرفت و در هجومی وحشیانه، آسمان و زمین را خون فرا گرفت و در آن سرزمین امن که جان از موری ستانده نمی شود جویی از خون به راه افتاده است و شقایق های پرپر، بر هم انباشته شده است. حلق هزاران اسماعیل را بریدند؛ هزاران اسماعیل از تبار عاشورا که با تیغ برنده تکبیر در مقابل روزمداران و زرپرستان، صف آراسته بودند و در فرات عشق و جنون، غسل شهادت ساخته و در رقص خونین خود بر پهنه منا که مادرِ کربلاهاست، در تاریخ جاودانه شدند. سالروز شهادت کبوتران خونین بال حرم امن الهی در جمعه سیاه مکه را، تسلیت عرض می نماییم.

ص:67

زیرنویس

سالروز حج خونین و طواف کبوتران پر شکسته حریم الهی را تسلیت عرض می نماییم.

سالروز معراج هزاران حلق اسماعیلی و حج ناتمام حسینی در حرم امن خدا را تسلیت می گوییم.

سالروز عروج راز داران سرّ الهی در آدینه سیاه مکه را گرامی می داریم.

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی رحمه الله شیخ اشراق (8 مرداد)

گفتار مجری

شیخ ما آینه اشراق نور الهی بود. پیر طریقت عرفان، مرشد فضیلت و بیان و یگانه تمامی دوران بود. اسرار معرفت را آموخته بود و از هزار توی خلقت، تصویری روشن در چشم داشت. نه اهل ریا بود و نه اهل خودستایی. نه ذائقه اش با آرامش آشنایی داشت و نه با خواسته های دنیایی. آفتابی آفتابی بود، مثل روزهای روشن بهار. او شیخ اشراق بود پیر درخشش و روشنایی. امروز را به یاد او و همه ضمیرهای روشن گرامی می داریم.

اسرار مگوی عشق را می دانست. حدیث مهربانی را از بَر بود و قصه بلند

ص:68

شیفته ساری را بارها زمزمه کرده بود. پیرِ سیر در آفاق نفس و بلندی های عشق شده بود. او رهبری کامل از شگفتی ها و عجایب در خود به وجود آورد، که کاشفان اسرار و گشایندگان قفل های دانندگی از شگفتی کمال او انگشت حیرت به دهان گرفتهبودند. امروز، روز بزرگداشت کمال و دانایی، شیخ اشراق این پیر طریقت است. درخشش او بی زوال باد.

مهم ترین دست نوشته او «حکمت اشراق» است که شعاعی از خورشید عشق و دانایی او و بلندترین چکامه ای است که در بیان خورشیدیِ دانش خود، سروده است. سطرسطر آن از ذوق و کشف و شهود گرد آمده است. «صفیر سیمرغ» مقاله ای دیگر در هفت فصل است که در هیچ کدام از آنها خزان راه ندارد و همگی آنها به زینت ذوق و ادب پارسی آراسته گشته و چراغی فراراه خواهندگی است. نامش درخشان باد.

روزگار شیخ اشراق، روزگار قحطی اشراق بود. دوره ای که پرنده تیز پرواز خرد در بند جهالت و نادانی، اسیر شده بود. هیچ میدانی برای یکه تازی اندیشه های نو وجود نداشت و سیاهی جهل بود که بر دیده ها پرده در انداخته بود کتاب هایی که حاصل عمری خون دل خوردن بود به راحتی، در شعله های بی امان می سوخت و هیزم دانش سوزیِ دانش ستیزان می شد. اشراق نیز طعمه احراق جهالت گردید و برگ و بار عمرش، که سی و شش بهار بیشتر به خود ندیده بود و اولین فصل های زندگی را طی می کرد، اسیر بادهای تند پاییزی شد و خزان حسادت اطرافیان در برگریزانی غم بار، لقب اشراق را از کنار اسمش برداشت و شهید را جایگزین آن کرد. شیخ اشراق، شیخ شهید لقب گرفت و با شهادت، نام خود را ابدی کرد. روح سبز آغشته با خونش، بی افول باد.

ص:69

زیرنویس

روز بزرگداشت شیخ اشراق روز بزرگداشت علم و ادب و اندیشه، گرامی باد.

روز بزرگداشت آموزگار شهید، شیخ اشراق بر دوستداران دانش و معرفت گرامی باد.

روز اهدای خون (9 مرداد)

روز اهدای خون (9 مرداد)

گفتار مجری

امروز، روز پاسخ گفتن به ندایی است که هر روز از پنجره غبار گرفته تنهایی، غروب را تماشا می کند و بر تخت خواب سرد بیمارستان، جاده های خلوت و خاموش، و سروهای ساکت را می کاود. تا آن غریبه آشنا، از راه برسد و حسرت را از خانه چشمانش بیرون کند. دلش را از دلواپسی خالی نماید و دوباره به او امید زندگی ببخشد و با چند قطره از خون خود، حیاتی دوباره را در رگ های او به جریان اندازد. روز اهدای خون را به همه شما فداکاران و هدیه دهندگان قطرات سرخ زندگی تبریک عرض می کنیم.

با دسته گل لبخند از راه می رسد تا نگاه های غمگین کودکان را که بی صبرانه در نگاه نیمه باز پدر مسدود شده است، شادی بخشد. آستینش را بالا می زند و درازمی کشد تا قطره های زندگی و یاقوت های براق حیات خود را با او تقسیم کند. کودکان نیز بلور نگاه هایشان را که برق شادی در آن جهیده است. به او هدیه می کنند. خانواده ای از کام ماتم زدگی و سیاهپوشی، بیرون می آید و کودکان معصوم او، دوباره آغوش محبتش را تجربه می کنند. درود بر او که به زندگی و

ص:70

طراوت هم وطن خود عشق می ورزد و شادی را مهمان قلب های بیمار و چشم های منتظر کرده، رگهای تشنه زندگی را از جنبش و طراوت لبریز می کند. روز اهداء خون گرامی باد.

آمده ام تا شریان شادی هایم را به رگ خشکیده و تشنه زندگی تو پیوند زنم. آمده ام تا بر اطلسی های اتاق سرد بیماری ات، رنگ شبنم بپاشم و فضای غم گرفته اطاقت را، پر از شرجی طراوت و احساس نمایم. آمده ام تا تو را از کام بستر بیماری ات بیرون کشم و انگشتانم را لابه لای انگشتان سردت گره زده به آن گرمیِ امید بخشم. آمده ام تا در سبزترین لحظات ایثار، سرخ ترین قطره های خونم را به تو هدیه کنم. آمده ام تا زندگی را با تو تقسیم کنم، سلامم را پذیرا باش!

بار اولی نبود که خونش را هدیه می کرد. تمام نخل های جنوب، از هدیه رگ های جوشان او باخبرند و در دیوارهای زخم خورده شهر و خاکریزهای آفتاب خورده جنوب، از هدیه های او نشان دارد او از اهدای خون خود باکی ندارد و سال های آتش و خون او را بارها بر سینه خود آزموده است و می داند که او سال هاست از خون خود گذشته است. اکنون، بار دیگر آمده تا از خون خود بگذرد و مثل آن روز زندگی را در رگ های وطن و اهالی آن به جریان اندازد. سلام خدا بر شکوه از خود گذشتگی ات که هموطنت را شرمنده ایثارت می کنی.

زیرنویس

روز اهدای خون روز بخشش قطره های سرخ زندگی بر رگ های تشنه نیازمندان گرامی باد.

جوانه های زندگی، از قطرات خون تو می رویند.

اهدای خون، سبزترین لحظات ایثار با گرم ترین هدیه آسمانی است.

ص:71

پاسداشت شخصیت ها

اشاره

پاسداشت شخصیت ها

زیر فصل ها

الف. شهادت شیخ فضل اللّه نوری رحمه الله (11 مرداد 1288)

ب. شهادت خلبان عباس بابایی (15 مرداد 1366)

الف. شهادت شیخ فضل اللّه نوری رحمه الله (11 مرداد 1288)

الف. شهادت شیخ فضل اللّه نوری رحمه الله (11 مرداد 1288)

گفتار مجری

چه کسی است که ندای سرخ تو را در مسلخ بردباری، که منصور وار از بالای دار بر کرانه های زمان برتافتی، نشنیده باشد؟ کیست که حرکت وحدت آفرین تو را انکار کند؟ مگر فروغ خورشید تو را می توان در پشت تیرگی ها پوشاند؟ مگر چهره آفتاب را می توان در نقاب تجاهل کشید؟ تو آفتاب زخم خورده مقاومت تا پای جان هستی. ای شیخ فضیلت ها، باید بر غریب ترین زخم های تو گریست باید بر معصوم ترین حقیقت زندگی تو، بر جانفشانی ات، مویه کرد. ای از تبار آسمانیان! ای شیخ مراد، عروج عاشقانه ات بر دار عاشقی زنده یادها باد.

ای مجتهد سبز سیرت! ای مجاهد ابراهیم تبار! ای عصایِ موسا در دست! رنج هفتاد سال سر بلندی و مقاومت را به جان خریدی و حاضر نشدی لحظه ای، زیر بیرق ستم صف بیارایی. تو را بر پای دار کشیدند و ندانستند پروانه را از سوختن باکی نیست. اگر منطق در سوختن باشد دیگر در آن ملالی نیست هدف تو روشنکردن و روشنایی بخشیدن بود. به سان شمعی سوختی و آرام آرام آب شدی و ترس از روشنایی را در چشمان شب پرستان ریختی. درود و سلام خدا بر تو ای شیخ روشنگر! شهادت پیر وارسته و شیخ فضیلت ها و روشن گری ها، شیخ فضل اللّه نوری، در سینه تا ابد جاوید باد.

ای نسیم جاری در کوچه های صبح روشنی! ای مرغ دریایی ایمان که بیم موج ندارد. ای حنجره شکفته در آزادی که چکامه ای سبز با شورانگیزترین واژه ها در رثای آزادگی سرودی. سلام بر غزل دستانت که همیشه دستگیر افتادگان راه حقیقت بود. سلام بر چشمان ژرف بین تو که راهنمای گم شدگان طریقت بود.

ص:72

رفتی و چشمان گلاب و آینه و قرآن، متحیر از سرمستی تو بر پای داری ماند که خود هفتاد سال بر دوش کشیده بودی چون کوه در مقابل موجی از باطن های خاکستری و درک های سیاه، ایستادی و آن را به کفی جامانده بر آب، بدل ساختی. روح روشنگر تو هنوز در رگ های شمع جاری است. روحت همیشه روشنگرِ شمع عاشقی باد.

میدان توپخانه تهران آکنده از جماعتی شب پرست بود. خورشید را در بند می آوردند. خورشیدی آتشناک از درد دین. ترس و گریز دستان مضطرب از آزادی آن ها مانع شد که دستان خورشید را باز گذارند. ردایش را از دوش سترند اما او ردایی از شهادت بر تن می نمود و اینچنین طناب دار را بر حنجره بیدارگرش افکندند و جسم خسته و پاکش را در حضور چشم هایی نور گریز، بالا کشیدند. چشمانی نورستیز که تاب خیره شدن در چشمان خورشید را نداشت. او را بر دار عشق آویختند و مهر ستم، بر پیشانی خود زدند. او رفت؛ اما فریاد او پاینده ماند. سلام بر فریاد آخرینش!

زیرنویس

سالروز شهادت اسطوره آزادگی و بی مرگی شهید شیخ فضل اللّه نوری گرامی باد.

سالروز شهادت مردی از تبار حلاجان دار به دوش و بیدار دلان دریاخروش، شهید شیخ فضل اللّه نوری، گرامی باد.

ص:73

ب. شهادت خلبان عباس بابایی (15 مرداد 1366)

ب. شهادت خلبان عباس بابایی (15 مرداد 1366)

گفتار مجری

امروز سالروز شهادت عباس بابایی است. پرنده ای بلند پرواز در آسمان ایمان و راز داری از خزانه مکتوم عرفان که پروازی کرد به بلندای هر چه پریدن و رهیدن است؛ پروازی از خاک تا افلاک، ومافانیان این سرای خاکی را در آرزوی بال گشودن در آسمانی از آزادی و آزادگی، در این خاک تیره وانهاد. بر پرواز عاشقانه شهید خلبان عباس بابایی، به سوی کوی دوست، آفرین می گوییم.

پرنده ای بلند آشیان و تیر پرواز دیگری از جمع دلتنگ ما پر شکستگان مانده در قفس، شوق پرواز می کند و ما را در دلتنگی رهیدن باقی می گذارد و تا انتهای آسمان، آن جا که فرشتگان در پروازند اوج می گیرد و در ازدحام بال های زرین ملائک ناپدید می گردد. به روح بلند و همیشه آزاد خلبان شهید، عباس بابایی درود می فرستیم. و آرزوی شفاعت داریم.

زخمی دیگر بر دل صد چاک یاوران امام و انقلاب می نشیند و صدای هق هق گریه یاران آفتاب از کوچه ها بر می خیزد گلی دیگر از شاخسار انقلاب جدا می شود و به آغوش ملائک می پیوندد و هم سنگران و هم سفران همیشگی پروازهایش را در حسرت دیدار می گذارد. گلی از گلستان عشق به اهل بیت علیهم السلام شهید عباس بابایی که آسمان های تیره دشمن را با آتش پیکار خود به هم آمیخته بود. روح و روانش همیشه در خور ستایش باد.

پروانه های معصوم نگاهش سبک بال ترین پرنده های بی قرار نور بودند. قبل از هر پیکاری به مصاف خواهش های دل خود رفته بود و سرفراز از میدان نبرد بیرون آمده بود. یار همیشگی امام و غصه هایش بود. پیکارگری بی هماورد در اجرای فرمان های پیر جماران بود. دلش بی کرانه ترین دریای عشق امامان معصوم

ص:74

بود. آسمان در رعد پروازهای بی امانش شکافته می شد و ستونی از آتش و باروت بر سر اهریمن می ریخت و پیروزمندانه به آشیانه وطن بر می گشت. اما در چنین روزی این ققنوس بلند آشیان با خون خود نامی ابدی از شجاعت و ایمانش بر پرده روزگار نقش کرد. یاد و نام خلبان شهید عباس بابایی را همیشه در در دفتر دل ثبت می کنیم.

زیرنویس

سالروز شهادت ققنوس بلند پرواز آسمان شهامت و شجاعت، شهید سر خلبان عباس بابایی را گرامی می داریم.

سالروز به خون غلطیدن ستاره آسمانهای شهامت و دلیرمردی خلبان شهید عباس بابایی گرامی باد.

بازگشت آزادگان به میهن اسلامی (26 مرداد)

بازگشت آزادگان به میهن اسلامی (26 مرداد)

گفتار مجری

ققنوس وار می آیید و در وطن آشیانه می سازید. آسمان آغوش گشوده، خورشید به تماشایتان ایستاده، اقاقی ها سرود لبخند می خوانند و انتظار چشم های دوخته به در، تسکین می یابد. عطر صلوات و بوی گلاب و اسپند به استقبالتان می شتابد و فرزندان خردسالتان که اینک به بار نشسته اند، به سمت آغوشتان می دوند. اشک شوق بر سنگفرش های آب و جارو شده شهر می چکد و طراوت لحظه ها، عقربه های زمان را با شتاب به گردش در می آورد ای آزادگان سرافراز، به میهن اسلامی خوش آمدید.

ص:75

چشم ها بی قرار، انتهای کوچه را می نگرند. محل نورباران است. سرود فتح و ظفر از گلدسته های مسجد به آسمان بلند شده و ازدحام دل های بی قرار،کوچه را به تپش انداخته است. دسته های گل نیز به استقبالتان آمده اند و بی صبرانه پرواز از آشیانه دست ها را به روی گام های استوار تو آرزو می کند برق شادی از چشم ها می جهد و سرو ایستادگی ات از انتهای نگاه ها طلوع می کند. صدای صلوات در بوی گلاب و دود اسفند می پیچید و فضا را عطرآگین می سازد و در و دیوارهای شهر بازگشتتان را تبریک می گویند. به آغوش میهن خوش آمدید.

دلتنگی به پایان می رسد. آغوش ها به رویش باز می شوند و در ازدحام دست ها گم می شود. دخترکی به سویش می رود. آغوشش ناخواسته باز می گردد. از چشمان حسرت زده اش که برای نخستین بار در نگاه او گره می خورد، او را می شناسد و او را در سینه، به گرمی می فشارد. دیوارهای خانه را می نگرد، دیوارها ترک برداشته، حوض خانه خشک شده، شیشه پنجره ها شکسته و فقط شمعدانیِ کنار پنجره است که ساکت و آرام دست هایش را به شکرانه آزادی او به آسمان بلند کرده است. ای آزاده سر بلند، به خانه خود خوش آمدی.

خاک وطنم بوی مردی می دهد. آسمان کشورم شاهد ایثار و استقامت توست. تو که شانه هایت زخمی زنجیر سال ها اسارت است و جسم خسته و استوارت، نگارخانه خطوط سیاه ستم است. همه خوشحال اند. تو که می آیی، بیرق های سرخ و سبز، در باد به حرکت در می آیند. لبخندها زیباتر از همیشه شکوفه می دهند. گردوغبار اسیری را از تن می تکانی و لبخند می زنی؛ اما نگاهت دوباره نگران خورشید می شود. او که سال ها انتظار را به شوق آفتابیِ نگاهش که ازمشرق جماران می دمید، بر دیدگان خود هموار کرده بودی. یادش دوباره در

ص:76

سینه ات زنده می شود و دوباره لبخند را از صفحه لبانت پاک می کند. آری! در نبود شما، آفتاب از میان ما رفت. ای آزادگان سرو قامت! یاد آفتاب در دل هاتان همیشه جاوید و نامتان بر پهنه انقلاب ماندگار باد.

زیرنویس

بازگشت افتخار آفرین آزادگان همیشه آزاد، از بند اسارت را به آغوش مهربان میهن اسلامی تبریک می گوییم.

ای آزاد مرد قهرمان! قدومت به آشیانه وطن گلباران.

پاسداشت شخصیت ها

اشاره

پاسداشت شخصیت ها

زیر فصل ها

الف. رحلت علامه مجلسی رحمه الله (30 مرداد)

ب. بزرگداشت بوعلی سینا _ روز پزشک (1 شهریور)

ج. شهادت اسداللّه لاجوردی (1 شهریور)

د. شهادت رجایی و باهنر (8 شهریور)

ه. شهادت شهید قدوسی رحمه الله (14 شهریور)

الف. رحلت علامه مجلسی رحمه الله (30 مرداد)

الف. رحلت علامه مجلسی رحمه الله (30 مرداد)

گفتار مجری

امروز سالروز درگذشت دانشمند آگاه به زمانه، علامه مجلسی رحمه الله است. او یکی از بزرگ مردان عرصه علم و اخلاق در تاریخ شیعه است. او دانشمندی بلند آوازه در حدیث، نجوم و اخلاق اسلامی بود که بزرگ ترین گلستان از طراوتِ جاویدانِ سخنان اهل بیت عصمت و طهارت،را در مجموعه صد و ده جلدی «بحارالانوار» گرد آورد که قدر این مجموعه را مرغ سحر داند و بس. او عمری را در فراگیری و گردآوری احادیث و سخنان گوهرافشان امامان معصوم علیه السلام صرف نموده، در یکی از با ضیافت ترین شب های میهمانی الهی، ماه رمضان سال 1111 هجری قمری، جمع دین باوران جهان ماده را ترک گفت و به دیار رازناک معنا و

ص:77

پیوستگی شتافت. روحش شاد و زحمات بی دریغش جاودانه باد.

مرحوم علامه مجلسی اهتمامی فراوان به گرد آوری سخنان گوهر بار و شیرین اهل بیت علیهم السلام داشت و لحظات گران قدر عمر خودش را، صرف غور در اقیانوس علم، و بیرون آوردن گوهر کلام معصومین علیه السلام نمود. رواق روشنی بخش«بحارالانوار» او، سیراب کننده روح جویندگان این گوهرهای نایاب است و گنجینه ای غنی از معارف و آموزه های معصومین علیه السلام به شمار می رود به روح بلند و آراسته اش به زینت اخلاق و تلاش های ماندگارش درود می فرستیم.

علامه مجلسی در خانواده ای به دنیا آمد که همواره از خنکای نسیم دلکش علم و تقوا بهره مند و به زهد و بی میلی به دنیا آراسته بود. پدرش مرحوم «محمّد تقی مجلسی» که خود از بزرگان و دانشمندان اسلامی بود، وی را به زینت زیباترین اخلاق بر گرفته از کلمات پر فیض اهل بیت علیهم السلام آراسته، از کدورت دنیازدگی پیراست. روح بلند پرواز او از همان آغاز، ژرف نگر در اندیشه اسلامی و دوراندیش در حیات دنیایی بود و همین روح بلند آشیان، او را به سیر در این معنا واداشت و به کسب افتخاراتی در این عرصه نایل کرد. نام افتخارآفرین این دانشمند فرهیخته که زینت بخش فرهنگ ماست جاودانه و زینت بخشی اش ماندگار باد.

علامه مجلسی، شیعه واقعی مرتضی علیه السلام بود و در عصر یغمازدگی فطرت ها، محبتی کامل به وجود نورانی ائمه اطهار علیه السلام ابراز می نمود و مدال افتخارش، خدمتگزاری آستان روح فزای آنان بود. سیاست مداری متعهد و بی باک بود که با تمام توان، در مقابل صوفیان اهل تزویر که در آن روزگار، گوی ریا از هم می ربودند ایستاد و این حرکت اصلاح طلبانه و بیدارگرانه، او نامش را بر جریده بیدارترین پاسداران حریم اسلام ثبت و ضبط نمود. بر چشمان همیشه بیدار و دستان توانای او سلام و درود می فرستیم.

ص:78

زیرنویس

سالروز درگذشت دانشمند کفر ستیز و فرهیخته بیدارگر جهان تشیع، مرحوم علامه مجلسی، را گرامی می داریم.

سالگشت ارتحال دانشمند مبارز و مرزبان شریعت، علامه مجلسی را گرامی می داریم.

ب. بزرگداشت بوعلی سینا _ روز پزشک (1 شهریور)

ب. بزرگداشت بوعلی سینا _ روز پزشک (1 شهریور)

گفتار مجری

شیخ الرئیس، ابوعلی حسین بن عبداللّه بن سینا معروف به بوعلی سینا که فیلسوفی نامدار و طبیبی حاذق در جهان اسلام بود، در چنین روزی دیده از جهان فرو بست و به پاس احترام و زحمات فراوان این ستاره تابنده دانش، امروز را روز سپاس و ستایش از پزشک نامیده اند. روز بزرگداشت انسان دوستی و خدمت به بشریت را به همگی پزشکان دلسوز و متعهد تبریک می گوییم.

ده ساله بود که نبوغ شایان و استعداد فراوانش با حفظ کل قرآن آشکار شد و به فراگیری علم فقه در محضر دانشمندان معاصر خود همّت گمارد. او به خواندن منطق و فراگیری نجوم نیز عزم نموده و تا جایی پیش رفت که تعجب استاد را در سرعت یادگیری و پویایی ذهن شکوفای خود برانگیخت و در شانزده سالگی، پزشکی برجسته و چیره دست گردید تا آن جا که پزشکان پر تجربه و با سابقه، در محضرش زانوی شاگردی زدند و در سن هجده سالگی به تمامی دانش های روز

ص:79

دست یافت. او طبیبی متعهد بود که خود را مدیون بشریت می دانست و خدمت به بیماران را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود. بزرگداشت این پزشک ایرانی را گرامی می داریم.

پشتوانه ای محکم از توکل و کوله باری سرشار از التجا و خواهش از بارگاه حق به همراه داشت. هرگاه در مسأله ای به مشکلی بر می خورد به مسجد می رفت وضوی یقین می ساخت و به نماز نیاز می ایستاد و ابراز نیازمندی می کرد و دستی پر و دلی آکنده از یقین، از سر سجاده نیاز بر می خاست. به روح جستجوگر و حقیقت طلب او و همگی پزشکان دلسوز میهن درود می فرستیم.

ای پزشک! ای مهربان! امیدهای سرگردان، دست های پر احساس تو را جستجو می کند و بدن های خسته و بیمار از دستان تو سلامت می یابند؛ تو که همه زندگی خود را وقف نیازمندان کرده ای؛ تو که سلامتی را به خانه ها می آوری و انگشتان مأیوس بیماران را در انگشتان خود گره می زنی و همیشه لبخند را بر لب ها تمنا داری. این روز خجسته را به دستان عطوف و مهربانت خسته نباشید می گوییم.

زیرنویس

روز بزرگداشت بوعلی سینا و روز قدردانی از زحمات پزشک متعهد را گرامی می داریم.

روز سپاس و ستایش از فداکاری و خدمت پزشکان به جامعه بشری را به پزشکان دلسوز تبریک می گوییم.

روز پزشک، روز قدردانی از مدد دستان این انسان مهربان و دوستدار سلامت جامعه گرامی باد.

ص:80

ج. شهادت اسداللّه لاجوردی (1 شهریور)

ج. شهادت اسداللّه لاجوردی (1 شهریور)

گفتار مجری

دوباره، آرامش سبزه ها با صدای گلوله ای شکسته شد. بار دیگر شب پرستان کوردل، پنجه های کثیف خود را به گلاب آغشتند و گلی دیگر از گلستان خرم انقلاب را از شاخه جدا ساختند.

گلی که باغبان انقلاب، آن را در دامان نورانی خویش پروریده بود. نسیم دلنواز شهادت دوباره اقاقی ها را در بر کشید و کوچه های پر ازدحام شهر را طراوت بخشید. سالروز شهادت شهید اسداللّه لاجوردی را تسلیت می گوییم.

سرو قامتی دیگر، در سرخی خون خود آرمید. مردی از قبیله آفتاب که در شعله های طغیان گر شقاوت و کینه، مظلومانه سوخت و سند دیگری بر جنایات خفاشان کوردل افزود. تندیسی از اخلاص و بردباری، که رنج سال ها ایستادگی را بر پیکر فرسوده خویش هموار ساخته بود. شهید اسداللّه لاجوردی که با نسیم جانفزای شهادت خویش، همه پرچم های سرخ و سبز بهشت زهرا علیهاالسلام را بهحرکت در آورد و به ساکنان آن بهشت ابدی، ورود میهمانی تازه را مژده داد. به روان پاکش درود می فرستیم.

ما را بکشید، زنده تر می شویم. سینه هامان را هدف گلوله هایتان قرار دهید، جاودانه تر می شویم. ما را در سرخی خون بغلطانید سرخ تر می شویم. قامتمان را بر سنگفرش کوچه ها نقش کنید، ماندگارتر می شویم. آسودگی ما در خطر کردنمان است و جاودانگی ما، در وداع این دنیای پست و زبون آری، گل در بین خاشاک آرامش ندارد و پرنده ای که قصد کوچ کردن از آشیانه خود را دارد دیگر از ویرانی آشیانه، هراسی به دل راه نمی دهد. او مقصد را در پرواز می بیند و قفس شکسته است که سکوی پروازش می شود. چنگال کثیف کوردلان به خیال

ص:81

شکستن صدای تو در قفس سینه آمده بود، اما قفس سینه ات را شکست و مرغ فریاد ابدی تو آزاد شد و بر همیشه زمان سیطره افکند و لاجوردی را تا لاجورد آسمان ها پرواز داد. سلام می گوییم به پرواز پرنده بی آشیان روحت که هرگز از خستگی دوران شکوه نکرده بود و از پا ننشسته بود.

زیرنویس

سالروز شهادت شاگرد مکتب آفتاب شهید اسداللّه لاجوردی به دست منافقین کوردل تسلیت باد.

سالروز عروج ملک آسای تندیس ایستادگی و استقامت شهید اسداللّه لاجوردی را گرامی می داریم.

سالروز معراج خونین ققنوس ایثار شهید اسداللّه لاجوردی گرامی باد.

د. شهادت رجایی و باهنر (8 شهریور)

د. شهادت رجایی و باهنر (8 شهریور)

گفتار مجری

هشتم شهریور، یاد آور کوچ دو پرستوی سبک بالِ رفته تا افق عرش، رجایی و باهنر است. دو معلم بزرگِ عمل، نه شعار دو آموزگار وارسته که پیشه شان انسانیت و خلوص بود. به راستی که شهیدان گران قدر این روز، اسطوره کامل خویشتن سوزی و اخلاص بودند. نامتان تابناک باد.

ای رجایی، ای مرد عمل، ای تندیس عشق که هنر را در خدمت به محرومین و بر آوردن حاجت نیازمندان می دیدی، ای راحت شده از دوزخ خاک، ای که دلت همیشه در تپش گرفتن دست نیازمند روستایی و شهری بود، سخنان دل نشین تو

ص:82

چین و چروک های هزار ساله را از پیشانی ملّت می سترد و دستان آسایش ندیده ات، غبار غمی سترگ را از آیینه دل مردم می زدود. ای باهنر، ایهنرمندترین مرد خدایی، ای آن که هنر خدمت به خلق را در سایه رضای حق به ما آموختی، ای که در حاشیه غربت زده نیازمندان بذر امید می پاشیدی، ای که سراچه دل ها هنوز نقش هنر اخلاص تور ا در خود دارد، ای چشمان بیدار انقلاب وای دستان خدمتگزار نظام، خاطره اخلاصتان در دل های ما زنده و جاوید است. بر بلندای ایمان و اخلاص شما مردان خدایی درود!

دستانشان بریده باد و چشمانشان کور هم آنان که شما دو آموزگار بزرگ را از دامان ملت جدا کردند؛ هم آنان که سادگی دستانتان و مهربانی نگاهتان را تاب نیاوردند؛ آن نگاه های رنج کشیده که از کویر نگاه هر نیازمندی، درد کشیده تر بود؛ نگاه هایی که در قاب دیده و دل ها جاوید مانده است. شما دو فرشته بودید که زمامدار حکومت شده بودند. شما مهربان ترین رئیس جمهور و نخست وزیر بودید که قبیله عشق ما را راهبری می کردند. هنوز نامتان یاد آور ساده زیستی و زبانزد خاک نشینی در هر کوی و برزن است به روح دردمند و آزاد شده شما آلاله های خونین سرزمینمان سلام و درود عاشقانه می فرستیم.

ای رجایی، ای باهنر، نمی دانید فراق توان سوزتان با دل ملّت چه کرد. نمی دانید چه سیلی از شانه های زخم خورده، شما را بر دوش بدرقه نمود. همه چشمها خون می گریستند و دست ها خاک عزا بر سر می پاشیدند. دل های داغدار ماتم خود را فراموش کرده و آمده بودند تا قطره ای از اقیانوس عشق و ماتم شما باشند. آن روز، درد بر بال ملایک نشست و اشک آفتاب جاری شد. آن روز غم گستر از گستره دل ها محو ناشدنی است و هنوز از زخم کهنه آن بر دامان طاقت، خونابه جاری است. پایاترین سلام ها بر روح همیشه زنده شما باد.

ص:83

زیرنویس

عروج فرشته گونه تندیس های، اخلاص و اسطوره های خدمت به خلق، شهیدان رجایی و باهنر، گرامی باد.

سالروز در خون تپیدن آلاله های سرخ استقامت و اخلاص، شهیدان رجایی و باهنر را گرامی می داریم.

آغاز هفته دولت و سالروز شهادت دولتمردان عمل و اندیشه های سبز، رجایی و باهنر، گرامی باد.

ه. شهادت شهید قدوسی رحمه الله (14 شهریور)

ه. شهادت شهید قدوسی رحمه الله (14 شهریور)

گفتار مجری

ریشه در کدامین خاک داشتی؟ نور از کدامین خورشید می گرفتی؟ سیراب از جاودانه کدام کوثر بودی که این گونه کارنامه سبز تقدیر را به دست راست تو هدیه کردند! سلام خدا بر فروغ قدسی ات باد، ای قدوسی!

امروز نسخه جاودانگی و الگو سازی از شهادت تو که زیبنده ترین صفحه های ایثار، شهامت، راستی و مردی است، در خون پیچیده می شود. قلم سرخ یاد تو هر لحظه در نگارشی تازه است. ای شهید قدسی و قدس مآب! ای قدوسیّت ماندگار! عطر عرفان و رنگ شهادتت مستدام باد.

خون در گلوی آسمان عقده بست و دل زمین در ماتمت در تب هلاک افتاد. بیدهای مجنون، از سنگینی فریاد مانده در گلوشان زمین گیر شدند در آن بامداد گلرنگی فرشتگان خدا آمده بودند تا مسیر آسمانی ات را گلباران کنند و تو را بر

ص:84

سر دست های بلوریشان به مهمانی آفتاب برند. تو رفتی؛ اما حدیث ماندگار تو برسر زبان ها ماند و چهره جدی و مهربانت برای همیشه روی رَف اتاق دل ها، در قابی طلایی از خاطره باقی ماند. آن روز همه، پرنده های خود را از قفس رها کردند تا با پرواز تو همراه شوند و پیک سوگواران تو باشند و صدای نغمه های آن ها، بوس پریشان سوگ را فراری دهد. چشم ها دوباره در یاد تو گره می خورند و آرام آرام اشک می ریزند و سالگرد پرواز آفرین تو را به هم تسلیت می گویند. روحت شاد، ای شهید!

زیرنویس

سالروز شهادت روح خنیاگر آزادی و آزادگی، شهید آیة اللّه قدوسی، گرامی باد.

سالگرد عروج ملائک گونه و قدسی شهید راه حق، آیة اللّه قدوسی را تسلیت می گوییم.

سالیاد پرپر شدن گلبرگ سرخ قداست، شهید آیة اللّه قدوسی در دل ها زنده و پاینده باد.

ص:85

قیام خونین 17 شهریور (17 شهریور 57)

قیام خونین 17 شهریور (17 شهریور 57)

گفتار مجری

ژاله تا آن روز جز نامی بر دیوارهای شهر نبود. کسی نمی پنداشت روزی در میان بال های ملایک ناپدید شود و معراج هزاران پرستوی عاشق گردد کسی گمان نمی کرد، آن جا مسیر پیوستن سیل خروشان فریادها به اقیانوس موج انگیز حماسه شود و خوشه زاری از مشت های جوانه زده از قلب های همرنگ گردد؛ اما چه ناجوانمردانه این خوشه های طلایی در یورشی وحشیانه دسته دسته چیده شدند و به خاک و خون در آرمیدند. یاد و خاطره این روز رهایی، روز شگفتن قلب ها و سینه ها و رویش فریادها را گرامی داشته، راه شهیدان گلگون کفن این قیام را ادامه می دهیم.

آن روز مشت های گره کرده، به یاری هم آمده بودند تا بر تندیس کهن ایمان و اراده خود نقش دیرپای دیگری از حماسه حک کنند. آنها یاوران همیشه بیدار خمینی بودند که عافیت طلبی از بدن های تازیانه خورده شان گریزان بود. آنهاهزاران هزار عاشق سینه چاک بودند که در آزمونی سخت پا نهاده، مدالی از سرخی شهادت بر سینه ها آویختند و چه زیبا و وصف ناشدنی از این آزمون سخت، بیرون آمدند. یاد و نام هزاران شهید خفته به خون میدان ژاله را گرامی می داریم.

ژاله بر گلبرگ لاله ها نشسته بود. در و دیوار در طراوت خون شسته شده و ژاله در ازدحام لاله ها گم شده بود. ژاله از گلبرگ لاله شرم داشت و جایش را به لاله سپرد؛ لاله ای که در فصل تاریخ سازِ یک موج، یک طوفان و یک فرهنگ شد. خاطره این روز به یاد ماندنی و بزرگ را بر ماندگارترین کتیبه تاریخ نقش خواهیم کرد.

ص:86

قطره ها در بی نشانی به هم می پیوستند و کم کم دریای از حضور شدند. قطره ها جوی و جوی ها نهر و نهرها به هم پیوستند. دریایی از خشم گرد آمده بود و فریادها، دریا را طوفانی تر می کرد. رساترین فریادها در فضای شهر می پیچید و نبض تند زمان، ضرب آهنگ فاجعه ای عظیم داشت. ورق برگشت و گلوله ها به سوی فریاد رفتند. حنجره ها به گرمی می تپیدند. هنگامه ای به پا شده بود و فصلی دیگر در رویش قلب ها از سینه های شکسته، رقم می خورد و در گذر ایام ماندگار می شد. به همه سینه های شکفته از گلوله ستم طاغوت، در جمعه سیاه میدان لاله، سلام و درود می فرستیم.

زیرنویس

سالروز حماسه خونین 17 شهریور را جاوید می داریم.

خاطره قیام دشمن شکن 17 شهریور را در سوگ لاله های آن جمعه سیاه گرامی می داریم.

پاسداشت شخصیت

اشاره

پاسداشت شخصیت

زیر فصل ها

الف. رحلت حضرت آیه اللّه العظمی مرعشی نجفی رحمه الله (7 صفر 1411 ه. ق مصادف 18 شهریور 69)

ب. درگذشت جلال آل احمد (18 شهریور)

ج. وفات آیة اللّه طالقانی رحمه الله اولین امام جمعه تهران (19 شهریور)

د. شهادت شهید مدنی رحمه الله دومین شهید محراب (20 شهریور)

ه. درگذشت استاد محمّد حسین شهریار(27 شهریور)

الف. رحلت حضرت آیه اللّه العظمی مرعشی نجفی رحمه الله (7 صفر 1411 ه. ق مصادف 18 شهریور 69)

الف. رحلت حضرت آیه اللّه العظمی مرعشی نجفی رحمه الله (7 صفر 1411 ه. ق مصادف 18 شهریور 69)

گفتار مجری

سخن از بزرگ مردی از تبار طاها و شهابی تابناک در کهکشان دین است، که فروزندگی آن در آسمان فقاهت، چراغ راه شیفتگان دانش و فرهیختگی است.

حضرت آیة اللّه العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی که جایگاهش در

ص:87

درگاه الهی رفیع تر باد، استاد بزرگ دانشگاه شیعه و مجتهد سِتُرگ وادی علم و عمل بود. نامش که یاد آور علم و معرفت است همیشه زنده، و یادش از خزان فصل های تاریخ دور باد.

آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، از فروزنده ترین ستارگان حوزه علمیه قم بود که آوازه علم و عرفانش، آفاق را پر کرده است. در بهار جوانی و طراوت عمر، هرگز عملی خلاف آداب، از او سر نزد. او، همه روزهای بهاری عمر خود را صرف دانش اندوزی نمود. هرگاه نشانی از علم، می یافت و روزنه ای از نور، به رویش گشوده می شد، بی درنگ، به سویش می شتافت و دل در تابش آن نورانیمی ساخت. شب ها، جز اندکی نمی خوابید و پیش از بیداری آفتاب، برمی خاست و به بزم دانش می رفت. سالروز درگذشت این آفتاب دانایی و گنجینه پارسایی را تسلیت می گوییم.

مرحوم آیة اللّه مرعشی نجفی، در طول هفتاد سال تدریس و پرتو فشانی در حوزه های علمیه، بزرگانی چون آیة اللّه غفاری، سید مصطفی خمینی، مرتضی مطهری، محمّد مفتح، صدوقی، طالقانی، شیخ جواد تبریزی و بسیاری دیگر از ستارگان درخشان علم و عرفان و شهادت را تربیت نمود، و مجموعه های گران بهایی از دانش و بینش را به زینت طبع آراست، و برگ های زرین بسیاری را بر کتاب کهن دانش و علوم اسلامی افزود. سلام و درود خدا بر این اسطوره بزرگ پارسایی و تندیس بی نظیر دانایی!

شصت سالِ تمام، نخستین زائر کریمه اهل بیت علیهم السلام بود و سحرگاهان پیش از گشوده شدن درهای حرم نورانیِ او، پشت در به انتظار می ایستاد. او، نخستین امام جماعت حرم حضرت معصومه بود. در سرمای زمستان، برف های مسیر نمازگزاران را کنار می زد و نخستین کسی بود که برای اقامه نماز صبح، در حرم حاضر می شد. بی کرانی از محبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود و

ص:88

عاشق زیارت مرقد شش گوشه کربلا.

ضریح نورانی امام حسین علیه السلام شاهد مکاشفات و پرواز روح این اختر تابناک آسمان فقاهت بود. زاویه ضریح مقدس حضرت، همراز همیشه او در مشکلات علمی و عرفانی بود. وصیت نامه الهی _ اخلاقی این تندیس پرشکوه پارسایی، گویای عشق بی اندازه اش به خاندان عصمت علیه السلام است. سلام و درود خدا بر او که سرمشق پاکی و پارسایی بود.

زیرنویس

سالروز ارتحال بزرگ مرجع جهان تشیع، و پرفروغ اختر آسمان دانش، مرحوم آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی را تسلیت می گوییم.

سالروز رحلت جانگداز تندیس پارسایی و گنجینه دانایی، حضرت آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی را تسلیت عرض می کنیم.

سالروز در گذشت خورشید فقاهت و نخل برومند مرجعیت، مرحوم آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی را تعزیت عرض می کنیم.

ص:89

ب. درگذشت جلال آل احمد (18 شهریور)

ب. درگذشت جلال آل احمد (18 شهریور)

گفتار مجری

هنر، ترواش ذهن خلاّق و عاشق است که از انگشتان پر احساس هنرمند می تراود. هنرمند متعهد کسی است که خود را دربند عشق و ایمان دریابد و تمام احساس خویش را در درکِ درد دیگران و بیدار کردن جامعه از خواب گران و جهت دادن به اقیانوس دل های در جریان به کار گیرد. امروز سالروز درگذشت هنرمندی دلسوز و علاقمند به هنر اصیل ایرانی، مرحوم جلال آل احمد است که همگی با آثار ارزشمند این هنرمند وارسته آشناییم. سالروز در گذشت او را به جامعه هنری ایران تسلیت می گوییم.

جلال، اهل درد بود و ساکن غربت. روشنفکری کافه نشین و خوش گذران در کنار سواحل آبیِ رفاه نبود. جوان مرد بود و فداکار. درد آشنا بود و رنجدیده،همیشه او را در قهوه خانه ای دود زده می دیدند که در یک دهکده گمنام، در کنار سفره درد دل یک جوان زحمت کش و خسته روستایی، مهمان است و گوش به جریان پر تلاطم غصه هایش سپرده است. او واگویه های درد و رنج مردم را تار و پود برگ های زرین هنرش می ساخت. او می دانست که هنر با این تارو پود قوام می گیرد و همیشه جای خود را در دل مردم باز می کند. روحش شاد و هنرش ماندگار.

از کودکی. دست نوشته های دلنشین تو را در کتاب های مدرسه ام خوانده ام. پیدا بود که درد روزهای نیاز مرا چشیده است. آن هم با پدری که نمی دانست، یک سکه پول خرد را چگونه بین بچه هایش به تساوی قسمت کند. او درد روزهای نداریِ مرا چشیده بود، وقتی که خبر مرگ پدرم را آوردند و از آن روز من مرد

ص:90

خانواده شدم. او درد سال های رنج مرا چشیده بود در آن روزهایی که مادر بیوه ام، چشمانش در نور کم فروغ فانوس کم سو می شد. او درد سال های محنت مرا چشیده است که باید عمری برای برادران و خواهرانم هم مادری می کردم و هم پدری. آری! جلال از ماست. جلال گویای درد ماست. جلال همیشه با ماست. او نمرده است.

روحی پر سوز و گداز و پر تحرک داشت. به همه جا سر می کشید تا فقط یک نویسنده نباشد. در روز زلزله بوئین زهرا در محل حادثه حضور یافت و بیل به دست گرفت تا قربانیان را از زیر آوار نجات دهد. کارگردان خرمشهری، نیکوکاری اش را هنوز به خاطر دارند و کوچ نشینان جنوب با او عکس یادگاری می گرفتند. چون که انسان بود؛ ساده و صمیمی و با صفا. زبان قلمش با بزرگ ترین جنبه آفرینندگی ادبی سخن می گفت و آینه تمام نمای درون نا آرام و بی قرارشبود. به جوانان علاقه داشت و نمی ترسید اگر جای پایش در برف شهرت گم شود. جلال آل احمد هنرمندی ژرف نگر و متعهد بود. در گذشت جلال را به شما شیفتگان ادب پارسی تسلیت می گوییم.

زیرنویس

سالروز درگذشت هنرمند ژرفابین و دین باور، مرحوم جلال آل احمد، گرامی باد.

سالروز درگذشت نویسنده درد آشنا و هنرمند صمیمی و با صفا، جلال آل احمد را گرامی می داریم.

ص:91

ج. وفات آیة اللّه طالقانی رحمه الله اولین امام جمعه تهران (19 شهریور)

ج. وفات آیة اللّه طالقانی رحمه الله اولین امام جمعه تهران (19 شهریور)

گفتار مجری

دل ها به یاد سخن خاطره انگیز و جان آشنایش که مرزهای سبز عاطفه را می پیمود و گل های سرخ می رویاند بهانه می گیرد. به یاد او که آدینه نشان از عطر کلام دلنوازش دارد. به یاد او که پنجره دل ها را می گشود و نسیم ایمان و عشق را به اعماق جان ها می برد. به یاد او که اولین سنگربان دفاع از آفتاب و مهرتابانش بود و هر جمعه، گلواژه های مهربانی را دسته دسته به سیل خروشان نمازگزاران جمعه می سپرد. مرحوم آیة اللّه طالقانی که یاری توانا و پشتوانه ای محکم برای امام و امت بود. سالروز درگذشتش را گرامی می داریم.

ابوذرِ زمانش نامیده بودند؛ یار وفادار پیامبر صلح و آزادی. مجاهد همیشه بیدار راه حق که همواره دوش به دوش آفتاب، در میدان های نبرد صف می آراست و لحظه ای پشت به رزمگاه نبرد ننمود آری، او ابوذر زمان بود. اودروازه های روشن اندیشه را به روی ملّت می گشود. او اولین امام آدینه دوستان عصر غیبت بود. اولین امامِ جمعه نمازگزارانی بود که در حسرت ظهور صاحب هستی، هر هفته صف می آراستند و به نماز انتظار می ایستادند او امام منتظران بود. که سلاح ایمان به دست، حریم کشور امام آخر الزمان، مهدی صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف را پاسداری می کرد. او به راستی ابوذر بود که صلابت بر گام هایش بوسه می زد و در راه دفاع از اسلام، خویشتنِ خویش را به دست فراموشی سپرده بود. سلام خدا بر روح مقدست، ای ابوذر زمان!

طالقانی، مردی بود که نامش با نماز و با آدینه پیوندی دیرینه داشت، از سایه سار نجیب چشمانش، هزاران دل، به میهمانی اشک می رفت. او که باران همیشه در خیمه چشمانش می سوخت. مردی که پس از سال ها مبارزه، کوله باری از رهایی

ص:92

را به آسمان ها برد و ملتی را در غم فقدان خود غرق ماتم کرد. قلب امام در هجرانش شکست و لبانش در سوگ او این گونه سرود: «او برای اسلام به منزله حضرت ابوذر و زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر، برنده بود و کوبنده. مرگ او زود رس بود و عمر او پر برکت».(1) بر عمر کوتاه و پر برکت آن ابوذر انقلاب سلام و درود بی کران می فرستیم.

در سوگ تو ای بلند اختر، ابرهای گریه به خروش آمدند. کوه های طاقت ملّت لرزیدند. دست ها بر سر زدند و پیکر اهورایی اش را بر شانه ها بدرقه کردند. همه آدینه ها، سیاه پوش شدند و همه گلدسته ها در ماتم او خاموش به نظاره ایستادند. ای از بهشتِ پاک خدا، هدیه زمین! با عطر دلنشین نفس های تو بود که شیرین می توان گذشت و شیرین می توان رسید. بهشت ارزانی وسعت روحت باد!

زیرنویس

سالروز ارتحال جانسوز و غربت نگار ابوذر زمان، آیه اللّه طالقانی را گرامی می داریم.

سالروز درگذشت اسطوره ابوذروش و تندیس مالک نشان و مجاهد در راه حق، آیة اللّه طالقانی، تسلیت باد.


1- گلشن ابرار، ج 2.

ص:93

د. شهادت شهید مدنی رحمه الله دومین شهید محراب (20 شهریور)

د. شهادت شهید مدنی رحمه الله دومین شهید محراب (20 شهریور)

گفتار مجری

داغ تو را چگونه باور می کردیم؟ سوگ تو را چگونه شیون می کردیم؟ و ماتم تو را چگونه درمان می نمودیم؟ آه که هجران تو با دل زخم دیده این مردم چه کرد؟ تو که دیدار چهره ات چین و چروک غم از پیشانی ملّت باز می کرد و زلال اطمینان و اراده بر گونه ها جاری می ساخت. تو که سخنانت از زخم شمشیر بر جان بدکنشت و دیوسانِ منافقان کوردل، کاری تر بود. تو که جماعتی بر ایمان راسخ تو تکیه زده بودند و از استواری تو به خود می بالیدند. تو که مهربانی سینه ات به وسعت دشت بود و درد همه نیازهای مردم محروم و ستم دیده را در خود جای می داد؛ اما افسوس که در آن جمعه خونین تو را از پیکره امت جدا نمودند. دستان مهربانت تحفه گیر جدت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در بهشت باد!

سلام بر تو ای دومین شهید پر کشیده از محراب، سلام بر تو ای مدنی استوار، سلام بر تو و آن محراب خونین که یاد شهید کوفه و نماز شکسته اش را در دل هازنده کرد. تو از رواق نورانی نماز جمعه تا کهکشان ها بال گشودی. سلام بر تو و آن پاره های پیکرت که سجاده ای از خلوص را طراوت بخشید. در آن آدینه دریغ انگیز، چه وحشیانه، حریم نمازت را شکستند و پا بر سجاده گلگونت گذاردند. صد دریغ و افسوس از این هجران جانسوز.

یاد باد آن محراب و سجاده خونین، آن دم که روح بی قرار تو را در آغوش سرخ خود کشیده بود و با التماس می خواست که باز، همراز روزهای انتظارش باشی. روزهای انتظار رسیدن تک سوار موعود که آدینه را از سیاهپوشی خود بیرون آوَرَد. اما پیک عشق به دنبال تو آمده بود تا تو را به لقای هم قطاران خود برساند. ای سید جلیل! ای فرزند زهرا! ای امام جمعه دل های بی قرار. شهادت علی وار تو

ص:94

را گرامی می داریم.

به نماز شکسته و ناتمام مسجد کوفه اقتدا می کند، عطر بی صبری اش در قنوت می پیچید قیامش دو نیم می شود رکوعش وصل به سجده می گردد و پاره های پیکرش به همراه طنین تکبیر به پرواز در می آیند و در لطافتی سرخ دامن می گستراند. محاسن سفیدش در سرخی خون جوان می شوند و مدنی شهید محراب عشق می شود. ای امام اقتدا کرده بر آخرین نماز علی! ای سید جلیل القدر علوی! مارا در فردوس جاودانه، پیش امام و مقتدای خود مرتضی علیه السلام شفیع باش و سلام بی مقدار ما را بر آن روح قدسی برسان!

زیرنویس

سالروز شهادت غمگنانه دومین اقتدا کنده به نماز آخرین علی علیه السلام، آیه اللّه مدنی را تسلیت می گوییم.

سالروز در خون نشستن دومین شهید محراب آیه اللّه مدنی را تسلیت می گوییم.

ه. درگذشت استاد محمّد حسین شهریار(27 شهریور)

ه. درگذشت استاد محمّد حسین شهریار(27 شهریور)

گفتار مجری

امروز جامعه فرهنگ و ادب پارسی، غمگینِ از دست دادن غزل سُرایی مؤمن و نوآور است که سال ها بر بال آفرینش به پرواز خیال انگیز روح رفت استاد سید محمّد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار بود و تخلص خود را از لسانِ غیب گویِ حافظ گرفت و مدال پیروزی را از خورشید خامنه دریافت کرد شعر

ص:95

دل انگیزش، از دیدگاه رهبر انقلاب، بر قله شعر معاصر ایستاد. روحش شاد و شعرش زمزمه مستان باد.

شهریار شاعری عاشق بود که شعر او جلوه ای از پاکی وجود و تبلور حقیقی احساس بود. با آن دلی که غزال چابک دشت های غزل بود. می خرامید و چشم زیبا دوستِ «شاعری» را به خود وا می داشت. آن جا که در دامن دل انگیز «حیدر بابا» طنین می افکند، دل هر عاشق وارسته ای به آن سو می شتافت او در سیر پر دامنه خویش، در سلوک عاشقی تا بدان جا پیش رفت که سزاوار دریافت خرقه ازدستان مرشد طریقت گشت؛ اما فروتنی و خاکساری اش او را به عالم شاعری فرا خواند. روح پر تلاطم و پر تکاپوی نغز پرور او را می ستاییم.

همای رحمت را به شوق دیدار ایوان دل انگیز نجف به پرواز در آورد. تا آن جا که دل نگین نجف خریدار طبعش شد و او را شاعر بارگاه خود خواند آن هم در آن شب رؤیایی که دیده اش دُر می سُفت و دستانش در خلوت شب، بر پرده عاشقی، نگارینه عشق می نگاشت و تنها شب از ابیات عاشقی او خبر داشت؛ اما پادشاه پرتو گستر شب های نخلستان، علی علیه السلام در رؤیایی ژرف، نسیم غزلش را به مشام جان یکی از شاگردان خود، مرحوم آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی رحمه الله رساند. آن آیت تقوا، شهریار را نمی شناخت. پیغام فرستاد که به شهر عاشقان علی علیه السلام قم بیاید. مرحوم مرعشی نجفی رحمه الله از سرّ آن شب رازناک پرده بر داشت و شهریار را به قبول شعرش در بارگاه شاه نجف مژده داد. آری! شهریار، شاعر شهریار نجف شده بود. ای شاعر دلسوخته! و ای همای رحمتت نشسته بر ایوان مصفای نجف! شعرت جاودانه و نامت ماندگار باد.

ص:96

زیرنویس

سالروز درگذشت شاعر توانا و عاشق شهریار سخن، مرحوم محمّد حسین شهریار را گرامی می داریم.

سالروز درگذشت شاعر توانای «حیدر بابا» استاد شهریار گرامی باد.

سالیاد درگذشت غزل سرای معاصر، استاد محمّد حسین شهریار را زنده و جاوید می داریم.

آغاز جنگ تحمیلی _ آغاز هفته دفاع مقدس (31 شهریور)

آغاز جنگ تحمیلی _ آغاز هفته دفاع مقدس (31 شهریور)

گفتار مجری

هنوز التهاب شب پر شور و حادثه انقلاب، به آرامش نرسیده بود و دهلیزهای قلب امّت در سوگ اختران خود می سوخت. هنوز کشتی پر تلاطم انقلاب، به ساحل امنی نرسیده بود که وارثان قابیل خاک پاک میهن را با قدم های کثیف خود آلودند. دوباره غیرت از چشمه سینه ها جوشید و در رگ های ملّت جریان یافت. پیکرهای توانای ملّت، کوله بار خستگی را بر زمین نگذاشته، به آستانه های دفاع دویدند و سربلندترین روزها و روسفیدترین شب های انقلاب را رقم زدند. آغاز دفاع غیورانه شما ملّت خستگی ناپذیر را گرامی می داریم.

دفاع مقدس، رساترین واژه در قاموس ایستادگی شما ملّت قهرمان است. در پی تجاوز کفتار صفتان ننگ و نفرین، در هفت شهر عشق، هشت بهار، آزادگی را پیمودید. هفته دفاع مقدس، هفته ای در گذر ایام نیست، واژه ای در حصار تنگ زمان نیست؛ فصلی است در بی زوال ترین تقویم های ابدی است. آن جا که زمان، خود نیز کرانه ای محدود دارد. شما با دفاع مقدستان، حصار تنگ زمان را

ص:97

شکستید و دیواره کوتاه ایام را در نور دیدید و از آن سوی مرزهای سبز توحید، گلستانی از شهادت را هدیه آوردید. بر دفاع مقدستان درود بی شمار! جای جای دشتهای سوزان جنوب و بلندی های برف گرفته غرب، نشان از رشادت و پیروزی شما ایثارگران خداجو دارد. شما که مرگ سرخ را بر ننگِ سکوت، ترجیح دادید و اهریمن پلید را از خطّه سبز خود بیرون راندید. هنوز امواج خلیج همیشه نیلگون فارس، دفاع جوانمردانه، شما را آفرین می گوید هنوز نخلستان های خرمشهر به پاس احترام شما ایستاده است. هنوز نیزارهای مجنون حماسه شما را در گوش باد زمزمه می کند و هنوز چکاد قله های سفید پوش کردستان، بلندی و شکوه ایثارتان را مرحبا می گوید. ای یاوران بیدار خمینی! نیستی از نامتان دور باد.

آن روزها نام و نان بهایی نداشت و آنچه میدان دار بود قیام و عروج بود. آن روزها ماندن بی معنا بود و مردن در بستر ننگی بزرگ، آن روزها شهادت، شاهراهی به وسعت افق داشت. آن روزها فاصله خاک تا افلاک و کویر تا بهشت، یک میدان مین بود. خاکریزها، بوی بهشتِ مردانی را گرفته بود که سر به سر، تن به مرگ می سپردند تا مبادا وجبی از کیان دین و وطن، به دست کفتاران حریص و متجاوز بیفتد. بر روح آرام گرفته همه رادمردان دفاع مقدس که در خاک غنوده اند و در بهشت آسوده اند، سلام و درود بی شمار می فرستیم.

زیرنویس

هفته دفاع مقدس در هشت سال نبرد نابرابر را گرامی می داریم.

هفته دفاع مقدس، هفته گرامی داشت حماسه و معراج یاران آفتاب گرامی باد.

هفته دفاع مقدس، با یاد و خاطره پر شکوه ترین صحنه های ایثار و شهادت گرامی باد.

ص:98

آغاز سال تحصیلی (1 مهر)

آغاز سال تحصیلی (1 مهر)

گفتار مجری

نخستین روز درس اولین روز مهر است. اولین روز مهرورزی است. روز آفتاب، روز شکفتن احساس روز زمزمه و لبخند، روز آشنایی دانش آموزان با کتاب، معلم درس و دنیای تازه است. آفتاب اولین روز مهر طلوع می کند. مهر آن قدر بوی بهار می دهد که در پاییز بودن آن، به یاد نمی آید. مهر فصلِ خشکیدن و زرد شدن و ریختن نیست. آغاز روییدن کتاب بر ساقه دست هاست. مهرتان پیروز و مهر ورزی تان همیشگی باد.

پس از نزدیک به صد روز فاصله، اینک دلنشین ترین آهنگ زندگی _ زنگ مدرسه _ به فصل فاصله ها پایان می دهد و خاطره انگیزترین دوران زندگی، دوباره آغاز می شود. کودکان به پیاده روهای خزان زده و پوشیده از برگ پائیز، بهارانه ترین لبخندها و بازی های کودکانه را می بخشند. عطر روییدنی دوباره دور دستِ صمیمیِ روستاها تا گستره پر هیاهوی شهرها را پر می کند. دستمهربان شما پدران و مادران دست هایی را که فردا ساز و آینده پردازند، از جویبار خانه به دریای مواّج مدرسه می سپارند. صبح روز اوّل مهر بر همه شما دانش آموزان مبارک باد.

خواب تابستانی میز و نیمکت های چوبی شکسته می شود و در شلوغی دیدارِ هم شاگردی های سالِ قبل جان می گیرد، سکوت حیاط مدرسه در هیاهوی دانش آموزانِ خوشحال، می شکند. دوست های قدیمی، حلقه دوستی را بازتر می کنند و دوستان جدید را به جمع خود فرا می خوانند. روز آغاز دوستی ها و صمیمت های پاک بر شما ثمره های باغ زندگی مبارک باد.

ص:99

زیرنویس

اوّل مهر، آغاز مهربانی و مهرورزی، بر شما دانش آموزان مبارک باد.

زنگ اوّل مهر، زنگ بیداری برای حرکت به سوی فرداهای روشن است.

اوّل مهر، روز مهرانگیز بازگشایی مدرسه ها و آغاز سال تحصیلی، بر شما دانش آموزان مبارک باد.

شکست حصر آبادان در عملیات ثامن الائمه رحمه الله (5 مهر)

شکست حصر آبادان در عملیات ثامن الائمه رحمه الله (5 مهر)

گفتار مجری

چشم ها نگران بودند و دل ها در حسرت جدا شدن پاره ای از خاک وطن، غمگین. بعثی ها پا بر بوم همیشه خرم وطن اسلامی مان گذارده و آبادانی آباد را در چنگال محاصره خود می آزردند. رودخانه کارون شاهد هجوم شباویزان بود. آبادان سقوط کرد و دل ها جریحه دار شد. دیدگانِ همیشه بیدار جماران و قلب همیشه آگاهِ او، بانگ خروش بر آورد و ندا در داد: «حصر آبادان باید شکسته شود». خون در رگ های تپنده دریادلان جوشید و یورشی شب شکن حلقه تنگ اسارت را به اشاره سرانگشت خویش شکستند. فتح ظفرمندانه آبادان را تا همیشه تاریخ گرامی می داریم.

فریاد، یا «علی بن موسی الرضا» بر نخلستان ها پرده می افکند. کارون می خروشد، نخل ها به احترام می ایستند، بوی آتش و باروت هوای شرجیجزیره آبادان را در آغوش می گیرد. زمین زیر پای مردانی سبزپوش به نفس زدن می افتد و طنین تکبیرشان راه فرار را بر یاغیان می بندد. از خوان آتش، می گذرند و در باغِ آتش، نفس تازه می کنند. آبادان می خندد و بند محاصره، از دست و پایش

ص:100

باز می شود یاد و خاطره دلیرمردی یاوران آفتاب در حماسه شکستن حصر آبادان را گرامی می داریم.

شهر من! ای آبادانِ همیشه شادمان! چگونه کوچه های زخمی تو را قصیده ای آفتابی سازم که تو خود بلندترین چکامه آفتابی؟ چگونه نخل های بی سر تو را به تصویر کشم که هر یک غزلی بلند از حماسه اند؟ شهر من! لبخند بزن تا وقتی دیدگان دلاوران این سرزمین باز است، آبادانی تو هرگز نقشِ خزان در خود نخواهد دید. فتح پیروزمندانه دستان سبزشان را به یاد آور که تو را از کام اژدهای طغیانگر بیرون کشیدند. همیشه از دست تطاول پاییز در امان باشی، ای آبادان همیشه آباد!

ای نقش آفرینان ساحل اروند! ای حماسه سازان کرانه کارون! ای جاری در رگ هایتان نور! ای مانده از قامتتان سرو! ای سربازان ثامن الائمه! این نغمه وجد شماست که از جزیره آبادان به گوش تاریخ می رسد. کلید فتح شهر خاطره ها، در دست های شماست و طلسم شکست و زبونی اهریمن بر طنین تکبیرتان دوخته شده است. از آسمان دست های شما بود که خورشید تابان پیروزی دمید و از هراس گلوله شما بود که دیو شب گریخت و شما دروازه های شهر را باز گردید. بر شما درود ای رادمردان بیشه توحید! بر فتحتان سلام که آبادانی از خرمی را از چنگال دیو رها کردید. نامتان زینت سطور تاریخ!

ص:101

زیرنویس

سالروز شکست فخر آفرین حصر آبادان به دست سروقامتان سرزمین توحید گرامی باد.

یاد و خاطره حماسه آفرینی یاوران آفتاب در شکست محاصره آبادان جاودانه تاریخ باد.

سالروز شکست دشمن بعثی در محاصره ساحل همیشه آباد آبادان بر حماسه آفرینان این فتح مبارک باد.

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

شهادت حجة الاسلام هاشمی نژاد (7 مهر)

گفتار مجری

مردی دیگر از تبار هاشم، در دریایی از خون شناور می شود و به ساحل رستگاری می رسد. مردی زخم خورده از تیغ تفرعن که ندای توحیدی اش را در سینه می شکنند و او را در سرخی خون خود می غلتانند. سیّدی از سلاله رسول، و گلی از بوستان اوّل شهیده رسالت، زهرای بتول علیهاالسلام شهید حجة الاسلام هاشمی نژاد، مانند نیاکان پاکش به جرم سردادن ندای توحید در خون خود درخشید. سالروز شهادت این شهید بزرگوار را گرامی می داریم.

چهارده شکوفه بر شاخسار زندگی پر برکت شهید هاشمی نژاد بیشتر ننشسته بود که کوران خفقان و ترس در چمن زارهای وطن وزیدن گرفته بود. بعضی به گوشه ای پناه برده بودند و بعضی مانند این نهال نورس استقامت، در برابر تندباد

ص:102

ایستادند. باغبان این نهال پیر اهورایی جماران بود و ریشه در چشمه سار عقیده دوانده بود و ترس شکستن ساقه اش را نداشت. او شاگرد روح اللّه بود و نفس قدسی او به سینه اش خورده بود. از مرگ نمی هراسید و آن را به بازیچه سرانگشت اراده ایمان خود می گرفت. او را در بند کردند؛ اما در زندان نیز نورافشانی می کرد. زنجیر برای لحظه ای نتوانسته بود از نورانیت ستاره وجودش کم کند و مانند همیشه آخرین تیرشان را به سویش نشانه رفتند و او را از بند همه تعلق ها باز نمودند. سلام بر روح روشنگر و پرتو فروز شهید هاشمی نژاد.

طپش قلم و فریادهای آتشین خود را بر چله مقاومت می گذاشت و به سوی دل های سنگین و سیاه شب پرستان پرتاب می کرد. عرصه بر آنها تنگ شده بود و خود را می خراشیدند. چنگال های کثیفشان را در نیرنگ آغشتند و به سوی سینه راز دارش هجوم بردند. به روی آسمان لبخند زد و آرام و خرسند از پیروزی، بر محفل سرخ غنود. سالروز مبارزه و شهادت شهید هاشمی نژاد را گرامی می داریم.

ای اسماعیلِ با پای خویش رفته به مسلخ! ای نمرود شکن! ای استوار مرد! ای از نژاد هاشمیان! ای هاشمی نژاد! دلاورانه درس های مکتب خمینی را فرا گرفتی و شاگردانی خمینی دوست را تقدیم انقلاب نمودی. مشتاقانه مشعل هدایت در دست گرفتی و به سوی رزمگاه نابرابر تکبیر و گلوله، به آغوش شهادت روییدی. این انقلاب در بی هماوردی شما سرخ رویان به بار نشست و از خون شما سر از خاک بیرون آورد. اکنون که نهال انقلاب درختی تناور در بیشه زار توحید شده، بر خون به ناحق ریخته تو و همه همرزمانت سلام و درود بی پایان می فرستیم.

ص:103

زیرنویس

سالروز شهادت مظلومانه بزرگ مردی از نژاد هاشم، شهید حجة الاسلام هاشمی نژاد را گرامی می داریم.

سالروز شهادت سیّدی از تبار هاشمیان، شهید حجة الاسلام هاشمی نژاد، را گرامی می داریم.

سالروز در خون نشستن شاگرد صادق مکتب خمینی، شهید هاشمی نژاد، زنده و جاوید باد.

روز سالمندان (9 مهر)

روز سالمندان (9 مهر)

گفتار مجری

تنها آرزوی یک باغبان پیر و خسته این است که در سایه درختانی که کاشته است بنشیند و باقی ایام را بگذارند. و چه پر ملال است این که دیگران از شاخه های درخت بهره ببرند و باغبان پیر و فرتوت، که سرسبزی و طراوت باغ، مرهونِ دستان چروکیده و مهربان اوست، فراموش شود. باید درختان شاداب، با دیدن باغبان خسته، شاخسار زیبایی، مهرورزی و فروتنی خود را پایین آورند تا او نیز بتواند از ثمره آن بهره ببرد. بیایید باغبان خسته و سالخورده باغ زندگی خود را قدر بدانیم و او را به سایه شاخسار عاطفه و مهربانی خویش فرا خوانیم.

خانه خلوت و خاموش سالمندان، آکنده از نگاه های کم فروغی است که همواره به در دوخته شده، آمدن عزیزان و نور چشمان خود را انتظار می کشد. این کمترین خواسته پدر و مادری است که در زمستان عمر، تنها و ساکت، گذر زمان

ص:104

را تماشا می کنند. سالمندانی که با یک دیدار کوتاه صمیمانه، اشک شوق درنگاهشان می درخشد و خرسند می شوند. آری! تنهای تنها، در حسرت یک دیدار از جگر گوشه های خود، بر روی تخت خانه سالمندان، روزها به انتظار می نشینند پس بیایید قبل از آن که خداوند این نعمت های بزرگ خود را از ما باز پس بگیرد، قدر آن ها را بدانیم و دیدار صمیمانه خودمان را از آنان دریغ نداریم؛ چرا که این کم ترین خدمتی است که می توانیم در برابر یک عمر عاطفه آن ها به جا آوریم. بیایید امروز با دسته گل های خوشبوی عاطفه به دیدارشان رویم و شادمانی آن ها را تماشا کنیم.

زیرنویس

روز سالمندان، روز قدردانی و سپاسگزاری از عاطفه و احساس سالمندان است.

قدر سالمندان، این هدیه های بزرگ الهی را بدانیم.

سالمندان، باغبانان فرتوت باغ زندگی را از ثمرت این باغ محروم نکنیم.

روز سالمندان را با سپاس و ستایش از سالمندان گرامی بداریم.

ص:105

هجرت حضرت امام خمینی رحمه الله از عراق به پاریس (13 مهر)

هجرت حضرت امام خمینی رحمه الله از عراق به پاریس (13 مهر)

گفتار مجری

روزها دلگیر بود و شب ها بی مهتاب. روزها، روزهای تیره بیداد و نگون بختی بود. آسمان بی خبر از آفتاب روزگار می گذراند؛ آفتابی که در خانه های گلین و کوچه های باریک گرفتار شده بود؛ در آن سوی فراتِ خاطره انگیز؛ در سرزمین ناله و نخلستان؛ در سرزمین چاه و زمزمه شبانه؛ در شهر علی علیه السلام، اما شب های نجف، تاب محنتِ انباشته در سینه او را نداشت. پس آفتاب بال گشود و از سرزمینِ ناله خیز و خاطره انگیز نجف به غریبستانی دیگر کوچید، و شب های رازناک نخلستان را به شب های دیار غربت پیوند داد و نجف را به قصد پاریس ترک نمود. سالروز کوچ غریبانه او را به سرزمین غربت و تنهایی گرامی می داریم.

زمانه در تاریکی فرو رفته بود؛ اما دل تو روشن از فرداهایی درخشان خبر می داد و نگاهت دمیدن صبح صادق را مژده می داد. نگاهت، آن چنان با افق های روشن گره خورده بود که اندوه شب را از دل همه ربوده بود.

همه به شوق تو زنده بودند و امید به آزادی را از نگاه تو آموخته بودند. تو بر محمل هجرت نشستی و به شهر غربت عزیمت نمودی؛ غربت را در بلادِ کفر! شهر علی علیه السلام را وا نهادی و به سمتی رفتی که خبر از مهربانی نبود؛ اما از مقاومت تو شب تنهایی سرآمد و تیرگی ها جای خود را به روشنی سپیده دادند. به ایستادگی و بردباری ات درود می فرستیم.

ای مهاجر رخ بر تافته از عافیت! ای پیکارگر دور مانده از وطن! ای بیدارگر بیگانه با سازش! نهضت های بیدارگر، مبارزه در غربت را از تو آموختند. جنبش های پیکارگر، نبردِ آن سوی مرزهای وطن را از تو فرا گرفتند. پرندگان آزاد، کوچ به سوی سرزمین های آفتابی را از تو به یاد دارند و خوشه های

ص:106

طلایی گندم، شکافتن پوسته سرد زمین، به شوق آفتاب را از تو به ارث برده اند. تویی که روح سبز شدن و رویشی. تویی که چون ابوذر، سختی تبعید را به جان خریدی تا نهال جان گرفته نهضت، ایستادن در برابر تند بادها را بتواند. چه غریبانه جوار ملکوتی مولایت، جد بزرگوارت، را ترک نمودی به سوی سرزمینی نا آشنا بار سفر بستی. تو حصار مکان ها را شکسته بودی و جغرافیای دیگری برای دل ها ترسیم نمودی که مرز نمی شناخت و به دیوارهای بلند پایان نمی یافت. می خواستی کوچه های نا آشنای «نوفل لوشاتو» نیز شکوه آزاد مردی و نهضت حس کند، آن گاه که پیروزی را به ارمغان وطن می بری. سلام و درود خدا بر روح بلند و مسیحیایی تو، ای مسیح انقلاب.

زیرنویس

سالروز هجرت مسیحای آفتاب، حضرت امام خمینی رحمه الله از عراق به پاریس را گرامی می داریم.

سالروز هجرت پیامبر گونه بنیانگذار نهضت حسینی، حضرت امام خمینی رحمه الله از عراق به پاریس، گرامی باد.

سالروز کوچ آفتاب فروزان انقلاب حضرت امام خمینی رحمه الله از عراق به پاریس را گرامی می داریم.

ص:107

روز جهانی کودک (16 مهر)

روز جهانی کودک (16 مهر)

گفتار مجری

کودک دلبندم! آن سوی دریچه نگاه تو، دنیا، سبز در سبز، رؤیاهای کودکانه ات را به تصویر می کشد و بوی شکفتن آن خاطراتت را عطرآگین می سازد. پلک های خود را می گشایی و از پشت پنجره نگاه خود، معصومیت را می پراکنی. نگاه صادقانه تو که از افسون های دنیای ما بی خبر است، خستگی را از وجود پر ملال من دور می کند. همیشه خندان باشی، کودک عزیزم!

دنیای کودکان لبریز از پنجره های روشنی است که به سوی آینده باز می شود. دنیایی که با بازی های کودکانه رنگ آمیزی شده و از دنیای شلوغ و پرهیاهوی خاکستری ما، فرسنگ ها فاصله دارد. وقتی که چهره معصومشان را که با بارش نقره ای مهتاب، در رویاهای شیرین به خواب رفته است تماشا می کنیم، محبت در دلمان گل می کند، آسمان خاطرمان پراز ستاره های شادمانی می شود. قدرفرزندان عزیزمان را بدانیم و دنیای شیرین و کودکانه آن ها را با رفتارهای پسندیده خویش در خانواده، همیشه شاداب و با طراوت بخواهیم.

کودکی، اتفاقی شیرین و زودگذر است. روزهایی حسرت برانگیز که مانند تکه ابرهای بهاری، از فصل اوّل زندگی می گذرند و مانند رگبارهای فروردین، دامن طبیعت را شاداب می کنند و زیباترین روزهای مهربانی و صفا را در دفترچه عمر ثبت می کنند. امروز بهانه ای است که همه واژه های نفرت انگیز را از دفترچه زندگی پاک کنیم و به کودکانمان مهر ورزیدن، عطوفت و صداقت را بیاموزیم. کودک عزیزم! روزت مبارک!

کودک عزیزم! امروز روز توست. روز تو، روز دوست داشتن همه صمیمیت ها است؛ روز نگاه های زیبا و شاداب کودکانه است که به من امید زندگی می بخشد.

ص:108

روز تو یعنی زنگ تفریح دستان خسته من که فقط در آرزوی به ثمر نشاندن تو از نفس افتاده است. روزت مبارک، لبانت همیشه پرترنم و شادی کودکانه ات پر تبسم باد.

زیرنویس

گلهای باغ زندگی مان را اسیر بادهای پاییزی خودخواهی نسازیم.

رفتار درست والدین، تربیت را در لوح سفید کودک ترسیم می کند.

پاسخ مثبت به رفتارهای خوب کودک، تضمین کننده سلامت اخلاقی او خواهد بود.

کودکان، آینه رفتار والدین هستند.

ص:109

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

شهادت شهید محراب اشرافی اصفهانی رحمه الله (23 مهر)

گفتار مجری

انقلاب ما مردانی بسیار به خود دیده که فدای محراب، ایمان و نماز گشتند. اما درخشش شهدای محراب، که خود آموزگاری وارسته در دانش و بینش و شهادت بودند، فروغی دیگر است. چهار اهورامرد بزرگ بر محراب خونین کوفه اقتدا کردند و پشت سر پیشوای آزادگان جهان علی علیه السلام به نمازی خونین ایستادند. امروز سالروز اقتدای آخرین شهید محراب، حضرت آیة اللّه اشرفی اصفهانی، به شهید محراب کوفه است. که حضورش برای مردم غنیمت و برای پیکار گران رزمگاه های نبرد، نوید پیروزی بود. او قوت قلب جماران و سپر بلای ملّت از تیر رس حادثه ها بود تا این که روح بلندش به ناگاه از قفس تن رها و به ملکوت اعلی پر کشید و قلب امام و ملت را با رفتن خود جریحه دار نمود. سلام خدا بر محراب در خون نشسته و روح از بند رهایش باد.

شهید آیة اللّه اشرفی اصفهانی، از تبار مردانی بود که با اقتدا به مرد شکوهمند تاریخ، علی علیه السلام، راستی و درستی راه خود را با هدیه کردن خون خویش، گواه شدند. پیرِ قافله سالاری که در آستانه مقدس نماز به سجده خون، پیشانی بر خاک بندگی نهاد و رواق خونین نماز و گلبرگ های پرپر شده خویش را به سوی معبود ترک گفت. روح بلند این چهارمین پر کشیده از محراب را می ستاییم و یادش را گرامی می داریم.

از نای پر نوایش نغمه توحید بر می خاست و نسیم روح فزای کلامش بر دل ها پرده معنویت می افکند. مبارزه اش را از خطّه غرب ایران به دستور آیة اللّه العظمی

ص:110

بروجردی آغاز کرد تا نفس روح پرورش گلستانی از یاد را در دل مردم آشنای آن دیار بپروراند. مانند ابری باران زا، می غرید و کلامش چون برق در تاریکی ظلمت ها می جهید و سبزه زارِ دل های تشنه، از باران طراوتش تازه تر می شد. کوچه های غرب میهن، هنوز طنین گرم صدایش را در ذهن دارد. اما سجده گاه محراب، روزی در خون نشستن او را به تماشا ایستاد و سوز و گداز او را تا همیشه در دل نگاه داشت. یاد و نام و راهش جاوید و پاینده باد.

ای چهارمین شهید رواق معراج! ای آخرین شهید محراب! ای پیر میراث دار مردان خدایی! چه زیبا به پاس تحفه آسمانی شهادت، در سپیده دمانی از خلوص، سکوت خانه ها را شکستی و فریادی ماندگار شدی در همیشه اعصار! اندیشه ات بر دل ها تابید، تا سال های سال شکوهمندانه نامت جاودان شود. ای آخرین بازمانده از همسنگران علی علیه السلام ! چه زیبا خود را به قافله سفر کردگان و میراث داران محراب رساندی و نامت را بر جریده عشاق، «آخرین شهید محراب» نوشتی و به نمازی قامت بستی که محراب را به فریاد برآورد! شهادت شیرین ترین شربت آسمانی، گوارای وجود تشنه ات باد.

زیرنویس

سالروز شهادت آخرین پرکشیده از محراب نماز، شهید آیة اللّه اشرفی اصفهانی را گرامی می داریم.

سالروز پرواز آخرین کبوتر عاشق از رواق معراج نماز، شهید آیة اللّه اشرفی اصفهانی را گرامی می داریم

سالروز در خون نشستن آخرین سجده علی وار شهید محراب، آیة اللّه اشرفی اصفهانی گرامی و پاینده باد.

ص:111

روز جهانی غذا (24 مهر)

روز جهانی غذا (24 مهر)

گفتار مجری

غذای سالم و حلال، هدیه ای بهشتی است که خداوند برای بندگان خداجوی خود فرستاده است. مؤمنان راستین، آن را وسیله ای برای شکرگزاری و عبودیت بیشتر می دانند. هر لقمه از آن که می خورند، به یاد محرومان و گرسنگان نیز هستند. روز جهانی غذا را گرامی می داریم.

امروز روز جهانی غذاست و سیمنارها و کنفرانس های مختلف برای رسیدگی به گرسنگان پنج قاره از جهان بر پا می شود؛ اما هنوز چشمان بی رمق گرسنگان این کره خاکی، به دستان زراندوز و بدن های فربه برگزار کنندگان این اجلاس دوخته شده است. ناله های بیدادگر فقر، همچنان بلند است و فقط شعارهای زیباست که به یاری آن ها می شتابد. هزاران تن گندم به دریاها ریخته می شود؛ اما به ناله گرسنه آفریقایی با قرص خشکیده ای از نان پاسخ داده نمی شود. جهان در روز جهانی تغذیه، توهّمی از حقوق بشر را به تماشا نشسته است.

روز جهانی غذا، روز همدردی با گرسنگانی است که از ابتدایی ترین حق زندگی محروم اند و در این محرومیت، دستان بی توانشان از دامان زندگی کوتاه می شود. قدر غذا، این نعمت آغازین خلقت را بدانیم.

و با مصرف درست و عدم اسراف، با گرسنگان جهان همدردی کنیم. هنگام دور ریختن غذا به این بیندیشیم که این غذا می تواند گرسنه ای را برای یک روز هم که شده از گرسنگی و مرگ نجات دهد. از مصرف بی رویه غذا بپرهیزیم. روز جهانی تغذیه گرامی باد.

جهان در ضرباهنگ گام های هولناک و ویرانگر فقر و گرسنگی فرو رفته و آشوبی از حسرت یک تکه نان و مقداری آب به پا شده است. دورنمای دل انگیز و

ص:112

زیبای شهرهای بزرگ و آسمان خراش های غول آسا، منظره ای از پیشرفت انسان مدرن را به تصویر می کشد؛ اما در پای این آپارتمان های سر به فلک کشیده، برخی از گرسنگی، توان فرار از چنگ مرگ را ندارند. روز جهانی غذا تلنگری برای بیداری وجدان های به خواب رفته و شکم های برآمده است که به خود آیند و صدها هزار هم نوع را از چنگال این هیولای هولناک نجات بخشند.

زیرنویس

روز غذا، روز تداوم شکر گزاری از نعمت های سرشار الهی و همدردی با گرسنگان جهان گرامی باد.

روز جهانی غذا، روز همدردی با انسان هایی که از ابتدایی ترین حق خود محروم هستند، گرامی می داریم.

روز جهانی غذا را با مصرف درست غذا و جلوگیری از اسراف پاس داریم.

هنگام دور ریختن غذا به فکر گرسنگانی که این غذا می توانست آن ها را از مرگ نجات دهد، باشیم.

ص:113

هفته اولیا و مربیان (24 تا 30 مهر)

هفته اولیا و مربیان (24 تا 30 مهر)

گفتار مجری

اولیا و مربیان، دو بال نیرومند پرواز در آسمان تربیت اند که هیچ کدام به تنهایی نمی توانند اوج گرفتن دانش آموزان، در افق های روشن فردا را فراهم آورند. والدین مهربان و معلمان دلسوز باید با یاری یکدیگر، به امیدهای فردای این مرزبوم، فرصت شکوفایی بدهند. هفته اولیا و مربیان را به والدین مهربان و معلمان زحمت کش و دلسوز تبریک عرض می کنیم.

نهال نورس دانش آموز، نیاز به پرتوهای گرم آموزش، جویبار زلال محبت و بارش بهاری تربیت دارد. همه این ها در سایه سار باغبانانی مهربان و آگاه، با دور کردن آفات و علف های هرزه، محقق می شود. این باغبانان مهربان، والدین و معلمان اند که با تعاملی دوستانه و آگاهانه، نیازهای آموزشی و تربیتی دانش آموزان را شناخته و آنان را در مسیر صحیح رشد قرار می دهند تا از کج روی یا هدر رفتن توانایی های آن ها جلوگیری شود و فرزندان عزیز ما به باروریو شکوفایی در زمینه های علمی و اخلاقی دست یابند. این مهم بدون ایجاد هماهنگی بین والدین و مدرسه انجام پذیر نیست. هفته اولیا و مربیان گرامی باد.

با اشتیاق از مدرسه برگشت و دعوتنامه را به من داد. سرم خیلی شلوغ بود. نگاه معصوم و زیبای پسرم، با التماس به من می گفت «من هم دوست دارم مثل بقیه، پدرم در جمع اولیا و مربیان حاضر شود. من هم دلم می خواهد مثل همه شاگرد اوّل های دنیا، پدرم موفقیت هایم را از زبان معلم بشنود. دوست ندارم که آخر سال فقط کارنامه قبولی ام را با لبخندی امضا کند و دوباره مرا فراموش کند. دوست دارم فردا صبح به همه همکلاسی هایم بگویم که پدرم دیروز آمده بود». بله! همه اینها را نگاه ملتمس او می گفت. برای دلگرمی فرزند عزیزم هم که شده،

ص:114

در جلسه اولیا و مربیان شرکت می کنم.

زیرنویس

خانه و مدرسه دو بال پرواز در آسمان موفقیت های فردا هستند.

هفته اولیا و مربیان، هفته آشنایی و همدلی باغبانان گل های زندگی است.

هفته اولیاء و مربیان، هفته ایجاد همبستگی و پیوند بین گلستان خانه و رود جاری مدرسه را تبریک می گوییم.

ص:115

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

شهادت سید مصطفی خمینی رحمه الله (1 آبان)

گفتار مجری

سلام بر تو ای پرورده روح اللّه ! سلام بر تو ای خمینی دیگر! سلام بر تو که چشم ها بر ضریح دستانت دخیل امید بسته بودند! سلام بر توانایی آن دستان و برندگیِ آن زبان که مبارزه و پیروزی با حضور آن ها کامل می شد. تو امید آینده اسلام و انقلاب بودی. تو چشم و چراغ ملتی بودی که پشت طاغوت را لرزاند و به خاک نشاند؛ اما ای امید پرپر شده امام و انقلاب! از نسل مصطفی! با در خون تپیدن تو همه چشم های امیدوار در خون نشست و آه حسرت از نهاد ملّت بلند شد. اندوه تو پشت انقلاب را خمیده کرد و اینک پس از سال ها، در بهار انقلاب و آزادی، جایِ خالی تو بیشتر احساس می شود. سلام بر تو که سربلندِ انقلاب بودی و سرافراز شهادت شدی. یاد و خاطره ات همیشه پاینده و گرامی باد.

امروز، سالروز پرپر شدن گلی دیگر از شاخسار انقلاب است، سالروز شهادت فرزند صالح آفتاب شهید سید مصطفی خمینی است اما دریغ که چه زود گل نشکفته وجود او پرپر شد و باغبان مهربان و دل سوخته اش را به غمی دیگر نشاند باغبان هوشیاری که سرمایه زندگی اش را به پای بهار ریخت تا زمین را از حصار تنگ و سرد زمستان برهاند غم پرپر شدن این گل را به سان دیگر گل های بوستانش بر دیده و دل هموار نمود و در سوگ او فرمود: «شهادت مصطفی از الطاف خفیه الهی بود». شهادت مظلومانه او سیل عظیمی از جان های سوخته را حرکت داد و دریای موج خیز ملّت را پرشورتر از همیشه به جریان در آورد و چه زود سدهای پوشالی طاغوت را در هم شکاند و فرو ریخت تا کشتی طوفان زده

ص:116

نوح و انقلاب، بر ساحل آرامش پهلو بگیرد. خاطره رادمردی و شهادت امید پرپر شده انقلاب و امام، شهید سید مصطفی خمینی را گرامی می داریم.

سلام بر تو ای همنام پیام آور صلح و آزادی! سلام بر تو دست پرورده آفتاب! سلام بر تو که گلبرگ های آسمانی ات را جدا کردند و به دست جویبار خون سپردند. اگر مبارزه تو دیر پا نبود، خون تو، فریادت را جاودانه کرد و به سیل ملّت، خروش داد، تو که همواره برکه ای از گلاب، پشت چشمانت بود و کلمات عاشورایی را با گلاب اشک می شستی؛ تو که همواره حلقه نشین سوگ اختران عاشورا بودی و گرمی آهت، از دشت بلا خیز کربلا وزیدن می گرفت؛ تو که مانند نیاکان پاک خود، با زهر جفا، دنیا را وداع نمودی و چون جدّت پاره های جگر تفتیده خود را در میان طشت دیدی تو که آب فرات به غسل تو شتافت و خاک مقدس ایوان نجف نیز تو را در بر کشید. سلام خدا بر پیکار بی درنگ و کفن خون رنگ تو باد.

زیرنویس

سالروز شهادت امید پرپر شده امام و انقلاب، شهید سید مصطفی خمینی رحمه الله را تسلیت می گوییم.

سالروز شهادت معصوم گونه دست پرورده امام، شهید سید مصطفی خمینی، را تسلیت می گوییم.

سالیاد خاموشی چراغ بر افروخته آفتاب در فرا راه انقلاب و ملت شهید سید مصطفی خمینی، را گرامی می داریم.

ص:117

افشاگری امام خمینی رحمه الله علیه پذیرش کاپیتولاسیون (4 آبان)

افشاگری امام خمینی رحمه الله علیه پذیرش کاپیتولاسیون (4 آبان)

گفتار مجری

در چنین روزهایی بود که می خواستند ما را بفروشند. می خواستند فریاد ما را در سینه خفه کنند و یوغ بردگی برای همیشه بر گرده ملّت پابرهنه و ستم دیده، بیندازند؛ اما آفتاب انقلاب، تابید و چون همیشه، روشن گری کرد. فریاد و طپش دستانش، درهم تنیده شد و پرده از نیرنگ شوم و نقشه پلید طاغوت و شیطان کوچک بزرگ نمابر داشت. می خواستند ملّت را زیر گام های کثیفشان تا همیشه تاریخ نگه دارند و خاک، بر کفش های نحسشان ننشیند. می خواستند اجنبی را بر مردم مسلمان مسلّط کنند؛ اما رهبری بیدار و پرتوافشان امام خمینی رحمه الله ، بار دیگر مانع انجام نقشه شان شد. امروز روز افشاگری خمینی بزرگ علیه پذیرش کاپیتولاسیون است. این روزِ به یاد ماندنی را گرامی می داریم و به روح بلند و ملکوتی امام راحلمان درود می فرستیم.

ای استوار مرد تاریخ! ای معجزه قرن! ای خمینی نستوه! هنوز شکوه قامت و خروش دستانت را که با فریاد دادخواهی ملتی مظلوم و ستم دیده آمیخته شده بود و چون شمشیری برنده بر فرق شب پرستان فرود می آمد، به خاطر داریم. از نقشه پلید بیگانگان و دست نشاندگانش، بر آشفته بودی و چون رعد بر آسمان تیره و شب خیز میهن غم گرفته مان می غریدی و پرده از چهره سیاه همگی آن نگون بختان بر می داشتی. شنیدنِ خبر این پیمان ننگین، که در آن سوی مرزهای سیاه بسته شده بود و می خواست ایستادگی و عزم این ملّت رنج دیده را به یغما برد، دردی جگرسوز بر سینه ات نشانده بود. می خروشیدی و پیش می تاختی. تو تنها پناه این مردم بودی. همه دل ها به ضریح چشمان بیدارت، دخیل امید بسته بود. چون کوه استوار بودی و چون سیل خروشان، و همه نقشه ها و مهره ها و

ص:118

طلسم های طاغوتیان را زیر گام های خستگی ناپذیر خود خرد می کردی و می تاختی. بانگ برآوردی: «کاپیتولاسیون یعنی وطن فروشی؛ یعنی استقلال فروشی» و چه نیکو دست کثیف آن ها را کوتاه کردی و چه زیبا در مقابل نقشه شومشان ایستادی. نامت به بلندای آفتاب، ای همیشه جاوید!

قصه حماسه آن روز تو ای امام! هنوز و تا همیشه در سینه ها جاری است و داستان ایستادگی و رادمردی آن روزهای تو هنوز در پرده خوانی سینه ها زنده است. تو آن چنان حماسه می آفریدی که قصه همه اساطیر، از شاهنامه های تاریخ زدوده شد. تو چنان کمان گیر بودی که همه آرش ها از ضرب تیرت متحیّر بودند، و ایرانی امروز، سرافراز و بالنده، افتخار می کند که قافله زندگی و تمدنش را چون تو بزرگی، قافله سالار بود. ای افتخار ایرانی! ای مهر تابان ایران زمین! ای امام! همیشه زنده و پاینده! تمدن و تاریخ ایران باشی.

زیرنویس

سالروز مبارزه فروزان آفتاب جماران، علیه پذیرش نقشه منحوس کاپیتولاسیون گرامی باد.

سالروز پرده برداشتن از چهره سیاه طاغوت و شیطان بزرگ در طرح کاپیتولاسیون به دستان باکفایت امام رحمه الله ، گرامی باد.

سالروز حماسه مهر تابان انقلاب، خمینی کبیر در افشای طرح کثیف کاپیتولاسیون، بر ایران و ایرانیان مبارک باد.

ص:119

پاسداشت شخصیت ها

اشاره

پاسداشت شخصیت ها

زیر فصل ها

الف. شهادت حسین فهمیده _ روز نوجوان (8 آبان)

ب. شهادت شهید محراب قاضی طباطبایی رحمه الله (11 آبان)

الف. شهادت حسین فهمیده _ روز نوجوان (8 آبان)

الف. شهادت حسین فهمیده _ روز نوجوان (8 آبان)

گفتار مجری

امروز سالروز شهادت سیزده ساله ای است که سردار شهادت است. سیزده ساله ای که در صف مردترین مردان عصر، حماسه ای آفرید که تاریخ، کمتر نشانی از آنها سراغ دارد. نوجوانی که در سیزده سالگی به بلوغ ایمان رسیده بود. چه کسی باور می کرد فهمیده این نوجوانِ نورسته، تاریخ ساز ملتی سرافراز شود و امامش او را رهبر خویش بخواند. سلام خدا بر آن نوجوانی که زندگی کوتاهش را با خدا تقسیم کرد و همه آن سهم خدا شد و جز خاکستری از او نصیب دنیای فانی نگردید. سلام خدا بر حسین فهمیده. این سردار سیزده ساله!

آن روز، آسمان ها و زمین شاهد رشادت بزرگ مردی کوچک، از قبیله عاشوراییان بودند قبیله ای که هماره مرگ را به زانو در آورده و با اکسیر شهادت، جاودانگی را بر نام خود رقم زده اند. فهمیده تر از او که بود چه کسی عاشورا را بهتر از او فهمیده بود؟ در آن لحظه که خود را به زیر شنی تانک دشمن انداخت وبا شتاب به کربلا رسید. زمین و آسمان و ملائک، یک بار دیگر حماسه قاسم ها و علی اکبرها را به چشم دیدند و این گونه حسین فهمیده جاودانه شد. روحش شاد.

تنها سیزده بار، بر توسن زمین، خورشید را دوره کرده بود که در انفجاری مهیب، در خورشید محو شد و لحظه ای بعد صدای بال فرشته ها بود که آمده بودند تا خاکستر خورشیدی او را برای پروازی بلندتر، بر بال های خود بسایند او از دریچه عشقی بزرگ با پرتوهای روشن آفتاب بالا رفت و همه بازی های شاد و شور نوجوانی را در پشت درهای بسته قرار داد و دستشان را از دامن احساس خود کوتاه داشت. پویش او شایسته پیروی است و زندگی اش در زمره

ص:120

داستان های شگفت سرزمین ماست. همان گونه که او آزاد زیستن و آزاده رفتن را از «حسین»، «فهمیده» بود، نامش جاوید.

فهمیده، چکیده تمدن ماست. فهمیده همه تاریخ انقلاب ماست. فهمیده عصاره همه فهمیده هایی است که در زیر بارش آتش و گلوله جان دادند. او ترکیب خاکستر نخل های سوخته خرمشهر، نسیم گرم جنوب که از کربلا می وزد و شمیم همه شقایق های انقلاب بود که در انفجاری مهیب به همه آن ها جاودانگی و پایندگی بخشید. او فهمیده ترین حسین، در عاشورای انقلاب ما بود نامش زنده و راهش مستدام و پر رهرو باد.

نوجوانی، مرزی طلایی بین روزهای خُردی و خردسالی، و جوانی است. روزهای به یاد ماندنی و خاطره انگیزی است که در بهار بلوغ عقل و ایمان، بسیاری از ناگفته ها را می توان دریافت. روزهایی است که نوجوان، محرمِ سجاده نماز و شور تشنگی روزه می شود و در گلستان با صفای نماز، سری در سرها در می آورد. روزگار نوجوانی شما نوجوانان و روز خجسته نوجوان گرامی باد.

زیرنویس

سالروز شکستن جغرافیای عقل و عشق در دست سردار سیزده ساله شهید حسین فهمیده گرامی باد.

سالروز شهادت فهمیده ترین دانش آموز مدرسه حسینی سیرتان، شهید حسین فهمیده، و روز نوجوان، گرامی باد.

سالروز حماسه سترگ بزرگ مرد کوچک انقلاب و رهبر سیزده ساله، شهید حسین فهمیده و روز نوجوان را گرامی می داریم.

ص:121

ب. شهادت شهید محراب قاضی طباطبایی رحمه الله (11 آبان)

ب. شهادت شهید محراب قاضی طباطبایی رحمه الله (11 آبان)

گفتار مجری

یازدهم آبان، داغ نشکفته انقلاب است، داغی که از خاموشی شمعی شب افروز، در دل شب های تار حکایت دارد و دهم آبان روزی است که سیدی سپید سیرت، دروازه ای به آسمان گشود و جاده ای تا انتهای پروازی شگفت کشید. هزار سال بود که تاریخ، آن گونه پرکشیدن را از یاد برده بود. او پس از هزار و اندی سال رؤیای محراب خونین کوفه را دوباره به واقعیت پیوند داد و خط پرواز دیگر عشاق را نیز در آسمان ترسیم نمود. شهید آیة اللّه قاضی طباطبایی، اولین شهید محراب، که در آدینه ای خونین، به پیشواز محراب در خون نشسته اسلام در شهر خاموش کوفه رفت و در آغوش آن محراب و نمازگزار آن محراب، جای گرفت. روحش همیشه خرسند از پرواز و نامش همیشه به دور از زوال باد.

شهید آیة اللّه قاضی طباطبایی روحی بلند داشت و قلمی پویا و توانا که در زمینه های گوناگون به تحریر در آمده بود و بیش از چهل اثر از خود برجای گذاشته بود. او با دو سلاح قلم و بیان، به پاسداری از مرزهای طلایی انقلاب و عقیده برخاسته بود؛ اما این روح بلند پرواز، همواره غمی را به همراه خود می کشید و با اندوهی سنگین، ایام را سپری می کرد. هرگز، دل در خاک نداشت و اندیشه پرواز در افق شهادت دل او را به خود واداشته بود همواره می گفت: «ای کاش بنده هم مثل استاد مطهری روزی به شهادت برسم».(1) و چه زود آرزویش برآورده شد و چه نیکو به جمع عاشقان شاهد پیوست و شمع محفل آنها گشت. سلام خدا بر او که ماندن را در مبارزه و رفتن را، در شهادت پسندید.


1- روزنامه رسالت، شماره 1394، ص 4، به نقل از گلبرگ معرفت، آبان 80.

ص:122

شهید محراب آیة اللّه قاضی طباطبایی چلچراغی روشن از ایمان و علم بود که دوشادوش آفتاب انقلاب، خمینی کبیر، پا در رکاب مبارزه کرده بود و لقب «مجاهد نستوه» از او دریافت نموده بود. در راه انقلاب و آرمان ها، از هیچ کوششی فروگذار ننموده و در این مسیر، خستگی را خسته کرده بود؛ اما روح بی قرار او که هماره چشمی به آسمان داشت و در کوچه های آن، به دنبال ققنوس فرخ بال شهادت می گشت، سرانجام در روز عید قربان سال 1358، اسماعیل گونه به مسلخ رفت. خون مطهرش بر سنگفرش مسجد «شعبان» تبریز ریخت و به آرزوی دیرینه خود دست یافت. روح دردمندش به پرواز درآمد و جسم خستگی ناپذیرش در آرامشی ابدی فرو رفت و یاد و خاطره نیک زیستن و نیکو رفتن را به همگان آموخت. روحش شاد و یادش گرامی باد.

زیرنویس

سالروز شهادت اولین اقتدا کننده بر محراب خونین کوفه، شهید آیة اللّه قاضی طباطبایی تسلیت می گوییم.

سالروز معراج عاشقانه اولین شهید محراب و نماز، شهید آیة اللّه قاضی طباطبایی، گرامی باد.

سالروز عروج ملائک گونه اسماعیل قربانگاهِ نماز، شهید آیة اللّه قاضی طباطبایی را گرامی می داریم.

ص:123

تبعید امام خمینی رحمه الله به ترکیه (13 آبان)

تبعید امام خمینی رحمه الله به ترکیه (13 آبان)

گفتار مجری

با درفش به جنگ آفتاب آمده بودند و می خواستند نور را به زنجیر کشند. خصمانه از دیوارها بالا رفتند و خانه کوچک و گلین او را اشغال کردند. آمدند تا با چکمه های کثیفشان، سمباده ذکر او را لگدمال کنند؛ اما تابش پرتوهای فروزان او، چشمان تنگشان را خیره کرده بود و قدم از قدم برداشتن، نمی توانستند. بهت زده در گوشه ای ایستادند تا سفره نیایش مستانه اش را جمع کند. برخاست و با آرامشی وصف ناشدنی به سمت حادثه گام برداشت و حتی در ناباوری و ترس دشمن، آن ها را دلداری می داد. آری! عربده کشان، با دهانی لاک و مهر شده، فقط خیره در آفتاب شده بودند، که خود، ریسمان تقدیر بر دست می بست و به سوی خواسته او می شتافت. حماسه آفرینی پیرجماران در تبعید او از وطن به ترکیه را گرامی می داریم.

آن شب، ستاره هراس در زیر ابر رخ نهان کرده بود و نفسِ ابر در سینه، مثل پرنده ای در قفس حبس شده بود. در زیر چکمه های سیاه یاغیان شب، جوانه های عدالت چه ناجوانمردانه له می شدند.

صدای آبی هیچ پرنده ای از پیچ و خم کوچه های کاه گلی قم به گوش نمی رسید و شب از این که تنها شاهد عینی ماجرا بود. احساس تشویش داشت. ناگهان طنین واژه های گرم روح اللّه در زیر بارش نقره ای مهتاب، بر شانه های شب سنگینی کرد و غمی سترگ بر شانه های شهر نشست. او در میان هاله ای از نور به روسیاهی شب پرستان خنده زد و شهر را به قصد دیاری ناآشنا ترک نمود. یاد و خاطره ایستادگی و مقاومت اهورامرد انقلاب، حضرت امام خمینی رحمه الله را در سالروز تبعیدشان به ترکیه گرامی می داریم.

ص:124

اماما! هنوز ایستادگی و پایمردی تو در سال های اندوه و روزهای آغشته به خون، نقش پرده خوانی دل هاست. هنوز طراوت بهار، با یاد تو در بوستان جان ها می پیچد و می خرامد. هرگز دوری از وطن، تو را از پا در نیاورد و هیچ گاه بام نگاه تو در فریادگری خود در روزهای بی رحمی و سنگدلی، تردید نکرد. هرگز آشوبِ بی بهانه شیطان تو را نترساند و لحظه ای در تو تشویش به پا نکرد. حماسه های تو از یادها رفتنی نیست. بی هماوردی تو زبان زد تاریخ و تمدن ماست و هرگز از اوج جاوید آن پاک نخواهد شد. یادت همیشه جاوید و نامت زمزمه همیشه دلاور مردان باد.

زیرنویس

حماسه آفرینی آفتاب فروزان انقلاب، امام خمینی رحمه الله در سالروز تبعید ایشان به ترکیه گرامی باد.

سالروز نقشه شکست خورده تبعید امام خمینی رحمه الله به ترکیه در کتاب تاریخ انقلاب جاودان باد.

ص:125

هفته کتاب و کتاب خوانی (7 تا 13 آبان)

هفته کتاب و کتاب خوانی (7 تا 13 آبان)

گفتار مجری

کتاب، گل همیشه بهار دوستی است و تنها میوه چهارفصل باغ اندیشه هاست. وقتی در تنهاترین زاویه های زندگی نشسته ایم و سکوتی فراگیر، بر دل خیمه زده است، آن آشنای دیرینه به دیدن می آید. ما را از تنهایی بیرون می آورد و سکوت تنهایی را شکسته، خستگی را دور می کند و اندیشه را به سفری رؤیایی به اعماق تاریخ و دانایی می برد. امروز روز جهانی کتاب و هفته کتاب خوانی است. امروز به کتاب خانه محلّه، سری بزنیم و با دوست دیرینمان آشنا کنیم. روز کتاب بر شما اندیشه دوستان مبارک باد.

از کودکی بین من و تو آشنایی بوده است و تو را بهترین دوست خود می شناختم. از آن روزی که فقط عکس های تو را تماشا می کردم تا امروز که غذای روح و درمان بیماری های فکری ام شده ای. لحظه لحظه موفقیت هایم مرهون سطر سطر، راهنمایی های توست که بی هیچ دریغ، آن را به من هدیه کردی و بهمن آموختی. ای یار همیشگی ام! چه ساعت ها که با تو سرگرم و فارغ از هیاهوی آدم ها و غرق در دریای امید بخش و رهنمون گر تو بودم. هر بار که تو را در بر گرفتم، پنجره ای نو به سویم گشودی. به برگ برگ تو برای آموختن و اندوختن، محتاجم.

کتاب خانه، داروخانه ای است که انواع داروهای شفابخش را در درون خود جای داده است و هیچ گاه تاریخ مصرف آن به پایان نمی رسد. نشستن در کتاب خانه این معبد بزرگ دانش و محراب مقدس دانایی، حضور در محضر اندیشمندان قرون و دانشوران تاریخ است. و چه زیباست حضور در جمعی که خستگی نمی آورد و همه چراها را پاسخ می گوید و روح های دانش دوست را به

ص:126

پرواز در می آورد. روز جهانی کتاب و هفته کتاب خوانی را به همگی شما دانش دوستان و دانش پژوهان تبریک می گوییم.

کتاب پلی مطمئن برای گذر از جنگل تاریک نادانی، به دشت وسیع و چمن زار با صفای دانش است. کتاب لوحی ماندگار از تلاطم افکار و اندیشه های مردان علم است که پیچ و خم تاریخ را گذرانده و از فراسوی قرن ها و دهه ها به برکه زلالِ دانش پژوهی امروز رسیده است. کتاب زاد و راحله سفری پر خطر و خاطره را در اعماق دانش فراهم می سازد. هفته گرامی داشت بزرگ ترین میراث دانش و تجربه، کتاب را گرامی می داریم.

زیرنویس

روز جهانی کتاب، روز مبارزه با نادانی و جهل را گرامی می داریم.

روز کتاب، میراث گران بهای قرن ها دانش و تجربه را گرامی می داریم.

روز جهانی کتاب، بی دریغ ترین آموزگار دانش را تبریک می گوییم.

ص:127

پاسداشت شخصیت ها

اشاره

پاسداشت شخصیت ها

زیر فصل ها

الف. ارتحال علامه طباطبایی رحمه الله (24 آبان)

ب. شهادت سردار شهید مهدی زین الدین (فرمانده لشکر 17 علی بن ابیطالب علیه السلام ) (26 آبان)

الف. ارتحال علامه طباطبایی رحمه الله (24 آبان)

الف. ارتحال علامه طباطبایی رحمه الله (24 آبان)

گفتار مجری

سخن از وارسته مردی است از تبار باران که با همه دانایی بال های بلند پرواز خود را بر خاکِ فروتنی می گسترد. کم می گفت و بسیار می اندیشید در ورای کلامش، در پشت در بسته سکوت، دریایی از تدبر و اندیشه موج می زد و خورشید دانایی، خوشه چین خرمن معرفتش بود. علامه بزرگ، سید محمّد حسین طباطبایی رحمه الله که در چنین روزی نامی نیکو و آثاری ماندگار از خویش بر جای گذاشت، نامش همیشه گرمی مجلس عارفان و دانشمندان باد.

علامه فقیه، سید محمّد حسین طباطبایی رحمه الله ، ید بیضایی در آستین علم خود داشت که از آن «المیزان»ها می تراوید و نورانیت آن چشم دانایی و معرفت را خیره می کرد. شاعر هم بود و گهگاه پنجه در تار شعر می زد و پیمانه پیمانه، شوریدگی را از صدای غم انگیز تار وجودش بر کام دل های شوریده می ریخت وآن گاه که پیمانه اش از باده عشق لبریز می شد، دست به قلم می برد و در پرده ای از زیباترین نگار، خرامیدن غزال های دشت غزل را ترسیم می نمود. آری! وقتی پیمانه دل که از باده عشقی طوفانی و بی ساحل لبریز شود، شعور، شعر می سراید در همین عشق بازی آگاهانه، رموز هزار بطن کتاب خدا را پیش چشم عقل اندیشان گشود و عشق، راهی فراسوی عقل باز کرد. علامه هم عقل اندیشی فروتن بود و هم عاشقی شوریده و این دو اکسیر جدا را در یک وجود گرد آورده بود و روحی چکادنشین را بر آن دو مسلّط نموده بود. به روح قله نشین عشق و معرفتش درود می فرستیم و سالروز درگذشت این دانشمند نادر و عاشق شوریده را گرامی می داریم.

ص:128

علامه آفتابی در حجاب خویشتن داری بود؛ اما در هر تکبیر نمازش، حجابی از غیب را کنار می زد و به دروازه های آسمان نزدیک تر می شد. روزی حوریه ای از آسمان، جامی از شراب های بهشتی برایش می آورد؛ اما نگاه از او محجوب می دارد و می گوید: «اگر بهشت شیرین است، بهشت آخرین شیرین تر است».(1) عجب سرّ سترگی را در سینه نهفته بود که عقل را به حیرت وا داشت. آری. او این گونه بود. روزه اش را در ماه ضیافت الهی فقط با بوسه بر ضریح مطهر حضرت کریمه اهل بیت افطار می کرد و تشنگی را جز از سرچشمه زلال کوثر نمی نوشاند. اکنون نیز سال هاست که در کنار آن سرچشمه همیشه جاری مهمان کوثر است و در جوار آن ضریح ملکوتی آرمیده و به آب بقا دست یافته است. سلام خدا بر روح تشنه و عطشناکش که جز با زلال ولایت سیراب نمی شد.

زیرنویس

سالروز درگذشت پیر دانای خرابات، علامه سید محمّد حسین طباطبایی رحمه الله را تسلیت می گوییم.

سالروز ارتحال دانشمند افلاک نشین در جمع خاکیان، علامه سید محمّد حسین طباطبایی رحمه الله را گرامی می داریم.

سالروز رحلت دانشمند سترگ و مفسر بزرگ علامه سید محمّد حسین طباطبایی رحمه الله را تسلیت عرض می نماییم.


1- گلشن ابرار، ج 2.

ص:129

ب. شهادت سردار شهید مهدی زین الدین (فرمانده لشکر 17 علی بن ابیطالب علیه السلام) (26 آبان)

ب. شهادت سردار شهید مهدی زین الدین (فرمانده لشکر 17 علی بن ابیطالب علیه السلام ) (26 آبان)

گفتار مجری

همه جایِ بیابان های آفتاب خورده جنوب و نخل های نیم سوخته اش و در هر قدم کوهستان های برف گرفته غرب و بوته های یخ زده اش، همه حماسه های استوار مردی عاشق را به خاطر دارد. سرداری از جنس بلور اشک، عاشقی از تبار دل های سوخته و زائری از نسل عاشورا. سردار شهید، مهدی زین الدین فرمانده لشکر 17 علی بن ابیطالب استان مقدس قم که نامش آشنای نخل های جنوب و ارتفاعات سرد کردستان است. سلام و درود خدا بر روان پاک این سردار شهید و همه شهدای جنگ تحمیلی باد.

ای سردار رشید اسلام و انقلاب، ای زینت و نگهدار دین، ای زین الدین، هنوز ستاره های ماووت و شملچه و مجنون، حماسه آفرینی های تو را می ستایند و به عشق دلاور مردی های تو، بر کوه های غرب و بیابان های جنوب، سوسو می زنند.هنوز دامنه های برف گرفته کردستان و قله های بلندش، رشادت تو را برای هم تعریف می کنند و هنوز دشت های تفتیده جنوب و نیزارهای مجنون، وسعت بی انتهای عشق و بردباری تو را زمزمه می نمایند. نسیم گرم به یاد آن روزهایی که در چفیه ات می پیچد و صورت غبار آلود و مصمم تو را نوازش می کرد، بر خاکریزهای هموار شده می گذرد و خاطرات رشادت و پایمردی تو را ورق می زند. هنوز رودخانه «بهمن شیر» و «اروند» نوای روز جدایی تو را در دل می گذرانند و آرام به یادت اشک می ریزند. داغ تو سردار رشید، پشت همه را خم کرد و چشمان بسیجی ها را بارانی نمود. نامت که گره خورده با رشادت و اشک است، همیشه پاینده باد!

سخن از زین الدین دشوار است؛ سینه ای به پهنای فلک، حنجره ای توانا در برابر بغض و زبانی آزاد، از بند واژه ها می خواهد تا بتوان بیتی از غزل عاشقی اش

ص:130

را معنا کرد. پنجره دل را به روی نامش می گشاییم تا نسیم بهاری یادش، بر بوته های خشک آرزو وزیدن گیرد و دوباره زلال عاطفه را از آبیِ خاطرات به جریان اندازد. سخن گفتن از او دشوار است. او که هیچ رازی از دهلیزهای قلبش بر کسی آشکار نشد. از نور بود و نور صدا ندارد نیمه شب ها بر می خاست و نورانیت قنوتش حفره های شب را روشن می کرد و دور از همه نگاه ها پنجره چشمان را به آسمان تاریک، اما پر روزنه می گشود و از اشکش ملائک وضو می گرفتند و بر او اقامه می بستند. اکنون در برکه شهادت رخ شسته و نامی نیکو و پایدار از او برجای مانده است. بر نام نیکویش، درود.

جوان بود و فقط از جوانی، عشق را با خود به یادگار گذشت. بارها با شیرمردی و شجاعت، لباس مبدّل پوشیده بود و به زیارت دلخواه یک عمر خود رفته بود. به زیارت کربلا. به زیارتی که عمری حسرت آن را به دلداشت. می رفت و به دیدار ققنوس، می رسید و بدون ذره ای هراس، دل از هوس تهی می کرد. سلام خدا بر آن زائر دل شکسته و اقتدا بسته بر نسیم عاشورا، سلام بر زین الدین.

زیرنویس

سالروز شهامت پاسدار شهید و زائر شهید، سردار مهدی زین الدین، فرمانده لشکر 17 علی بن ابیطالب گرامی باد.

سالروز عروج ملائک وش سردار جوان و پاینده اسلام، شهید مهدی زین الدین، فرمانده لشکر 17 علی بن ابی طالب را گرامی می داریم.

ص:131

روز بسیج مستضعفین (5 آذر)

روز بسیج مستضعفین (5 آذر)

گفتار مجری

ای شورآفرین سترگ! ای شعور سبز! ای فرزند انقلاب نور! ای مرید آفتاب! ای بسیجی! کدام قصیده و غزل است که تو را نشناسد؟ کدام حماسه است که گذارش به دستان سبز تو نیفتاده باشد؟ کدام اعجاز است که از پیش چشمان بیدار تو پنهان مانده باشد؟ کدام جاده آسمانی است که به قنوت شبانه تو ختم نشده باشد؟ تو معنی همه گلواژه های ایثاری! تو تغییر همه آیه های ایمانی! تو بسیجی هستی و قلب رهبر برای تو می تپد. سلام و درود خدا بر حماسه ات که جای جای میهن سبزم از آن نشان دارد.

«بسیج مدرسه عشق است» و تربیت یافتگان آن، صلابت و عطوفت را در هم آمیخته اند. آنان ستبری و استواری همه اسطوره های حماسه آفرین تاریخ را دربازوان خود جمع کرده اند و همه حماسه سرایان تاریخ را به ثنای خود وا داشته اند. «بسیج شجره طیبه و میقات پا برهنگان است.» بسیج همنوای ناله های نخلستان و چاه و میراث دار ذوالفقار بی نیام است. بسیج چکیده چهارده قرن عاشوراست و یک تمدن شگرف از آن سوی تاریخ است. سلام خدا بر بسیج و تربیت یافتگان آن و آموزگار بلند اخترش، امام خمینی رحمه الله .

کدام نام آشناتر از «گم نامی» است که در روزگار «بی مهری» جز جاده های عشق و آسمان را نمی شناسد و جز به سفر سرزمین های خلوت خلوص به چیز دیگری نمی اندیشد؟ کدام سخاوت را می شناسید که در نهایت تشنگی، مهربان و بی دریغ، قمقمه آب خود را به اسیری که تا چند لحظه قبل سینه اش را نشانه رفته بود، بدهد؟ کدام لشگری است که همه با اخلاص تمام به دنبال «محو نام» در آن باشند نه «ثبت نام». این ها همه نگریستن از روزنه ای است که به آسمان ختم

ص:132

می شود، این ها همه وصف بسیج و بسیجی است که در عین نام آوری همیشه گم نام است. سلام خدا بر تو بسیجی.

«بسیجی دیده بیدار عشق است» که همواره بسیجی مانده و عطر صلوات همیشه از خاکریزهای وجودش، روح فزای شهر است. چهره ای صمیمی که در عین آرامش، در روزگار بی مهری، چشم فتنه را در آورده است. هرگاه در هنگامه حضور، خطری را حس می کرد؛ یک آسمان خشم و یک کهکشان اعتراض را بر سر ستم، آوار می ساخت و دوباره آرامش می یافت، و بر سجاده به یادگار مانده از شب های خاک و خون جنوب، پناه می آورد. بسیجی، این نام بلند آوازه که بر خورشید نگاشته شده را می ستاییم و حماسه پایان ناپذیر او را سپاس می گوییم.

زیرنویس

روز بسیج، عظمت تبلور یافته در انسان پاک باخته را گرامی می داریم.

بسیجی چشم خدا بر پهنه زمین و آوار خشم بر ستم است روز بسیج را بر پاک باختگان بسیجی تبریک می گوییم.

روز بسیج، رایحه روح بخش آزادگی و عاشورا مسلکی را گرامی می داریم.

بسیجی، آبروی حماسه و چکامه بلند شعر و شمشیر را می ستاییم و حماسه های جاودانش را ثنا می گوییم.

ص:133

پاسداشت شخصیت ها

اشاره

پاسداشت شخصیت ها

زیر فصل ها

الف. شهادت سید حسن مدرس رحمه الله (10 آذر)

ب. شهادت میرزا کوچک خان جنگلی (11 آذر)

ج. شهادت خلبان احمد کشوری (15 آذر)

الف. شهادت سید حسن مدرس رحمه الله (10 آذر)

الف. شهادت سید حسن مدرس رحمه الله (10 آذر)

گفتار مجری

سلام بر تو ای عزم راسخ ایستادگی در برابر طاغوت! سلام بر تو که ابراهیم وار قصد شکستن بُت بزرگ استبداد را داشتی؛ اما عاقبت در آتش نمرود پهلوی بال و پرت سوخت؛ تویی که زندگی خود را وقف ویران ساختن کاخ ظلم و ستم کرده بودی؛ تویی که با پشتوانه ایمان، بدون هیچ ترسی از قدرت پوشالی نمرودیان با تبر یقین در برابرشان ایستادی و خود را فدای راه حق و حقیقت ساختی. نامت گرامی زمان ها باد، ای مدرس انسانیت!

بوف های شب پرست و کور آمدند تا چراغ حقانیت تو را در هیاهوی بال های خاکستری خود خاموش سازند. به تو شبیخون زدند، نترسیدی. گلوله بارانت کردند، ننشستی تبعیدت نمودند. سکوت نکردی و سرانجام آمدند تا برای همیشه، ناله مناجاتت را از دل شب ها محو کنند، غافل از این که زمزمه شبانه مرز شب ها را خواهد شکست و به گوش نسل های آینده خواهد رسید نسلی که بعد ازتو آمدند و تبر خلیلی تو را از گنجینه میراث اندیشه ات بیرون آوردند و ریشه خشکیده طاغوت را زده، همه بت های تزویر و ستم بتکده شان را شکستند. به راستی که تو مدرس انقلاب های بعد از خودت بودی، به درستی که از استقامت تو درس ایستادگی آموختند. سلام بر تو ای مدرس سلام بر تو ای آموزگار! سلام بر تو ای روح بلند استقامت.

مدرس مرد مقاومت بود. مدرسِ استقامت در دانشگاه تمام انقلاب ها بود. ایستادگی او بیرقی بلند بر چکاد جنبش و حرکت نصب کرده بود که راهنمای همه نهضت ها شده بود. او قانون گذاری، مخلص بود؛ اما آن مجلس، در خور قانون

ص:134

مداری و اصلاح طلبی او نبود مدرس را گذشتِ زمان باید تفسیر می کرد و اندیشه نابش سالیان دراز زمان می طلبید تا برای متفکران، شایان درک شود. درک ها عاجز از فهم او بودند. می خواستند ندای او را خاموش سازند؛ ولی موج اندیشه ناب او، توفانی بود که همه فکرهای یخ زده را به حرکت در می آورد و روند نو اندیشی را رونق می بخشید. موج اندیشه اش جاودانه و پیروز دوران ها باد.

زیرنویس

سالروز شهادت مجاهد بی باک تیرگی ها و استبداد، شهید سید حسن مدرس را تسلیت می گوییم.

سالروز شهادت آموزگار ایستادگی در برابر طاغوت، شهید سید حسن مدرس را گرامی می داریم.

سالگرد شهادت معلم خستگی ناپذیر اندیشه های سبز، شهید سید حسن مدرس، گرامی باد.

سالگرد شهادت اسوه قانون مداری اسلامی در عصر بی عدالتی، شهید سید حسن مدرس، جاوید باد.

ص:135

ب. شهادت میرزا کوچک خان جنگلی (11 آذر)

ب. شهادت میرزا کوچک خان جنگلی (11 آذر)

گفتار مجری

هنوز جنگل های سبز گیلان، گوش به آهنگ دلنواز موسیقی گام های رادمردی بزرگ، سپرده که برای آزادی روح سبز میهن، خانه و کاشانه اش را ترک گفت و در جنگل های انبوه بیتوته کرد. مردی استوار که طنین دشمن کش نامش و پژواک گلوله های خشم او، پشت ترس را می لرزاند و سایه رعب بر سر اجنبی می افکند. سردار رشید جنگل، شهید میرزا کوچک خان جنگلی بود که یادش خاطره همه سبزهای سربلند را در نظر می آورد. سالروز شهادت این قهرمان آزادی و آزادگی را گرامی می داریم.

ای روح سبز جنگل! ای افسانه حماسه و دلیری! ای فریاد گر آزادی و آزاد مردی! شکوه نام تو بر پهنه جنگل های گیلان، طنین افکنده و زلال حماسه ات بر پای درختان بلند آن چکیده است و آنان را در برابر تندبادهای پاییز، استوارترین، ساخته است. جنگجوی آزاد بودی که برای آزادی وطن و دین از لوث اجنبی و طاغوت، هرگز تن به آسایش ندادی و توفندگی تو هرگز از دریاها محو نشد، خستگی و گرسنگی و بی پناهی، سر پناهی بزرگ در اعماق جنگل برایت آمادهساخته بود تا حماسه هایت را جاویدتر سازد. رفاه همیشه از گام های نستوهت گریزان بود و راحتی از تن خسته تو به دور، تا آن انجام سرخی که همه رنج های گرامی ات را به آسایشی طولانی و پایدار پیوند داد. نامت بلند و روحت فراتر از نگاه سروها باد!

ای سردار دلیر جنگل! خاطره دلاوری هایت بر برگ های سبز درختان نگاشته شده و شرجی مه آلود جنگل، سپیده دمان برای تازه ماندن حماسه هایت، برگ برگ درختان را با شبنم صبحگاهی می شوید. چنارهای بلند هر بامداد، افسانه تو

ص:136

را در گوش نسیم سرد شمال نجوا می کنند و به آغوش کوهستان می فرستند و رودها، هر روز با تو تکرار می شوند تا مبادا غباری از ما بر نام تو بنشیند. نامت همیشه همنشین طراوت باد، ای سردار پیروز جنگل!

چه سنگین است صدای گلوله بر خواب آرام جنگل. چه آزاردهنده است صدای چکمه های اشغال گر و سیاه بر دل سبز سپیدارها؛ اما تو ای سردار سرافراز جنگل! به پا خاستی تا صدای نفرت انگیز چکمه ها و زوزه گلوله ها را در جنگل های ایران بخشکانی و طنین تکبیر و استقلال را بر شاخه درختان جنگل بیاویزی تو روح سبز ایرانی آزاد، هستی که هرگز ننگ تجاوز را بر خود نپسندیده است و از خون تو، جنگل به پاخاسته و ریشه علف های هرزه را خشکانده است هر درخت مزار سبز اندوه توست که جان در راه ایمان و وطن گذاردی. روحت شاد.

زیرنویس

سالروز شهادت سروقامت ترین مرد جنگل، شهید میرزا کوچک خان جنگلی را گرامی می داریم.

سالروز حماسه و شهامت روح سبز جنگل و طنین سرخ آزادی، شهید میرزا کوچک خان جنگلی، گرامی باد.

ص:137

ج. شهادت خلبان احمد کشوری (15 آذر)

ج. شهادت خلبان احمد کشوری (15 آذر)

گفتار مجری

آن روزها، که اشک ها و لبخندها به هم می پیوست و سرو قامتان این دیارِ شقایق فام، با عبوری شهاب گونه از آسمان، خط سرخی به جای می گذاشتند، آن روزهای سرشار از صمیمیت، آن روزهای آب و آیینه و قرآن، ققنوسی دیگر بر فراز آسمان بال گشود و از کهکشان خاکیان گذشت و به محضر افلاکیان رسید. خلبان شهید احمد کشوری در حماسه های خویش جاودانه شد و از پرنده آهنین خود، بر هودج شهادت نشست و تا بی نهایت نور پر کشید. یادش که یاد آور همه پروازهای سرخ است، گرامی و پاینده باد.

ای ققنوس بلند آشیان! ای سیمرغ بلند پرواز! کوه ها و دشت ها، حدیث شوق تو را آواز وا می گویند. پرستوها، هر روز، بامداد را با پروازی که تو به آنان آموختی. حس می کنند و نسیم، هر پگاه، نوای غریبانه کوچ تو را از میان ماهورها، در نای خود می دمد. غروب، یاد و خاطره تو را در جام افق می ریزد و سرخ، آن را می پوید. نامت ای پرنده شهید، هرگز از دفتر غروب و نسیم و پرستو، دور مباد!

کشوری، پرنده ای پرواز آشنا بود. هر روز، بر بال آهنین سیمرغِ خشم خویش می نشست. و پرواز را به خاطر می سپرد. اوج می گرفت و هر چه آتش در ترکش خشم خویش داشت، بر سر اهریمن فرو می ریخت و دوباره فرود می آمد. لحظه ای اندیشه پرواز رهایش نمی کرد؛ اما با هر اوجی، فرودی است و باید دوباره در میان خاک نشینان، لانه کرد. اندوه ماندن، سرشارش کرده بود و از حسرتِ هجرت، لبریز شده بود. این بار نیز بر پرنده پولادین خود نشست و این آشنای قدیمی پرواز، دوباره بر آسمان پر گشود. در آفتاب، خیره شد و در هنگامه نبرد. زیر چکاچک آتش و پرواز، آرزویی در دلش موج زد و از روح پرواز،

ص:138

اوجی بی فرود، تمنا کرد. چشمانش درخشید و در خورشید گره خورد و بی فرود، تا بی کران اوج گرفت. یاد و خاطره دلاور مردی و اوج بی فرود او را گرامی می داریم.

زیرنویس

سالروز شهادت ققنوس بلند آشیان عزّت خلبان شهید احمد کشوری را گرامی می داریم.

سالروز عروج بی افول و پرواز بی فرود سیمرغ میدان های نبرد، خلبان شهید احمد کشوری را گرامی می داریم.

ص:139

روز دانشجو (16 آذر)

روز دانشجو (16 آذر)

گفتار مجری

دانشجو، مظهر اقتدار و بالندگی یک ملّت سرافراز است. آیینه ای در مقابل آیینه پاکی و دانش و کانون تکرار نشاط و پیشرفت در آوردگاه علم و اندیشه و عرفان است، و امروز، روز دانشجوست؛ روز پاس داشتن جایگاه وارسته دانایی و روز سپاس و ستایش از عزم بی کرانه او در آموختن دانش و اندوختن معرفت. روز دانشجو را به همگی دانشجویان مؤمن و کوشای میهن عزیزمان، ایران سرفراز، تبریک عرض می کنیم.

دانشجو، اقیانوسی موج خیز از عطش دانش و تشنگی معرفت است که همیشه، با نشاط و افتخار به امید به فردایی روشن، می جوشد و می خروشد و مرداب های درماندگی و نیاز را، با آبیِ توفنده خود، شسته، خس و خاشاک وابستگی را از جای بر می کَنَد. دانشجو، کانون جویندگی و یابندگی است که بهاری ترین روزهای زندگی خود را صرف حرکت و جنبش می کند و از اقیانوس پر تلاطمدانش، گوهر سرافرازی و استقلال میهن سبز خویش را به ارمغان می آورد و خورشید بی نیازی وطن خود را خوشه چین نشاط و تلاش خود می نماید. روزت مبارک باد ای کانون جویندگی!

کوچه ها و خیابان ها، عزم و اراده تو را در روزهای ایستادگی در برابر ظلم و استبداد به خاطر دارد و طنین تکبیر تو را در خود حفظ کرده است. دانشگاه، این سنگر جانبازی و فداکاری، خروش دستان و حنجره آزاد تو را در ذهن خود حک کرده است؛ آن روز قلم بر زمین نهاده و اسلحه بر دوش گرفته بودی و بر دامان شب گرفته میهن، رنگ سرخ شفق می پاشیدی و به امید فردایی آفتابی، شب را هراس ماندن می دادی. فداکاری ات را سپاس و عزم و اراده ات را ستایش می گویم.

ص:140

افتخار ملّی، از خرمن شما دانشجویان خوشه می چیند و عزت و سربلندی، از آبی عزم و نشاطِ آسمان شما می بارد. فرداهای سبز، دست امید به دامان شما دراز کرده و نیازهای فردا، چشم انتظار، به تلاش بی درنگ و خستگی گریز شما دوخته اند. ایرانی سربلند و آباد، در جاده روشنِ اندیشه های تو به انتظار نشسته و ایرانی، به تماشای نگارخانه تلاش و فداکاری تو در فردایی آباد و روشن، برخاسته است. سرسبزی فردا، مدیون همّت و غیرت و ایمان امروز توست، ای دانشجو. روزت گرامی و عزمت بی کرانه باد!

زیرنویس

روز دانشجو، روز تکرار آینه های ایمان و دانش، بر دانشجویان مبارک باد.

روز دانشجو، کانون جویندگی و یابندگی را گرامی می داریم.

ای دانشجو، ایران فردا، به عزم و نشاط تو امیدوار است.

روز دانشجو، روز سپاس و ستایش از عزم بی کرانه دانشجویان، گرامی باد.

ص:141

آغاز انتفاضه فلسطین (18 آذر 66)

آغاز انتفاضه فلسطین (18 آذر 66)

گفتار مجری

دیگر نه بهانه ای برای گریستن باقی مانده، نه حرفی برای آه و نه بغضی برای سودا، دست به عصای کدام واژه بیاویزم؟ این جا دیگر نه سر پناهی باقی مانده که خمپاره ها مستقیم بر فرق ها ننشیند و نه سنگی که سد راهشان شود. آوار نامردمی است که بر سرمان فرود می آید و خروار خروار قساوت که کودکانم را در خون شناور می کند. این جا فلسطین است. پاره ای از جگر اسلام که این گونه پاره پاره شده است و امروز، آغاز حرکت سرخ ماست.

از جنس اشکم، خاکی تر از گردوغبار پریشان «غزّه» و دلتنگ تر از غروب های غمگین «رَفَح». از جنس پروازم؛ پرواز گنجشکان بی آشیانه «اریحا» می خواهم از این جا دری به بهشت باز کنم. تا فردا چشمان بی فروغم به طلوع آتشین آفتاب پیروزی آویخته شود. این جا سرزمین من است. سرزمین زیتون های بهشتی؛ اما در سرزمین خود غریبم. از جنس شیشه احساسم که در مسیر گلوله های اهریمن قرار گرفته است. از جنس بغضم، بغضی به سنگینی پرواز، مانده در قفس و اینانتفاضه است که روزی در همه قفس ها را خواهد گشود. به نامت امید بسته ام و برای دستان سبزت دعا می کنم، ای انتفاضه!

سنگ ها از دستان پر از بغض تو به پرواز در می آیند و آسمان غارت شده سرزمینت را می پیمایند و بر بدنه پولادین تانک ها فرود می آیند. آن ها آمده اند تا کودکانت را با گلوله، آرام کنند و سقف خانه ها را با خواب خوش نوجوانانت آشنا سازند. نوجوانانی که دیگر نشاط بازی ندارند و با مرگ زاده شده اند و در تهاجم گلوله ها، پیچ و تاب می خورند و در سرخی خون خود می آرمند؛ همان رنگی که

ص:142

در پرچم تو درخشنده ترین است. سال هاست که این قصه ادامه دارد. سنگ پرتاب می کنی و گلوله ای، مرغ دلت را آزاد می کند و بر بستری از سرخ می خوابی. نیلوفرانه قد می کشی و در صبح ترین نقطه بهشت جاودانه می شوی. نامت افتخار فلسطین و راحت جاودانه تاریخ باد.

سلام بر غرش تو هنگامی که سنگ به سوی اهریمن پرتاب می کنی. نامت را که آواز می کنم؛ سرودی از ایستادگی آغاز می شود. سلام بر تلاطم سرمستانه و سوختن عاشقانه ات. جای تو در دخمه تاریک و فراموش شده سکوت و سازش نیست. فریاد تو را نمی شود در بند کشید. پرواز روحت را نمی توان باز داشت و صاعقه ای که از دستانت بر می خیزد، نمی شود آرام نمود. تو روح موجی! تو فریاد قدسی! که درنگ و خاموشی سزاوار تو نیست. ای برادر فلسطینی ام.

زیرنویس

سالروز آغاز انتفاضه قبیله اندوه و اهالی سرزمین زیتون گرامی باد.

انتفاضه ساکنان سرزمین مقدس شکوفه های زیتون، امید رهایی قدس عزیز است.

سالروز آغاز انتفاضه فلسطین، نوید بخش فرو ریختن استکبار و صهیونیسم گرامی باد.

ص:143

پاسداشت شخصیت ها

اشاره

پاسداشت شخصیت ها

زیر فصل ها

الف. رحلت آیه اللّه العظمی اراکی رحمه الله (18 آذر)

ب. ارتحال آیه اللّه العظمی گلپایگانی رحمه الله (18 آذر)

ج. شهادت شهید محراب دستغیب رحمه الله (20 آذر)

الف. رحلت آیه اللّه العظمی اراکی رحمه الله (18 آذر)

الف. رحلت آیه اللّه العظمی اراکی رحمه الله (18 آذر)

گفتار مجری

دیری نیست که از میان ما سفر کرده ای و به سوی جایگاه ابدی خود شتافته ای. افتخارمان این است که در عصر حیات پر فروغ تو می زیسته ایم و در سایه سار فیض الهی تو ایام گذرانده ایم. تو ای مجتهد بیدار زمانه که همواره پاسخی بر خواهش های روحانی ما بوده ای و از چشمه سار مرجعیت و رهبری دینی تو، شکوفه های ایمانمان به بار نشسته است. درد کشنده بی تو بودن را حس می کنیم و می سوزیم و می سازیم. ای شیخ فقها و مجتهدین! ای آیت بصیرت و تقوا! هجران تو پیر طریقت را، بر قلب های سوخته و بی قرار تسلیت می گوییم.

خطه «اراک» بالنده از تابناکی ستاره ای پر فروغ در آسمان اجتهاد و فقاهت حضرت آیة اللّه العظمی اراکی رحمه الله است که شیخ الفقها و المجتهدین نام گرفت؛ چراکه پیر دانای شریعت و مرشد راهنمای طریقت بود؛ اما در غروبی غم انگیز آن گاه که دل ها خرسند از پیروی و تقلید او بود، به یک باره خورشید روشنگر و عالم تابش، در هاله ای از ابهام و تیرگی فرو رفت و پیروان و مقلدان خود را در تاریکی هجران خود باقی گذاشت و جهان تشیع و فقاهت را در سیاهی ماتم و اندوه جدایی از راهبری عالمانه و زعیمانه اش فرو برد. نام این بزرگ آیت علم و عرفان و شریعت را می ستاییم و سالروز ارتحال ملکوتی اش را تسلیت می گوییم.

آیت اللّه العظمی اراکی رحمه الله عزمی پایدار بر انجام دادن واجبات و ترک محرمات داشت تا جایی که به مستحبات نیز مانند واجبات عمل نموده، مکروهات را به سان محرّمات، از دامان تقدس خود دور می داشت نمونه کاملی از انسان وارسته بود. او ستونی محکم برای آسمانی از معارف و اندیشه های ناب اسلامی بود که بر پایه وجود پاک و مقدس ایشان استوار بود. او همیشه پاسخ گوی شبهات و

ص:144

ایرادهایی بود که بر کیان اسلام و تشیع از ناحیه بد سیرتان کوردل می نشست. هم آنان که چشم دیدن اعتلای فرهنگ غنی و استوار شیعه را نداشتند و همواره در کمین ارزش های اسلام و تشیع و انقلاب بودند؛ اما چشمان همیشه بیدار این زعیم توانا و مجتهد آگاه، همیشه دست تعدی و تجاوز آنان را از دامان معارف ناب اسلام و شیعه باز می داشت. او یاور همیشگی اسلام و انقلاب بود و لحظه ای از صف هواداری پیر جماران جدا نشد و او را در پیچ و خم گذرگاه های سخت انقلاب تنها نگذاشت و چون چراغی فروزان فرا راه ملّت روشنگری می کرد. نام مجتهد بزرگ جهان اسلام، حضرت آیة اللّه العظمی اراکی رحمه الله تا ابد بر پیشانی انسانیت جاودانه باد.

زیرنویس

سالروز ارتحال ملکوتی مجتهد وارسته و ستاره تابناک آسمان فقاهت، حضرت آیة اللّه العظمی اراکی رحمه الله را تسلیت می گوییم.

سالروز رحلت دریغ انگیز و توان فرسای زعیم بیدار، حضرت آیة اللّه العظمی اراکی رحمه الله را تسلیت می گوییم.

سالروز در گذشت پیر دانای شریعت و مرشد راهنمای طریقت، حضرت آیة اللّه العظمی اراکی رحمه الله گرامی باد.

سالگشت هجران شیخ فقیهان و زعیمان انقلاب حضرت آیة اللّه العظمی اراکی رحمه الله جاودانه تاریخ علم و اجتهاد باد.

ص:145

ب. ارتحال آیه اللّه العظمی گلپایگانی رحمه الله (18 آذر)

ب. ارتحال آیه اللّه العظمی گلپایگانی رحمه الله (18 آذر)

گفتار مجری

سال ها پیش در چنین روزی، زمین در غم از دست دادن عریزی، در ماتم فرو رفت و آسمان فقاهت و زعامت شیعه، بر فقدانِ او گریست. عزیزی که صدای ناله جانسوزش را فقط ستاره ها در تاریکی شب می شنیدند مردی که بر سر سجاده شب زنده داری می ایستاد و با معشوق ازلی خود رازِ دل بیان می کرد؛ سیدی از تبار هابیل؛ مرشدی از قبیله عشق بود. مرحوم حضرت آیة اللّه العظمی گلپایگانی رحمه الله در چنین روزی برای گرفتن اجر سال ها شب زنده داری و راهبری، به آستان ملکوتی حضرت حق شتافت. سالروز ارتحال این عالم ربانی را به پیشگاه امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و امّت خداجوی شیعه تسلیت عرض می کنیم.

ای روح مسیحایی بهار! ای معجزه بزرگ پارسایی! ای آموزگار اخلاق پسندیده! سطر سطر زندگانی پر برکت تو، معلم خوبی هاست و هر قطره از بیکرانه وجودت دریایی از دین باوری و خدا محوری است. آیه های عبادت تو،تلاوت گر کتاب پاکی ها، و مویه های شبانه ات، تفسیر گر کتاب نیاز به بارگاه حق است. تو خود، آیه ای از نور بودی که دل بی قراران را شفا می داد؛ اما اکنون تنها تمثال نورانی تو، مخاطب دل داغ دیده بی قراران است. نوای تو خاموش شده، ولی هرگز از بین ما نرفته است. مانند خورشیدی پشتِ ابرهای تیره، هرگز از درخشندگی نمی افتی. روح مقدس و روان مطهرّت را می ستاییم و به امید شفاعت تو در پیشگاه جدت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بر تو درود می فرستیم.

ای سیّد خدایی، ای فرزند رسول اللّه، ای مجتهد سترگ، شهر کریمه اهل بیت علیه السلام فاطمه معصومه علیه السلام هنوز خاطره عرفان و تقدس بی منتهای تو را در سینه دارد. ضریح نورانی دختر موسی بن جعفر علیه السلام هنوز نشان بوسه هایت را

ص:146

زنده نگه داشته است و سنگفرش مسجد اعظم، هنوز گام های نورانی ات را به یاد دارد. ای مرجع بزرگ و ای پژواک رسای حق طلبی در قرن حاضر! تو دلگرمیِ شعاع بی نهایت آن آفتاب بودی که از مشرق جماران می تابید. تو پشتوانه مرجعیت و فقاهت بودی. سلام ما خاک نشینان و وامداران معنویت خود را در بالاترین درجات بهشت پذیرا باش!

ای فقیه پارسا، ای ثانی روح اللّه، هرگز فراموش نمی کنیم افق بلند نگاهت را که از دریای یقین بر می خاست ای سید نورانی، ای فرزند زهرا، بعد از هجران آفتاب حضور تو، همه غم ها را از دلمان می سترد و رایحه بودن با روح اللّه را در دل ها زنده می کرد. هرگز فراموش نمی کنیم آن نمازی را که به امامت تو، بر پیکر آفتاب خواندیم. آن روز که هزاران هزار دل داغدیده در سوگ آفتاب جماران، به تو پناه آورده بود تو یاد آور نورانیت آفتاب بودی؛ اما اکنون به لقای او شتافته ای و ما را در خاموشی فقدان خود فرو برده ای. ای آیت بلند عرفان، فردای قیامت شفاعت ما را پیش آفتاب بنما!

زیرنویس

سالروز ارتحال جانسوز سید کروبیان آسمان و آیت عظیم عرفان، آیة اللّه العظمی گلپایگانی را تسلیت می گوییم.

سالروز رحلت جانفرسای ثانی روح اللّه و فرزند رسول اللّه، مجتهد سترگ قرن، حضرت آیة اللّه العظمی سید محمّد رضا گلپایگانی را تسلیت می گوییم.

ص:147

ج. شهادت شهید محراب دستغیب رحمه الله (20 آذر)

ج. شهادت شهید محراب دستغیب رحمه الله (20 آذر)

گفتار مجری

بار دیگر محراب، نوای ناله دارد و باز در سوگ سیدی نورانی، مویه می کند. سیدی از تبار اسماعیل که محراب، قربانگاه وصل او شد. سیدی بزرگوار که دستی بر آسمان غیب و پایی بر زمین خاکی داشت. سیدی اهل قلم، که برگ هایی سبز از او به یادگار مانده است. سیدی اهل اخلاق و عرفان که آموزگاری کامل در پارسایی بود. سومین شهید پر کشیده از محراب، آیة اللّه دستغیب شیرازی که شهادتش در رواق نماز، گویای اخلاص و پارسایی او بود. یادش گرامی باد.

سومین شهید محراب، آیة اللّه دستغیب شیرازی، روحی متلاطم و خدا ترس داشت و استاد وارسته اخلاق و تهذیب نفس بود. ساعاتی پیش از شهادت در محراب آدینه، رؤیایی صادقه دیدگانش را فرا می گیرد و نا آرام، از خواب بر می خیزد. او رؤیای خوش پرواز را در آینه پندار می بیند. خرسند و ناآرام، بر بستر می نشیند و مدام ذکر و زمزمه سر می دهد. کفش های تقدیر را می پوشد و بهآغوش رضای الهی می شتابد. وعده دیدار، در محراب نماز بود. شالش را محکم به کمر می بندد و علی وار خود را برای مرگی سرخ آماده می سازد و لحظه ای بعد، صدایی مهیب بر می خیزد و از میان دود و آتش، صدای بال ملائک به گوش می رسد که به استقبال روح ملکوتی او می آمدند و دسته ای دیگر، بال هایشان را بر رواق شهادت و سجاده نیایش او می ساییدند. یادش جاودان و نامش چون آفتاب بلند باد.

در یکی از روزهای پاییزی، آن روزها که در برگ ریزان، شاخه های طراوت برهنه می شدند، مردمی از قبیله نور طراوتی بهاری به پاییز بخشید و رایحه دل انگیز شهادت را در اعماق حفره های سرد، به مشام گلبوته های خشک رساند و آن ها را شادابی دیگری داد. مردی که نگاهی فراتر از آفتاب داشت و پرتوهای آن، همه پنجره ها را روشن می کرد؛ آن هم در روزگار خزان زده نان و آتش که هر

ص:148

لحظه، خبرِ پرکشیدنِ پرستویی عاشق، قلب بهار را جریحه دار می کرد. اینک نوبت به هجران پروانه پیر و عاشقی دیگر رسیده بود که باید در محراب نماز به سجده خون می رفت. او سومین مسافر محراب بود که در سجده ای طولانی و خونین، التیام یافت و به دیدار حق شتافت. سلام بر سجده واپسین نمازش.

زیرنویس

سالروز شهادت سومین سینه سرخ پر کشیده از محراب، شهید آیة اللّه دستغیب شیرازی، گرامی باد.

سالروز عروج خونین پروانه پیر و دلسوخته محراب، شهید آیة اللّه دستغیب را گرامی می داریم.

سالگشت شهادت سومین آموزگار پارسایی در محراب حق، شهید آیة اللّه دستغیب را گرامی می داریم.

ص:149

روز پژوهش (25 آذر)

روز پژوهش (25 آذر)

گفتار مجری

پژوهش، کاوش در بی کرانه دانش است. و پژوهشگر، پرنده ای سبک بال است که از لایه های ابر گرفته آسمان دانش، می گذرد و خود را به اوج دانایی و معرفت می رساند. پژوهشگر، روح پویا و جوینده ای است که پوسته های جهل را شکافته، به قنات جاری علم دست می یابد و تا چشمه جوشان آن را بر کویر تشنه خویش جاری نسازد، آرام نمی گیرد. روز پژوهش را به همه پژوهش گران ارجمند و عزیز میهن اسلامیمان تبریک عرض می نماییم.

به امید روزی پر بار، از دانایی و شناخت و در صبحی روشن، چشم می گشایی، و گام در مسیری سبز می گذاری و به سرزمین کهن دانش می رسی و با کوله باری پر از علم به سوی آینده های درخشان به راه می افتی. فرشتگان به استقبال تومی آیند و بال های خویش را زیر گام هایت می گسترند(1) و تاجی از رحمت خدا را که از آسمان ها برای تو طلب کرده اند، بر سرت می نهند و بهشت، پیشاپیش، خود را آماده دیدار تو می سازد که پیشوایان دین، فرموده اند: «راه بهشت خدا، از دیار علم می گذرد».(2) ای تلاش گر وادی دانایی، شیرینی دانش و حلاوت پژوهش گواراتان باد.

پژوهش در دیار دانش، صید آهوان گریزپای «پاسخ» از دشت پهناور «چرا»های زندگی در دنیا و حیات آخرت است که دست توانای پژوهشگران، آن را صید دام خویش کرده، چراغی فراسوی زندگی مادّی و معنوی انسان ها می نمایند. در حقیقت، آنان با فداکاری، سرمایه عمر خویش را صرف دانایی


1- میزان الحکمه، روایت 13477، به نقل از گلبرگ معرفت شماره 23.
2- میزان الحکمه، روایت 13482.

ص:150

خویش و بشریت کرده و او را در کوره راه های زندگی راهنما شده اند، و به منزلگاه سعادت رسانده اند. روز پژوهش را به همگی این تلاشگران خستگی ناپذیر تبریک می گوییم.

موفقیت انسان ها در عرصه های مختلف زندگی، مرهون تلاش های بی دریغ و خستگی گریز چشمان بیدار و دستانی تواناست که شب ها را تا به صبح، در پی گشودن رمزی از هزار توی دانش، بی خوابی می کشند و گوهر تجربه را از اعماق ژرف ترین اقیانوس ها، بیرون آورده، چون مشعلی تابناک فرا راه بشر می فروزاند. عطش بیداری و بیدارگری، خواب از چشمان پژوهنده ربوده است و بشریت را با مجاهدت خاموش و بی دریغ خود، رهنمایی می کند. درود بر روح خستگی ناپذیر و تاریکی ستیز شما پژوهشگران ارجمند.

پژوهش با تاریخ وزین و پر بار تمدن ما آشنای دیرینه است و در آسمان خود، بسیار ستارگانی از مشاهیر ادب و هنر و دانش را جای داده است که از جام دانش بسیار نوشیدند، ولی همیشه روح بلند آنان، به این جام سرشار تشنه ماند. زلال دانش گوارای وجود همگی شان و لوح زرین دانش هماره تابنده از نامشان باد.

زیرنویس

روز پژوهش، روز سپاس و ستایش از تلاش بیدارگران اقلیم آفتاب، مبارک باد.

روز پژوهش، روز ارج نهادن به مقام شامخ تشنگان همیشه سیراب جام دانش، گرامی باد.

روز پژوهش، گاهِ تجلیل از رهروان همیشه سرزمین دانش را به پژوهشگران عریز تبریک عرض می کنیم.

ص:151

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

شهادت شهید مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه (27 آذر)

گفتار مجری

حوزه در ماتم و دانشگاه در سیاهپوشی، فرو رفته است و هر دو، خاطرات شمعی پرسوز و گداز را از دل می گذارنند؛ شمعی که تمام هستی خود را فدای وحدت گل و بلبل کرد؛ تاریکی ها را با تابش خود سوزاند و سرانجام نیز در این راه، جان داد؛ شمعی عاشق و شب افروز که دغدغه ای جز برقراری پیوند بین دل های عاشق و اندیشه های سبز نداشت. شهید مظلوم دکتر محمد مفتح به وحدت حوزه و دانشگاه معنا بخشید و با شهادت خود بین این دو پایگاه دانش و بینش همبستگی ایجاد کرد و طلسم جدایی را با خون خود شکست. یادش گرامی باد!

ای بت شکن، دانشگاه چگونه، درس های تاریخ ساز تو را از یاد ببرد و حوزه چگونه هجران تو را باور نماید؟ در آن روزهایی که اندیشه های گمراه و قلم های شکسته، نغمه جدایی دین از دانش را سر می دادند، کلام دل نشین تو بود که پلیبین محفل های نورانی دینی و مجمع های پربار علمی ایجاد می کرد و بت جدایی دین از دانش را شکست. اندیشه پر فروغ تو بود که با تار دین و پود دانش زیباترین تن پوش را بر قامت اندیشه ها پوشاند و معنویت دین را به نورانیت دانش پیوند داد. سلام و درود بی پایان بر تو که شمع فروزان حوزه و دانشگاه بودی. ای شهید روشنگر!

نامت ای مفتح، بر پیشانی انقلاب فرهنگی حک شده و راهت پیوند دهنده حوزه و دانشگاه است. قلم توانا و اندیشه جاوید تو تمام طلسم های جدایی طلبی را شکست و ایران فردا را با دوبال قدرتمند حوزه و دانشگاه به پرواز در آورد و به اوج رساند. اندیشه ناب تو بود که این دو مشعل فروزنده را در کنار هم، فراسوی

ص:152

پیشرفت میهن اسلامی ما قرارداد و پرچم افتخار و سربلندی را به اهتزاز در آورد. دست توانای تو بود که در باغ تاریخ انقلاب، گل وحدت بین شیعه و سنی و وحدت بین کشورهای اسلامی را رویاند و به سوی آینده ای پربار، پلی از نابترین اندیشه ها زد. یاد و نام و راهت جاوید دوران باد.

شهید مفتح، شهید عرصه اندیشه و پیکارگری با جهالت بود، مبارزی سپیدسیرت بود که کوردلانِ دین ستیز از سلاح قلم او زخمها خورده بودند و در دوزخی از آتش زبان و قلم او می سوختند. سرانجام قلم شکسته و ناتوان خود را بر زمین انداخته، با گلوله به ستیزه جویی با او پرداختند و اندیشه سبز او را در سرخی نشاندند. خون پاکش را بر سنگفرش دانشگاه به جریان انداختند. آن ها می خواستند با کشتن او شیرازه دین و دانش را از هم بگسلند؛ اما خون او، پیوندی ناگسستی بین گلستان دین و عندلیبان دانش ایجاد کرد و این دو سنگر انقلاب، تا همیشه، نام او را بر بالای کتیبه خود حک کردند. نامش جاوید، یادش گرامی و پیکارش پاینده تاریخ باد.

زیرنویس

سالروز شهادت اسطوره دانش و بینش و استاد حوزه و دانشگاه، شهید دکتر محمّد مفتح، گرامی باد.

سالروز شهادت شمع سراپا سوخته وحدت بین پروانه های عاشق حوزه و گل های معطر دانشگاه، شهید دکتر مفتح را تسلیت می گوییم.

سالروز شهادت معمار زبردست پیوند معنویت و دانش و روز وحدت بین حوزه و دانشگاه گرامی باد.

ص:153

ولادت حضرت عیسی مسیح علیه السلام _ عید کریسمس (4 دی)

ولادت حضرت عیسی مسیح علیه السلام _ عید کریسمس (4 دی)

گفتار مجری

ستاره ها در بی قراری، پلک می زنند و زمان، آرام گام بر می دارد. بیت المقدس، لحظه شماری می کند و، مریم در اندیشه است. کودکی زیبا، طلسم انتظار را می شکند و پیام آور صلح و دوستی، می شود. میلاد مسعود حضرت عیسی مسیح علیه السلام را تبریک می گوییم.

مسیح آمد، با دست هایی لبریز از «عاطفه» با رایحه ای به لطافت همه گل های یاس و اطلسی. مسیح آمد، با نگاهی به گرمای آفتاب که در آینه چشم ها می تابید و نوید آزادی و صلح می داد. مسیح آمد و همه برف های کوهستان ستم را آب نمود و مسیح آمد و از پس سال های تازیانه وبردگی، به سان چراغی فروزان، فراسوی قرن ها، پرتو افشانی کرد. آمد و با نفس پاکش، در کالبد مرده روزگار دمید ودرهای بی درمان را، با دست معجزه خویش التیام بخشید. میلاد با سعادت حضرت عیسی روح اللّه علیه السلام را تبریک عرض می کنیم.

ای روح خدا! ای کلمه تابنده و متبرک خدا! ای عیسی! از جاده های سرد و تاریک کوهستان، تابناک و پر فروغ و رسیدی و از میان سبزه زاران گذشتی و خود را به نگاه های عاشق و منتظر صلح، رسانیدی. در آغوش مادر، شهادت به رسالت و بندگی خود دادی و پایه های حکومت دگر باوران را ویران ساختی و با دست اعجاز، به درمان پیکرهای خسته و دردمند پرداختی. آمدی و چون ستاره ای، خبر از طلوع آفتاب آخر الزمان، احمد صلی الله علیه و آله وسلم فرستاده پاک خدادادی و پایه های حکومت جهانی او را محکم ساختی. سلام و درود خدا بر تو، آن لحظه ای که متولد شدی، آن لحظه ای که به آسمان ها پر کشیدی و آن روز که به همراه تک سوار سفیدپوش، از مغرب طلوع خواهی کرد.

ص:154

ای ماه تابان مغرب! ای مسیح مقدس! در آن سوی مرزهای آیین ورزی، امروز به یاد تو درخت های کاج را آذین می بندند و جشن می گیرند؛ اما درخت جان ها، خاموش و بی برگ در سیاهی ظلمت فرو رفته و عید ولادت تو بهانه ای برای فرو رفتن بیشتر در مانداب تباهی و فساد شده است. در آن سوی مرزهای عقیده، از تو جز نامی، باقی نمانده است و روز ولادت تو، دست نوازش بر سر هیچ یتیمی کشیده نمی شود. در آن سوی مرزهای روشنی، خبری از فروغ نجات بخش دین تو نیست. این، نویدی نبود که از حنجره تو بلند شد و آن آیینی نیست که از آسمان ها آوردی. یکشنبه ها عطری از نام تو ندارد و ردپایی هم از راهت باقی نمانده است. سلامت باد ای کلمه موعود که به همراه آفتاب «مغربی» طلوع می کنی و آیین خود را در دین حق تجلّی می دهی.

زیرنویس

میلاد خجسته مسیح صلح و آزادی، حضرت عیسی علیه السلام مبارک باد.

درخشش روح خداوندی در تندیس عیسی روح اللّه گرامی باد.

خجسته زاد روز اقتدا کننده بر خورشید موعود و تک سوار سفید پوش، حضرت عیسی مسیح علیه السلام تبریک می گوییم.

ص:155

روز نهضت سواد آموزی (7 دی)

روز نهضت سواد آموزی (7 دی)

گفتار مجری

نهضت سواد آموزی، نهضتی دیرپاست که نخستین بیرق آن با دستان خورشیدی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بر چکاد اسلام کوبیده شد و اولین شعار فرهنگ، را اسلام سر داد تا با هر گونه سیاهی و تاریکی مبارزه کند و جان ها و اندیشه ها را از ضلالت گمراهی و نادانی نجات بخشد. روز نهضت سواد آموزی که چکیده اولین شعار اسلام و مبارزه با نادانی است گرامی می داریم.

تاریخ گواهی می دهد که بزرگ فرستاده الهی، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم، چقدر توان خویش را صرف دور ساختن تاریکی نادانی از آسمان اندیشه ها و ذهن ها می کرد. این خورشید عالم تاب، در پرتوهای گرم خود، نهال جان ها را به سوی رشد و یادگیری فرا می خواند و در نصایح روشنی بخش خویش، همگان را سفارش به رهیدن از شب تاریک بی سوادی می فرمود و توصیه به فراگیری، حتی در آن سوی دیوارهای بلند چین می نمود. هرگاه امیری از دشمن، که بهره ای از خواندن و نوشتن داشت، به دست توانای ایشان می افتاد، سند آزادی او را باباسواد کردن ده نفر از مسلمانان امضا می نمود. این گونه ایشان از شمشیر بران خویش برای تاباندن نور دانش بر دل ها، بهره می برد. نهضت سواد آموزی، نهضتی آغازین از اعماق تمدنی ژرف و فرهنگی هزار و چند صد ساله است. روز سواد آموزی را گرامی می داریم.

چشم داشت اما، با کاغذی کوچک در دست، سرگردان و بی هدف در خیابان های خلوت می گشت و به دنبال چشمی بینا، بود تا سرّ نوشته های کاغذ را که چیزی از آن نمی فهمید، بگشاید. خسته و درمانده، کوچه های تاریک و خلوت

ص:156

را پشت سر می گذاشت تا با سوادی را بیابد. زانوان فرتوتش، دیگر توان نداشت، در گوشه ای نشست و ناگاه کودکی دبستانی، پیش پایش سبز شد و نوشته های تکه کاغذ را برایش خواند. سرش را از خجالت پایین انداخت و بر سن کم آن طفل غبطه و بر عمر هدر رفته خود حسرت خورد. سرگردانی یک عمر، کلافه اش کرده بود. تصمیم خود را گرفت و صبح فردا به جمع بینای دوستان پیوست.

امروز روز نهضت سواد آموزی است؛ روز مبارزه با تاریکی و نابینایی؛ روز بهره بردن از نعمت چشمانی بینا و بیدار است؛ فرد بیسواد مانند انسانی نابینا است که همواره محتاج چشم دیگران است. بیایید امروز، شکر نعمت الهی را به جای آوریم. روز سواد آموزی را به همگی شما سوادآموزان تبریک عرض می کنیم.

زیرنویس

روز نهضت سواد آموزی، نهضتی آغازین از اعماق تمدن ژرف اسلام را گرامی می داریم.

روز سواد آموزی، روز شکست فرهنگ سکوت و تکیه بر رأی دیگران گرامی باد.

بی سوادی والدین، بزرگترین عامل افت تحصیلی دانش آموزان است.

ص:157

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

شهادت آیة اللّه غفاری (7 دی)

گفتار مجری

آسمان در غم از دست دادن ستاره ای دیگر، چهره درهم کشیده، خاطرات او را از، پیش روی می گذراند و غمگنانه می سوزد؛ مجاهد مردی بی باک که دستی توانا در عمران و آبادی و حنجره ای آزاد در بیان حق و غزمی پولادین، در برابر شکنجه های طاغوت داشت؛ مرحوم آیة اللّه شهید حسین غفاری رحمه الله که سیزده سال را در مبارزه و اسارت گذراند و در طول سال ها شکنجه و آزار، حسرت یک آه را بر دل دژخیمان پهلوی گذاشت، در چنین روزی در سرداب های تاریک و مخوف رژیم، تن پوش شهادت را بر اندام رنج دیده خود کرد. سلام خدا بر ایثار و از خود گذشتگی این شهید راه حق.

شهید آیة اللّه غفاری، در استواری و دلیری، شهره آفاق بود و هماره، بدون توجه به یاوه سرایی های گروهک های چپ و راست، بی مهابا بر دشمن می تاختو بی هیچ رُعبی از چنگال تیز گرگ صفتان، بر دل شب می زد. با مهاجرت به روستاهای دور دست، غبار اوهام و نیرنگ های رژیم را از آیینه ذهن های ساده روستایی می زدود و از لحظه ها و دقیقه ها، برای افشاگری چهره پلید زشت خویان، بهره می گرفت. نامش که یاد آور ایستادگی و راهش که نوید بخش رهیدگی است تا همیشه دوران زنده و جاوید باد.

آیه اللّه غفاری، به هفتمین پیشوای گیتی فروز خود، زندانی آل طه، اقتدا کرده بود و از هیچ مبارزه ای فرو گذار نکرد. در سیاهچال های ترسناک رژیم طاغوت با سربلندی و عزت خط سرخ هدف را می پویید و هرگاه که آتش آزار و اذیت آنان بر بدن رنجورش بالا می گرفت. فقط نام مقتدای خورشیدیِ خویش،

ص:158

امام کاظم علیه السلام را می برد.(1) چون شیری در قفس می غرید و فریاد بر می آورد: «دشمن خمینی کافر است»(2) و این کلام توفنده، چون تیری زهر آگین بر سینه های تاریک دژخیمان فرود می آمد و بی تابشان می کرد، یاد و خاطره این پیکارگر نستوه را زنده و گرامی می داریم.

می گفت: شهادت تحفه ای است از جانب خداوند متعال که به بندگانش هدیه می کند(3) با این جمله، رؤیای شوم اهریمن را تیره تر می ساخت. او عاقبت کار خود را می دانست و هرگز از آن ترسی به دل راه نمی داد؛ بلکه آرزوی این هدیه آسمانی را می کشید و این اندیشه، سخت اهریمن را عذاب می داد. نه از شکنجه می رمید و نه از مرگ می هراسید. سرانجام، مجبور به شهادت وی شدند و با این داغ ننگ، خود را رسوای تاریخ ساختند. به روان مطهر شهید نستوه، آیة اللّه حسین غفاری، درود بی پایان می فرستیم.

زیرنویس

سالروز در خون تپیدن پیکارگر نستوه و اسطوره ایستادگی در برابر سال ها شکنجه و زندان، شهید آیة اللّه حسین غفاری، گرامی باد.

سالروز شهادت اسوه پیروزی تکبیر بر تازیانه، شهید آیة اللّه حسین غفاری را گرامی می داریم.


1- گلشن ابرار، ج 2، ص 761.
2- گلشن ابرار، ج 2، ص 762.
3- گلشن ابرار، ج 2، ص 763.

ص:159

سالروز کشف حجاب (17 دی)

سالروز کشف حجاب (17 دی)

گفتار مجری

آن روزها، غیرت و مردی، جایی نداشت و اهریمن به دنبال تو بود تا پوشش عفاف را از تو بسترد. چنگال کثیف خود را به سوی تو دراز کرد؛ اما تو از او می گریختی و پیچه چادرت را محکم تر می گرفتی. سایه به سایه، دنبالت می آمد. به رویت پنجه کشید و خواست پوشش حجابت را بگیرد؛ اما تو راضی نمی شدی که از حجاب خویش دست برداری. شانه هایت را خونین نمود و تو را در خون خود غلطاند؛ اما همچنان دستت بر پیچه چادرت بود و یادگار زهرا علیهاالسلام را رها نمی کرد. سالروز کشف حجاب و حماسه حفظ حجاب زنان اسلامی را گرامی می داریم.

ای ساکن دیار ستر و عفاف! چه عارفانه به میدان آمده ای و چه با وقار و متانت، در نگاه اغیار ظاهر گشته ای. حجاب تو، یاد آور حماسه های زینب علیهاالسلام است که سربلند از جهاد اکبر، به استقبال جهاد اصغر می شتافت و پشتِ دشمنِ زبون را بر خاک نیستی و نابودی می کشاند. آری حجاب تو، زره جهاد اکبر توست و خلعتی بهشتی است که از آسمان ها برای تو فرستاده اند تا شأن والای تو، بیشتر حفظگردد. حجاب تو، نشانه علاقه مندی به گوهرهای گران قدر دین و شرف است پس مبارک بادت برترین پوشش تو که لباس پارسایی و پاکدامنی است.

خواهرم! بدان که دین، گلستانِ ارزش هاست و تو نیز از غنچه های این گلستانی و غنچه تا وقتی که در پرده است کسی خیال چیدن آن را در سر نمی پرورد و هماره دست ها به سوی گل دراز می شوند، تا آن را بچینند او طراوت و زیبایی خود را در منظر اغیار به نمایش گذارده است؛ اما غنچه از دسترس حوادث به دور است و از گزند تیرهای زهر آگین هوس، بی خزان باقی می ماند. آن سان که بانوی

ص:160

عفاف و پرده نشینی، حضرت زهرا علیهاالسلام فرموده است: «بهترین خیر برای زن آن است که به مردی نگاه نکند و مردی نیر او را ندیده باشد»(1) زینت حجاب بر تو مبارک باد و هماره پیرو بانوی عفاف باشی.

خواهرم، هر اندازه که ارزش گوهری، والاتر باشد، آن را در پرده های استوارتر پیچند و هر قدر نایاب تر شود، آن را بیشتر از نگاه حریصان و طرّاران مخفی نگه دارند. تو نیز برای آن که خویشتن را از هر گزندی مصون داری و از هیمنه ات، قلب بیمار دلان و هوس بازان در وحشت افتد. حجاب خویش را حفظ کن و بر وصیت های آن بانوی بهشتی جامه عمل پوشان. درود بر پیکار جاوید و جهاد اکبر تو.

زیرنویس

سالروز شکست توطئه ننگین کشف حجاب و روز حجاب اسلامی را گرامی می داریم.

حجاب، عادت پاکان است.

بی حجابی و بد حجابی، عامل فزاینده طلاق و جدایی است.


1- مستدرک الوسایل / 14/289.

ص:161

قیام مردم قم (19 دی)

قیام مردم قم (19 دی)

گفتار مجری

سال ها پیش در چنین روزی، قم، سرچشمه جوشش قلب ها و مشت های گره کرده شد و آتشی از خشم و غضب ملت را شعله ور ساخت. تفنگ ها شتافتند تا جلوی خروش سیل عظیم فریاد را بگیرند، سیلی از خون به راه افتاد و توفندگی فریادها را بیشتر ساخت. آتش قیام از قم زبانه کشید و دامان شهرهای دیگر را نیز فرا گرفت و از تندیس پوشالی طاغوت جز خاکستری بر جای نگذاشت. یاد و خاطره این قیام سترگ را تا آخرین برگ های تاریخ، زنده نگه می داریم.

قم، شهر نیست، جغرافیای آزادگی و قیام است که ریشه در تمدّنی دارد که تا اعماق تشیع، ریشه دوانیده و هماره از چشمه سار زلال اهل بیت، سیراب شده است؛ شهر شعر و شعور و شمشیر است و نوزدهم دی ماه، یکپارچه کانون خشمو ستم ستیزی شد و آیینه دار طلعت انقلاب گردید. در آن روزهای سرد زمستان، غنچه های تکبیر در بهاری ترین فریادهایش شکفت و شاخه هایش را در دیگر شهرها گستراند. از رواق روشنی خود، پرستوها را به پرواز در آورد تا خاطره بهاری شدن در سرما را به گوش همه انسان ها برساند. جان فشانی های بی دریغ شهر خون و قیام قم را که بهار مدیون شکفتن لاله های اوست، گرامی می داریم.

قم، شهر قیام است. قم وادیِ مقاومت تا پیروزی است. قم، تافته ای از تار مقاومت و پود بردباری و بیداری است که در مقابل تیغ طاغوت، بیرق سرخ عشق و سربلندی را بر بام ملکوت به اهتزاز درآورد و نوزدهم دی ماه شاهدی بر این حماسه سترگ است. در آن روز خونین، قم محراب پرواز کبوترهای عاشق شده و بستر سیلاب مشت های آهنین گشته بود؛ خس و خاشاک طاغوت را در خود فرو می برد و بوته خشکیده طاغوتیان را از جای بر می کند. قم شهری است که

ص:162

جای هیچ چکمه ای بر آن نقش نبسته و هرگز، رنگ سرکوب و ننگ سازش را به خود ندیده است. سلام و درود خدا بر آشیانه اهل بیت علیهم السلام که همیشه در تأیید آنان زیسته است.

در نوزدهم دی، خیابان های قم، شاهد قیام توحید بودند. روزی که سبزینه طلوع در رگ های آفتاب به جوش آمد و خورشید از مشرق حنجره ها، برخاست و ستون های کاخ طاغوت را به لرزه در آورد و چون برقی در انبار باروت خشم ملّت جهید. آری آن روز، قم کانون فریادهای یک ملّت خسته، اما بیدار بود که جرقه انفجار نور را بر افروخت و نظام ستم شاهی را سرنگون ساخت. نام شکوهمندش بر گستره سرزمین ها جاوید باد.

زیرنویس

سالگرد خروش سیل آسای مردم قم را در قیام سرافرازانه نوزدهم دیماه 1356 گرامی می داریم.

نوزدهم دی، سالروز قیام طاغوت برانداز شهر استقامت و بیداری، قم گرامی باد.

سالروز حماسه جاوید مردم بیدار قم در روز نوزدهم دیماه 1356، پاینده اعصار باد.

سالگشت حماسه شعور و شمشیر، قیام 19 دی مردم قم، گرامی باد.

ص:163

فرار شاه معدوم (26 دی)

فرار شاه معدوم (26 دی)

گفتار مجری

فرودگاه مهرآباد، آن روز را خوب به خاطر دارد، آن روزی که شغالان فرومایه، دست از پا درازتر، گرد آن گرگ پیر جمع شده بودند و اشک زبونی و ذلت می ریختند. فریادهای جوانان پر شور این مرزو بوم، خوابشان را به دست هولناک ترین کابوس ها سپرده بود. فرار را برقرار ترجیح دادند. مشت ها و حنجره ها، تندیس پوسیده طاغوت را از مرزهای طلایی میهن، بیرون انداختند و به استقبال بهار آزادی شتافتند. همیشه پاینده باشی، ای ایران من!

روزها آفتابی می شدند و بهار کم کم از راه می رسید. برف های طاغوت و ستم آب می شدند. میهن، به استقبال از آفتاب می رفت و خیابان ها را آب و جارو می کرد. میهن پیغام آفتاب را دریافت کرده و در انتظار او خس و خاشاک را از دامان خود می سترد. فریادها بالا گرفت. صدای بال کبوتران خونین، فضا را برای نفس کشیدن طاغوتیان، سنگین تر می کرد و صدای آمیختن فریاد و گلوله، آرامشرا از آن ها دور می کرد. عاقبت، گرگ پیر طاغوت، لوث گام های پلید خود را از خاک سبز میهن به گورستان تاریخ برد و ایران به استقبال بهار، به جشن نشست. سالروز فرار خفت بار تندیس پوسیده طاغوت را از میهن عزیزمان گرامی می داریم.

چکاچکِ آتش و خون هنگامه ای به پا کرده بود، از سنگفرش خیابان ها، لاله می دمید. سکوت، لحظه ای آرام نداشت و پرواز لحظه ای باز نمی ایستاد. کبوتران اوج می گرفتند و فرشتگان فرود می آمدند و صدای بال های شکسته کبوتران و پرهای زرین ملائک، درهم آمیخته بود. میهن یک پارچه حماسه، زمین یک پارچه سرخ، آسمان پیوسته در فریاد بود و نفیر گلوله، فضا را می شکافت و

ص:164

در این میان کوچک ترین جای پایی برای روبهکان شب پرست، وجود نداشت. سرانجام با پای پلید خود، بوم سبز میهن را ترک کردند و از مرزهای طلایی آن بیرون رفتند و مرگ در آن سوی مرزهای ذلت و خواری را بر ذره ذره مردن در میان فریادهای سرخ برگزیدند. چرا این وطن هرگز تنگ پنجه های منحوس کفتاران طاغوت را تاب نمی آورد. همیشه سربلند و پیروز باشی، ای ایران زیبا!

زیرنویس

سالروز فرار تندیس پوسیده طاغوت از خاک میهن را گرامی می داریم.

سالروز فرار شاه معدوم، از بوم خون رنگ میهن اسلامیمان را تبریک می گوییم.

ص:165

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

شهادت نواب صفوی رحمه الله (27 دی)

گفتار مجری

مردی از قبیله عاشورا، با گام هایی مطمئن، به سوی قتلگاه خویش می رود. دستانش را بسته اند؛ اما هرگز، خروش او زندانی نشده است. چشمانش را بسته اند؛ اما هرگز، بیداری و بیدارگری آن لحظه ای پلک بر هم نگذارده است. شهید بزرگوار سید مجتبی نواب صفوی که در بردباری زیست، در حماسه، شِکُفت و در شهادت، بلند آوازه و جاودانه است. روحش شاد باد.

ای فدایی اسلام و دین، ای فریادگر نسلی بیدار و سربلند، کدامین پنجره را به سوی آبیِ حماسه تو بگشایم و با کدامین گوش، صدای گام های استوارت را که بر گوش های ناشنوای تاریخ سیلی می زند بشنوم؟ تو مردی از مردستان خدا بودی و «دل مردان خداست که راه به جایی دارد». آتش کلامت، حصارهای پوشالیطاغوت را می سوزاند و نفیر گلوله ات، آرامش و قرار را از چشمان شب پرستشان می زداید. راهی، جز خشکاندن حنجره سبز تو و کوچ دادن پرستوهای خو کرده به کلامت را نداشتند؛ اما طنین آخرین تکبیر تو، چنان برقی در خرمن ستم مداران تاریخ افکند که تا قیامت، از تکبیر و تکبیرگویان وحشت دارند. سلام خدا بر آخرین تکبیرت که بر موجی از خون نشست و پایه های طاغوت را لرزاند.

ای فدایی اسلام، ای سلاله پاک زهرا، آن روز را خوب به خاطر دارم که تو را به مسلخ می بردند و قلب زمین، زیر ضربان گام هایت، مستانه دف می زد و نسیم از لابه لای سروهایی که به تماشایت ایستاده بودند، می گذشت و درنای جان سوز فراق می دمید. آن روز، روز شهادت مادرت فاطمه زهرا علیهاالسلام بود و آسمان، تکرار مدینه را دوباره به چشم خود می دید. تو را به مسلخ بردند و بدنت را از کینه، گلوله

ص:166

باران کردند؛ اما از آن گلوله ها شکوفه بر بدنت می شکُفت و شهد آن را بر سنگفرش قتلگاه جاری کرد تا بدانند که هماره جریان داری و حتی حنجره تفنگ ها نیز، بر تحسین تو، بدنت را گلباران می کنند و زیباترین مرگ را به تصویر می کشند. سلام خدا بر تو و بر تمام فدائیان اسلام، ای نواب صفوی.

نامش «نواب صفوی» بود و آمده بود تا فدایی اسلام شود و خاطره نخستین فدایی اسلام و ولایت یاس پرپر باغ رسالت، فاطمه زهرا علیهاالسلام را در دل ها زنده کند. او را به سوی قتلگاهش نمی بردند؛ بلکه خود به سوی آن گام بر می داشت و از صلابت گام های او و خورشید نگاهش، دشمن هراسیده بود. می خواستند، زودتر بر فریادها و نفیر گلوله هایش پایان دهند. صدای رگبار سرب در آسمان پیچید؛ اما طنین اللّه اکبر او زودتر از حنجره آزاد شد و دوباره مضطربشان ساخت؛ اما این تکبیر آخرین، به تاریخ فهماند که حنجره همیشه از تفنگ، و فریاد از گلوله، رساتر است. روحش شاد و طنین تکبیرش جاودان.

زیرنویس

سالروز شهادت فریادگران سرزمین هابیل و فدائیان اسلام شهید نواب صفوی و یارانش را گرامی می داریم.

سالروز سیطره تکبیر بر آماج گلوله ها و پیروزی حنجره های بیدار فدائیان اسلام بر تیغ جلادان طاغوت گرامی باد.

ص:167

بازگشت حضرت امام رحمه الله به میهن (12 بهمن)

بازگشت حضرت امام رحمه الله به میهن (12 بهمن)

گفتار مجری

ای روح خدا! چه زیبا دل ها را از انتظارِ قدوم سبزت، بیرون آوردی و چه شکوهمند، خورشید انقلاب را از «مطلعِ فجر» به آسمان پیروزی کشانیدی! با آمدنت، دل در تب و تاب رهایی افتاد و کبوترجان ها در فضای آزادی، پر گشود آمدی و بر شب تنهایی و سرد ظلمت، پایان دادی. ای روح خدا! به میهن، خوش آمدی!

او می آمد و دل را از طپش انتظار، خارج می کرد و خلیل وار، پا در آتش تنهایی جان ها، می نهاد و آن را گلستان می نمود. آرام آرام، گام بر می داشت و از صدای قدوم پر برکتش، شغالان حریص، در تب نیستی، می افتادند. او می آمد و گل های آزادی را، سبد سبد تحفه جان های خسته می نمود و بادستان سبزش، یوغ بردگی و برهنگی را از گرده انسانیت باز می کرد. ای شاه بیت غزل آزادی! به میهن اسلامی خود، خوش آمدی!

ای امام پابرهنگان! ای خمینی عزیز! سال ها بود که امتی، چشم به راه تو بود. سال ها بود که نام تو، سرود سبز نیایش، شده بود. با آمدنت، بهار که سال ها در قفس پاییز مانده و زیر تازیانه بادهای پائیزی، گرفتار شده بود، رهایی بخشیدی. روزی که تو آمدی، مردم ستم دیده این سامان، فرشی که تارش از چشم های منتظر و پودش از قلب های عاشق بود، زیر پایت گستردند و به روی ابهت پوشالی طاغوت، خنده زدند. آن روز که تو آمدی، میهن یکپارچه لبخند و اشک شوق شده بود و فرودگاه «مهرآباد»، پیشاپیش، سرود مهرورزی و آبادانی می خواند. سلام خدا بر آن روز که تو آمدی....

ای قبله قبیله هابیل! ای شمع بزم پیروانِ اسماعیل! ای خمینی کبیر! تو آمدی و

ص:168

نسیمی از بهشت زهرا علیهاالسلام وزیدن گرفت و نوید شکفتن را به گوش همه لاله زارهای وطن رساند. خنده بهار که در گلوی زخمی ترانه ها مرده بود، جاده ها که در مه فرو رفته بودند، و گلستان ها که کویر آن ها را در حصار خود در آورده بود، همگی لبخند زدند و به استقبالت آمدند. شب بر دامان سپیده نور پاشید و همه دل های بی قرار، از انتظار درآمدند و یکصدا قدومت را تبریک گفتند. به میهن آزادترین قناری ها خوش آمدی.

قطره ها، نهر می شدند، نهرها، رود و رودها، سیل و خروشی از زلال ترین چشم ها و پاک ترین دل ها به سوی او که از جنس نور بود روانه می گشت. او تکه ای از خورشید بود که بر شهرِ فرشتگان زمینی نشسته بود و بر ساحل صبح فرود می آمد و از پسِ انتظاری طولانی، طلوع می کرد. زلال سپیده از طلیعه ها سر زد و خون در رگ افق، جریان یافت و فرشته آزادی بر آشیانه خویش گام نهاد. بر آشیانه وطن، خوش آمدی!

زیرنویس

ای ابراهیم زمان! به موطن توحیدیان خوش آمدی.

طلوع دوباره آفتاب انقلاب بر افق گلرنگ میهن اسلامی، مبارک باد.

اماما! ای نوح نوحه گر لاله ها در دریای طوفان زده قرن! قدومت گلباران.

سالروز ورود پیامبر آزادی و آزادگی حضرت امام خمینی رحمه الله به آشیانه میهن مبارک باد.

ص:169

دهه مبارک فجر (12 تا 22 بهمن)

دهه مبارک فجر (12 تا 22 بهمن)

گفتار مجری

«فجر» سوگند همیشه پایدار خداوندگار است که نوید بخش پگاه روشن پیروزی است و در افق پیکار و مبارزه امت ها می درخشد و دهه فجر، میقات ده روزه یاران آفتاب است که پیش پای او، فرشی از حضور گستردند و از مهرورزی «مهرآباد» تا طراوت «بهشت زهرا» را به استقبال پیوند زدند. دهه فجر، سرود حنجره های شب شکنِ شقایق هاست که دیواره بیست و پنج قرن، سلطنت شاهنشاهی را فرو ریخت و ترانه آزادی سر داد دهه فرخنده فجر را در این فصل پایداری و پیروزی تبریک گفته، بر همه شقایق های سوخته آن درود می فرستیم.

دهه فجر، یادواره نغمه های سرخ و جاودانی است که در رهگذر بادهای تند پاییزی، چکامه بلند فریاد سرودند و در چشم انداز آفتاب و سایر سار ایمان خویش، در موج خون شناور گشتند. روزگاری، که فانوس ها در عطشِ جرعه ای از نور، خاموش و بی صدا مانده بودند. دریا، غرق رخوت و سنگینی، بود.

پرواز، از چشم آسمان افتاده بود و قناری در گوشه ای سر زیر پر، مخفی نموده بود و فقط صدای بوفِ شب پرستِ بیداد بود که خواب چکاوک ها را پریشان می ساخت و بر تاول های خشکیده و آفتاب خورده دیوارها، حکومت می کرد. سالیاد دهه فجر و تکرار خاطره همه موجها و حرکت ها و فریادهاست. یاد و خاطره همگی حنجره های سرخ و شقایق های پرپر را در صبحگاه فجر، پاس می داریم.

دهه خجسته و مبارک فجر، روزهای پاینده ترین جشن بالندگی و سرافرازی در تقویم نوپای انقلاب ماست که یاد آور اعجاز دستان به هم پیوسته شما ملت بیدار و پر افتخار است. یاد آور روزهایی که دست به دست هم دادیم و اصالت و هویت

ص:170

خویش را باز یافتیم. به جنگ کوچه های ظلمت گرفته شب رفتیم و سایه شوم آن را از خیابان های مهتابی میهن عزیزمان، ایران همیشه سرافراز، ستردیم. چه زیبا بود با هم بودنمان! چه با شکوه بود نغمه هماهنگ تکبیرمان در آن زمستان سیاه که دل نشین ترین بهار را میهمان آشیانه های غم گرفته پرستوها کردیم. یاد آن روزهای خوب خدایی و با هم بودن را همیشه گرم و زنده نگه می داریم.

بام حصیری طاغوت را با بارش فریادهامان شکستیم و دیوار ستم را با طپش مشت های آهنینمان فرو ریختیم، و با توفندگی ابراهیمی، به جنگ همه نمرودیانِ بر جای مانده از زباله های طاغوت رفتیم. آن ابراهیم آفتاب بود که همه فانوس های خاموش، از نگاهش سیراب می شدند و همه سراب های تشنه به دیدار زلال او می شتافتند. او که معجزه کلامش همه تاج های جواهرنشان زورمندی و زرپرستی را زیر پا، خرد می کرد و کابوس تشنگی یاس ها را می ماند. در این دهه بالندگی و سربلندی، یادش را گرامی می داریم و به روان بلند و پر فتوحش درود می فرستیم.

زیرنویس

دهه فجر، یادواره حماسه مشت ها و فریادهای تاریخ ساز ملت گرامی باد.

دهه فجر، یاد و خاطره حماسه سازی های ملّت قهرمان و سربلند ایران، را تبریک می گوییم.

دهه فجر، کلید گشایش درهای آزادی و پیروزی و میثاق دوباره و همواره با خون شهیدان و آرمان های امام راحل رحمه الله گرامی باد.

ص:171

پیروزی انقلاب اسلامی (22 بهمن)

پیروزی انقلاب اسلامی (22 بهمن)

گفتار مجری

زمین، نفس کشید و از کابوس زمستانی، سربرداشت. صدای مردی بلند آوازه خواب را در چشمان محنت زده باغ شکست. تن دیوارها، از زخم گلایه پر شده بود. در اضطراب چشم کوچه، دریاچه ای سرخ روییده بود که فاصله ها محو شدند، خون در رگ حادثه جوشیدن گرفت، پرندگان رهیده از قفس حنجره ها، به آشیانه رسیدند، خیابان رنگ عشق گرفت، آواز رهایی از در و دیوار طنین افکن شد و روح خدا با کلام خویش، معجزه کرد. بدین سان انقلاب پیروز شد. سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی مان را بر همه شما حماسه سازان تبریک عرض می کنیم.

کوچه ها پر از بوی گلاب و اسپند شد. بوی خوش «عاشقی»، ملائک را به طواف ایران کشانید. عرشیان هلهله کنان، مژده طلوع حق و نابودی باطل آوردند. زلال سپیده در، شریان افق، گردش یافت و شب برای همیشه فراری شد. خبر رسیدننگار پیروزی، کوچه باغ ها را گلباران کرد و ظفر پا بر لطافت گلبرگ های میهن گذاشت و در میان گلستان وطن خانه کرد. آن روز همه گل ها شکفتند، اقاقی ها سرود لبخند خواندند و آن را غزل غزل در نغمه شاد عندلیبان چمن پیچیدند و بر اعجاز کلام روح اللّه هدیه کردند. آن اَبَر مرد بلورین که ارمغانش همه سبز و کوله بارش همه نور بود. سالروز پیروزی ظفرمندانه قلب های تپنده و مشت های گره کرده شما ملت غیور را گرامی می داریم.

سرانجام، درخت سال ها مقاومت و پایداری، به بار نشست و کاخ شیشه ای طاغوت، سنگ حماسه خورد و فرو ریخت. زمستان و بهار درهم آمیخت و گرمای پیروزی و افتخار همه جا را پر کرد. خیابان ها از لوث چکمه های ستم پاک

ص:172

شد و گل های با طراوت بالندگی از میان برف آن زمستان، سر برداشت. تقویم سال ها و فصل ها به هم ریخته بود و بهار از دامن زمستان می رویید. طلسم ترس شکست و گریه های آزادی، به لبخند تبدیل شد. پیچک های سبز مهرورزی بر اندام بلند و پایدار اراده و ایمان پیچیدند و فرشته و خدا، همه جا را پر کرد. انجام سال ها اسارت و برهنگی و آغاز شکوه و بالندگی بر شما ملّت سرافراز مبارک باد.

خوشه های خشم بر علف های هرزه استبداد، تنیده شد و آن را از بُن بیرون آورد. مبدأ بهار تغییر کرد و تقویم های کهنه، دور انداخته شدند. از بغض کهنه ترانه، یاسمن رویید و آفتاب درخشان پیروزی که سال ها دربند تازیانه های شب، گرفتار شده بود، زنجیرهای طاغوت را پاره کرد و سر از افق روشن بهمن برداشت. فاصله ها فرو ریختند و بن بست ها، بینا شدند و سرخی خون، قامت خمیده شمشیر را شکست و انقلاب در 22 بهمن ماه متولد شد. میلاد انقلاب نور را تبریک می گوییم.

زیرنویس

22 بهمن، نسخه پیچیده نهضت از نیمه خرداد تا پیروزی، مبارک باد.

22 بهمن، میلاد نوین چشمه های آزادی و آزادگی بر دامان خونرنگ ملّت، مبارک باد.

22 بهمن، مبدأ تاریخ بهاری و سال نمای آزادی را تبریک می گوییم.

ص:173

صدور حکم ارتداد سلمان رشدی (25 بهمن)

صدور حکم ارتداد سلمان رشدی (25 بهمن)

گفتار مجری

قلمی سیاه بر صفحه ای کشیده شد، با دستی سیاه که از آستین شیطان بیرون آمده بود. تصویری مبهم و باطل از شهرت را در سر می پروراند که برق از آفتاب همیشه بیدار انقلاب جهید و او را فرو نشاند نویسنده، دست نشانده ای بدبخت و مزدوری کثیف بود که از دامان با طراوت اسلام به تاریکی شیطان گریخته بود؛ اما پرتو بیدارگر خورشید زمانه، مشت او را گشود و رسوایش نمود و تا ابد او را در حفره های تنگ ترس و دهشت، زندانی ساخت. در سالروز صدور حکم ارتداد سلمان رشدی ملعون با آرمان های بلند امام راحلمان میثاق بسته، تا اجرای فرمان الهی ایشان از پای نخواهیم نشست.

می خواستند ایستادگی و پایبندی جهان اسلام را سنگ محک بزنند. می خواستند عمق ریشه های این درخت تناور و پُر بار را بسنجند. می خواستند توفندگی اقیانوس موج خیز ما را با چشمان تنگشان اندازه بگیرند. قلمی شکستهبه دست یاوه سرایی بی خرد، و اسلام گریزی شیطانی، دادند و به مقدسات بهار و آفتاب، توهین نمودند. موجی از اعتراض و خشم به پا خاست که هزاران مرتبه از آنچه می پنداشتند، سهمگین تر بود. لابه کردند سودی نداشت، التماس نمودند، افاقه ای نکرد و سال ها گذشت و ذره ای از بیکران طوفان خیز و اقیانوس موج انگیز خشم مسلمانان، کاسته نشد و هنوز، همچنان چشم های بیدار مسلمانان به دنبال انتقام از او خواب را بر خود حرام کرده است. او و همه سردمداران و عروسک گردانان او بدانند که از هراس عملیات های شهادت طلبانه جوانان قهرمان و مسلمان، هرگز خواب راحت نداشته، جهان اسلام جواب هر کلوخی را با سنگ های بیداری خواهد داد.

ص:174

اماما! ای مهر تابان و همیشه فروزان این ملّت قهرمان! در سالروز صدور حکم ارتداد سلمان رشدی خائن، این جرثومه فساد و دست نشاندگی، بار دیگر با آرمان های بلند و خورشیدی تو هم پیمان شده و زخمی را که از خیرگی و سبک مغزی این زالوی کثیف و دست پرورده شیطان بر سینه ات نشست با انتقام و اجرای حکم الهی تو، التیام خواهیم بخشید و بر سرخی همه شقایق های وطن، سوگند یاد می کنیم که هرگز سازش ننموده، این زالوی مرداب نشین، و قلم سیاهش را زیر گام های پولادین جوانان پرورش یافته ات نیست و نابود خواهیم کرد.

زیرنویس

سالروز صدور حکم ارتداد سلمان رشدی، روز تجدید میثاق با آرمان های بلند انقلاب و امام است.

سالروز صدور حکم ارتداد، جرثومه فساد و سرسپردگی شیطان، سلمان رشدی خائن، به دست مهرتابان انقلاب امام راحل علیه السلام را زنده و جاوید می داریم.

ص:175

جشن نیکوکاری (14 اسفند)

جشن نیکوکاری (14 اسفند)

گفتار مجری(1)

امروز طراوت بهار میهمان دل های ماست. امروز از آسمان عطوفت می بارد و درختان عاطفه را می بینی که میوه های ایثار نثار می کنند. امروز زمینیان آسمانی شده اند. امروز خدا در بندبند وجود ماست. امروز فرشتگان طبق طبق نیکی به آسمان می برند. امروز روز نیکوکاری است.

آرام و سبک بال پر می کشند، اوج می گیرند و آسمان را زیبایی می بخشند پرندگان مهربانی را می گویم. چقدر هوا شرجیِ طراوت است! چقدر باغ دل ها شکوفاست که این گونه عطر عشق را در هوا پراکنده است. مگر امروز چه روزی است؟ امروز، روز نیکوکاری است.

باید نگریست. باید به دقت به مهربانی اینان نگریست. کدام زبان می تواند این همه عاطفه را سپاس گوید؟ گل های احساس را ببین که از شرم عرق کرده اند. امروز، روز «حی علی خیر العمل» است. امروز، روز نیکوکاری است.

امروز در مزرعه عشق، بذر نیکوکاری می پاشند تا فردا در بهار دل ها، گل های معنویت شکفته شود. سرسبزی فردا مدیون مردان و زنانی است که شادی های خود را بر کویر نیازهای هم وطنان خود می پاشند. فرخنده باد این شور و خجسته باد روز با طراوت نیکوکاری.

کرامت از خرمن شما خوشه می چیند. نیکوکاری از آسمان عطوفت شما می بارد و مهربانی دست به دامان شماست. شما که شادمانی را میهمان سفره نیازمندان کرده اید و عاطفه را شرمنده خود ساختید. درود فراوان پروردگارتان بر


1- جواد محمدزمانی، مجله گلبرگ معرفت، شماره 25، اسفند 80، ص 70.

ص:176

شما باد و خجسته باد بر شما روز نیکوکاری.

به شما می اندیشم، به شما که این گونه به یاری نیازمندان می شتابید. به شما که سبدسبد محبت را از باغ همیشه سبز باور خود به ارمغان می آورید. به شما می اندیشم. به شما که عطوفت و مهربانی پروردگار در رگ هایتان جاری است. مبارک باد بر شما روز نیکوکاری.

به نیکی می اندیشم. به آنچه در لبخند مهربان این مردم موج می زند به روح پاک مردان و زنانی که شادی های خود را نثار دیگران می کنند. به صف مشتاقان نیکوکاری. ای خدای نیکوکاران! هزاران آفرین بر خلقت تو! تو چه نیکو از روح خویش در پیکر اینان دمیده ای. چه سزاوار در دامان مهربانی خود اینان را پرورانده ای. تو را سپاس، ای خدای نیکوکاران!

مهربانا! سپاس گزارم که در دستانم شوق نیکوکاری را نهادی و دلم را به نور عشق روشن ساختی. از تو ممنونم که روح مرا آسمانی فرمودی و در وجودم دغدغه محرومان را آشیان دادی. مرا از بیماری عجب و ریا بِرَهان و همواره در زمره نیکوکارانم قرار ده!

فردا سر انگشتانت شکوفه خواهد داد. فردا سبز خواهی شد. تو را می گویم ای نیکوکار! تو که صمیمانه خوشی هایت را به سفره محرومان می ریزی. دستان نیازمند هر شب به دعا برایت بلند خواهد شد و چشم های کودکان بی بضاعت این مهربانی را هرگز فراموش نخواهد کرد.

اینجا باغ عاطفه است. درختان احساس شکوفه می کرده اند. بر گلبرگ های ایمان شبنم محبت چکیده است پرنده های نیکوکاری فضای باغ را از نغمه های توحیدی خود پر کرده اند و باغبان، لبخند زنان فریاد می زند: مژده! مژده! بهار نزدیک است.

ای پاکی ها! ای عاطفه ها! ای مهربانی ها! امروز روز شماست. از خانه بیرون آیید

ص:177

و کوچه کوچه شهر را از عطر دل انگیز خود سرمست سازید. ای گندم زارهای محبت برخیزید و خورشید را خوشه چین گرمی خود سازید. تو ای عشق! امروز از دستان مهربان این مردم بر کویر نیاز ببار و دشت را پر از گل نیکوکاری کن.

زیرنویس

جشن همدلی و نیکوکاری بر شما نیکوکاران مبارک باد.

فردا بهشت، از آنِ نیکوکاران خواهد بود.

هنرمند کسی است که اشک دیگران را به شادی تبدیل کند.

بیایید با تقسیم کردن شادی هایمان نوروز را از نگرانی نگاه های نیازمندان بیرون آوریم.

روز نیکوکاری روزی است که گرمی محبت، سرمای کدورت را در پشت پنجره وا می نهد.

بهاری ترین گل ها هدیه دستان پر از مهرت باد، ای نیکوکار!

ص:178

روز درختکاری (15 اسفند)

روز درختکاری (15 اسفند)

گفتار مجری

درخت سمبل زندگی است. نشانه رویشِ حیات است. در این روزهای واپسین سال بیایید با کاشتن یک نهال، ما هم در رویش دوباره بهار، سهمی داشته باشیم و بهار را بر دستان خویش جاری کنیم. بیایید در بهاری شدن از هم پیشی بگیریم تا بهار عمرمان پر ثمرتر شود.

سالیان دراز است که انسان میهمان این کره خاکی است و هر سال مشام جانش با رویش دوباره درختان نوازش می شود و طراوت در رگ های زمین جریان می یابد پس با کاشتن یک نهال حق این میزبان پیر و فرسوده را ادا کنیم و شادابی بیشتری در آن بدمیم.

درختانِ احساس، کم کم شکوفه می کنند و دوباره خستگی را از نگاه خسته عابران زمستان سرد می زدایند. پیاده روهای زندگی دوباره از شکوفه های این نعمت الهی، شاداب می شوند و صدای بازی کودکان عاطفه در کوچه باغ هایاحساس شنیده می شود. چه خوب است با کاشتن یک نهال در کنج حیاط خلوت خانه، به استقبال بهاری دوباره رویم.

زمین، تشنه محبت دستان توست و آسمان منتظر کرامت آن. پس برای شکوفایی بیشتر زمین و طراوت آسمان و هوای پاکش و به پاس زحمت های شبانه روزی باغبان های مهربان، تو هم ای هموطن، در پاداش درختکاری سهیم باش!.

درختان قدیمی ترین ساکنان زمین هستند و کهن ترین میزبان طراوت و شادابی برای همه موجودات و انسان هایند. امروز دست های ما می تواند از پذیرایی آن ها در تولید هوایی پاک و عاری از آلودگی با کاشتن یک نهال قدردانی کند. بیایید

ص:179

امروز، همگی از این پذیرایی قدردانی کنیم.

طولانی ترین مدت زندگی، اختصاص به درخت دارد که نشانی از جاودانگی است. انسان نیز می خواهد یاد عزیزانش را در دل خود جاودانه سازد یکی از آن ها «شهید» است. بیایید یاد شهیدان وطن اسلامیمان را با کاشتن درختی جاودانه تر سازیم. امروز به یاد شهیدی که نامش همیشه در دل ما زنده است درختی بکاریم. شهدا نشانه رویش و بقا در هستی اند. نامتان ای سروقامتان همیشه جاودان!

زیرنویس

روز درختکاری، روز پیوند با طبیعت است.

طبیعت سرسبز را با کاشتن یک نهال شاداب تر کنیم.

با کاشتن یک نهال از طبیعت تشکر کنیم.

ص:180

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

شهادت سردار حاج محمّد ابراهیم همت و سالروز عملیات خیبر (17 اسفند)

گفتار مجری

می خواهم از مردی بگویم که در وصف های زمینی نمی گنجد؛ مردی که تنها به پرواز می اندیشید؛ مردی که در سبزترین فصل های زندگی خویش، از همه چیز گذشت و ناگهان، با ناگهانی ترین زخم ها و زخم واره ها. به بیکرانه محفل پیوست مردی که هر روز، جنوب، آوازهای زخمی اش را برای نخل ها و رمل ها، زمزمه می کند. مردی که زمین برای او کوچک بود. مردی که آزادی امروز، بضاعتی است که به همت او به دست آمده است. یاد و خاطره سردار رشید اسلام، شهید حاج محمّد ابراهیم همت، فرمانده لشکر 27 حضرت محمّد رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم را گرامی می داریم.

به لحظه های روشن و سرودن پناه می برم و پنجره را به سوی خاطره ها گشوده، اقیانوس حماسه سازی بزرگ مردی از تبار خیبر شکن تاریخ، علی علیه السلام را تماشامی کنم و از او سخن می رانم تا زمزمه های شاعرانه ام را در آفاق شقایق ها، طنین انداز کنم و آوازهای غریبانه ام عطر حماسه های همت، این بزرگ مرد جبهه ها را در همه کرانه ها رها سازد و آواز زلال فخر آفرینی اش را از حنجره خویش به گوش کوه ها برساند تا همگان با پژواکِ همیشگی آن زندگی کنند. و همّت را مردان این خطّه چون راز سر به مهر می دانستند. یاد و نام سردار بلند آوازه جبهه ها و ارمغان آور طلوعی ترین روزهای آزادی شهید حاج محمّد ابراهیم همت را گرامی می داریم.

آتش جنگ با خیبرنشینان کینه توز، از ندای «یا رسول اللّه » همت او باریدن گرفت و سبز پوشان سپاه و خاکپوشان بسیج و ارتش به دنبال طنین صدای او، بر

ص:181

قلعه بلند الحاد، یورش بردند و هر چه آتش در حماسه داشتند از حنجره تفنگ خود بر سر اهریمنان پناه گرفته در خیبر، فرود آوردند. قلعه الحاد با دستان ظفرمند آنان فتح شد و جزیره مجنون، به تصرف لیلی صفتان در آمد. اما از نیزارهای «هورالهویزه» ناله فراق برخاست و روحِ بلند و خیبرشکن «همت» با پرواز ملائکه آمیخته شد و جسم بی سرش به شوق زیارت حرم شش گوشه ای، بر خاک های گرم باقی ماند. او شهید شد؛ امّا عملیات خیبر همیشه نامش را زنده داشت. روحش شاد باد!

زیرنویس

سالروز عملیات پیروزمندانه خیبر و یاد و خاطره خیبرشکن بزرگ، شهید حاج محمّد ابراهیم همت، گرامی باد.

سالروز عملیات ظفرمندانه خیبر و عروج شرزه شیر بلند همت صحرای جنون سردار شهید حاج محمّد ابراهیم همت، گرامی باد.

ص:182

روز امور تربیتی و تربیت اسلامی _ هفته تربیت (18 اسفند)

روز امور تربیتی و تربیت اسلامی _ هفته تربیت (18 اسفند)

گفتار مجری

زندگی مجال تربیت است و هستی کلاس است که همه لحظه ها و صحنه هایش، آموزگار تربیت انسان است. گذر ایام صدف روزها و شب هایی است که در پس یکدیگر آمدند و رفتند، تا انسان خود را در هاله تربیت بارور و از خاک به افلاک ره سپارد. هفته تربیت، هفته انسان و ارزش های انسانی، گرامی باد.

تاریخ، آیینه روشن انسان هایی است که زیر این آسمان بی رنگ، همیشه در پیِ نجات و تلاش، برای دست گیری از انسان هایی بوده اند که غریق دریای خروشان نفس شده اند. بیش از این که به خود بیندیشند، به فکر دیگران بوده، همیشه خلاف موج، حرکت کردند و ساحلی دیگر جسته اند. کسانی که پیامبر گونه زندگی خود را وقف نجات گم شدگان کوره، راه های زندگی نموده اند. آن ها مانند پیامبران، مربیان دلسوز انسان اند. هفته تربیت اسلامی را به همه این بزرگواران تبریک می گوییم.

مربیان تربیتی، میراث دار انبیا و اسطوره های خدمت به بشرند. آن ها برگزیدگانی هستند که با تکیه بر ایمان و عقیده قلبی خود، همیشه در اندیشه گشودن چشم های خواب آلوده در مسیر چاه های زندگی اند. فکر خوب زیستن، خوب ماندن و خوب ساختن، در قلب دریایی اینان، موج های سهمگین اراده می آفریند. اینان سازندگان نسلی معتقد، با ایمان و با نشاط اند. و همه ما مدیون ایمان قلبی و مساعی این بزرگواران در راستای تربیت صحیح هستیم. این روز را به همگی این عزیزان تبریک و تهنیت می گوییم.

سلام بر دست های پر محبتی که ابری تر از آسمان، عاطفه را به لب های ترک بسته وجود انسان ها می رساند. بر قلب هایی درود که مالامان از عشق به خالق و

ص:183

مخلوق، در پی افتاده ای در راه، می گردد تا مزرعه اندیشه اش را با نسیم تربیت سبز سازند. بر زبان هایی درود که مانند طبیبی زبردست، نشاط را به رگ های گرفته نیازمندان فرا می خواند. روز تربیت اسلامی بر این بزرگ مردان کم توقع خجسته و فرخنده باد!

زیرنویس

هفته تربیت اسلامی را به همه مربیان دلسوز و تربیت یافتگان مکتب اسلام تبریک عرض می کنیم.

هفته تربیت، هفته تجدید نظر در رفتار است.

هفته تربیت فرصتی مناسب برای یافتن سرای سلامت در گذر عمر می باشد.

هفته تربیت هفته قدردانی از مربیانی است که باغبانان اندیشه و معرفت اند.

هفته تربیت فرصت درنگ و مرور بر سرمایه های جوان کشور است.

ص:184

روز خانواده (19 اسفند)

روز خانواده (19 اسفند)

گفتار مجری

خانواده، کانون گرم محبت است. خانواده گلستان زیباترین گل های احساس است و والدین، بهترین باغبان های این گلستان اند. وقتی که گل های بهاری شکفتن می گیرد، لبخند رضایت بر لبان باغبان می نشیند. در این روز که روز خانواده است بیایید زیباترین گل های عاطفه را به همراه یک شاخه گل، نثار باغبان خسته گلستان خانواده کنیم. بیایید قدر باغبانِ این گلستان را بدانیم. بیایید همگی اعضا خانواده را دور هم گرد آوریم و از زحمات پدر و مادر سپاسگزاری نماییم. روز خانواده را به گلستان خرّم همه خانواده ها تبریک می گوییم.

خانواده، کوچک ترین نهاد اجتماعی است که اعضای آن، با همدلی در کنار هم این همایش زیبا را که بر پایه محبت بنا نهاده شده تشکیل داده اند. شالوده این نهاد محبت و همدلی است. پس سعیمان بر این باشد که با مودّت و محبت اعضای این همایش را به هم نزدیک تر نماییم و نگذاریم که بوستان با طراوت زندگی در برابرتندبادهای غفلت و تیرگی خزان زده شود. بیایید تا می توانیم نسیم بهار باشیم نه تند باد خزان، قدر یکدیگر را بدانیم و همیشه محبت را سر سفره زندگی خویش نهیم. روز خانواده بر شما مبارک باد!

امروز، روز محبت و عشق است. امروز روز آسمان و بارش عشق و علاقه است. نشاط در رگهای زندگی جاری است و نبض عاطفه زیر پوست سبز خانواده، می تپد. حیاط خلوتِ دل، معطر از بوته های گل سرخ شده است و قلب با هر طپش، محبت فرزندان را در دل والدین بیشتر می کند. فرزندان ما ثمره عمر و زندگی ما هستند. بیایید با گذشت و مهربانی، این عشق بی پیرایه را در دل تقویت کنیم و از اشتباه های یکدیگر بدون کم ترین توقعی، بگذریم و هر گونه خودنگری

ص:185

و خودخواهی را از جانمان دور کنیم تا کانون خانواده ما گرم تر و با صفاتر شود. امروز قلب ها را با هم یکی کنیم و در گرمای مهربانی اعضا، با هم صمیمی تر باشیم. بوستان زندگیتان با طراوت و کانون گرم خانواده تان گرم تر باد!

زیرنویس

روز خانواده، روز تبلور محبت، ایمان و همدلی است.

روز خانواده را به همه کانون های محبت تبریک می گوییم.

روز مهربانی، روز گذشت و روز نیکی به والدین را به اهالی سرزمین دوستی تبریک می گوییم.

روز خانواده روز تجدید خاطره محبت با خانواده است.

روز خانواده روز گذشت از اشتباهات گذشته در جمع مصفای خانواده هاست.

خانه به گل های معطر عطوفت و گذشت محتاج است.

ص:186

پاسداشت شخصیت ها

پاسداشت شخصیت ها

رحلت سید احمد خمینی رحمه الله (25 اسفند)

گفتار مجری

سال ها بود که در فراق پدری مهربان می سوختیم و این داغ را بر سینه هموار می کردیم. هرگاه دلمان هوای پیر جماران می کرد،نظر به چهره یادگارش می دوختیم؛ اما رحلت نابهنگام یادگار او، عواطف پاک و غم دیده امت را جریحه دار کرد. گلاب یاد به مهمانی گل رفت و دل ها را در غمی دیگر واگذاشت. در گذشت مرحوم سید احمد خمینی را که تداعی گر روح آن سفر کرده است به همه شما عاشقان پیر جماران تسلیت می گوییم.

امام، رسول نهضت بود و این امت دلداده رهبری زعیمانه اش. احمد نیز، ثمره این رسالت، گوش به فرمان پدر و مقتدای خویش، انجام وظیفه کرد. او شاخه ای از یک شجره طیبه انقلاب و گلی از بوستانِ روح اللّه بود امروز یادآور آن کوچ حزن آور و هجرت جانسوز است. این روز را به رهروان خمینی کبیر تسلیت عرض می نماییم.

سایه بادهای پاییزی بر آینه ایام، گرد اندوهی نشاند و گلی از باغ امت را در مسیر خود پژمرد. در آخرین روزهای زمستانی سرد، آن جا که دل ها در طپش انتظار بهاری نو نفس نفس می زد، پرنده ای خسته و زخم خورده از آشیانه پر کشید و از تیرگی این دنیا، به سمت بی نهایتی از نور پرواز کرد. پرنده ای دلتنگ از کوچ پرستوهای مهاجر که آشیانه برایش کوچک و گرفته می نمود رفت و خود را به جمع فرشتگانی که گرد «روح خدا» حلقه زده بودند رساند. او عاشق روح اللّه و تربیت یافته دامان پاک او بود. هماره در غم فقدان پدر می سوخت. در گذشت یادگار خوبی ها مرحوم سید احمد خمینی را به رسالت یافتگان خط سبز انقلاب،

ص:187

تسلیت می گوییم.

روزی که جسم خسته خورشید را به آغوش تیره و سرد خاک می سپردند، کسی نمی دانست که یادگار او اندوه کدام درد را بر سینه داغدار خویش تحمل می کند. کسی نمی دانست که روح خسته او را مرهمی جز وصال خورشید نیست. هنوز هجران خورشید در باورها نمی گنجید که آهنگ حزن آلود هجرتی دیگر دل را در تب و تاب انداخت بر بلندای روح او سلام می فرستیم و هجرانش را بر خاطر اندوهگین همگان تسلیت می گوییم.

زیرنویس

در گذشت یادگار همیشه جاویدان پدر، مرحوم سید احمد خمینی رحمه الله را تسلیت می گوییم.

سال روز ارتحال تدوام بخش اندیشه های سبز امام، مرحوم سیداحمد خمینی رحمه الله را گرامی می داریم.

غروب تنها یادگار روزهای خوب خدا، تداعی بخش روح خدا، ثمره انقلاب، مرحوم سید احمد خمینی رحمه الله را گرامی می داریم.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109